چهارشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۳
نصب تندیس آیت الله میرزاجهانگیرخان قشقایی

حوزه/ بی‌گمان دائمی کردن نمای بصری یک عارف الهی و مجتهد تأثیرگذار، در یکی از میادین پرتردد شهر، موجب می‌شود یاد یک عارف صالح در میان شهر دائمی شود.

به گزارش خبرگزاری حوزه از شیراز، یاد یک عالم الهی، برای شهر فیروزآباد، موجب برکات معنوی خواهد شد که از رسول خدا (ص) نقل شده است: «عند ذکر الصّالحین تنزل الرحمة». افزون بر این، نصب این تندیس بر تقویت فرهنگ و هویت دینی در این سرزمین تأثیر قابل توجهی خواهد نهاد. باید از مسؤلان شهرداری و شورای شهر سپاس‌گزاری کنم که "بی‌توجهی ممتدّ به عالمان گذشته‌ی شهر" را پایان دادند و ان شاءالله این مسیر را مسؤلان دیگر، با برگزاری همایش‌ها و برنامه‌های نکوداشت برای بزرگان که آثار زهد و برکات انفاس قدسی آنان هنوز در فضای مذهبی شهر عیان است، ادامه دهند تا نام شریفشان به فراموشی سپرده نشود.

شخصیت جهان‌گیرِ متألّه بزرگواری چون میرزاجهانگیرخان که طبق قول برخی بزرگان، به مقام "انسان کامل" رسیده بود، انصافا قابل مفاخره است اما این مفاخره بیش از آن‌که متعلق به قوم و قبیله‌ی خاصی باشد، متعلّق به همه‌ی فضیلت‌طلبان، متألّهان و خداگرایان است. بنابراین هرگونه مفاخره‌ای که موجب تفرقه در شهر و تحریک عواطف قومی بشود، نغمه نامبارکی است که شهر را از هدف اصلی نصب این تندیس که "برکات یاد دائمی یک عارف و متألّه کم‌نظیر" است، محروم و ناخواسته به مصائب فرهنگی و اجتماعی مبتلا خواهد کرد. مفاخره قشقایی‌های فیروزآباد نیز همین است که جاذبه‌ی جهان‌گیرِ میرزاجهانگیرخان در حصار یک قوم باقی نمانده و همه‌گیر شده است. همان‌طور که ما مردم فارس، سعدی و حافظ را در حصار شیراز محصور نمی‌کنیم بلکه بدین افتخار می‌کنیم که این دو شاعر، متعلق به همه‌ی بشریت است.

اطلاعیه‌هایی که برای آیین رونمایی منتشر شد، اشاره‌ای به حضور نماینده ولی فقیه در این مراسم نکرده بود. این‌حقیر که آن روزها در کربلای معلّی مشرّف بودم اما بی‌اطلاعی از حضور ایشان، موجب شد شهروندان فیروزآباد بویژه عالمان شهر، فرصت استقبال از ایشان را از دست دهند. در مورد این قصور فرصت‌سوز، بیش از همه، باید کسی که در سطح شهر، مسؤول هماهنگ‌کننده‌ی سفر ایشان بوده، پاسخ‌گو باشد. در همین‌جا باید از اهتمام نماینده ولی فقیه در استان فارس، به نصب چنین تندیسی در شهر و لطف دائمی ایشان به مردم شریف استان فارس بویژه توده‌های عشایر قدردانی کنم.

پارچه چندرنگی که توسط زنی با لباس عشایری، به نمایش درآمده و در فضای مجازی منتشر شده، پرچم سیاسی قشقایی‌ها نیست بلکه صرفاً نماد شادی آنها در آیینهایی مانند جشن عروسی است. پرچم سیاسی قشقایی‌ها همان پرچم جمهوری اسلامی است که برای بالندگی و اهتزاز آن، سه‌هزار شهید داده‌اند چنان‌که نماد شرفشان نیز اسلحه برنو است. همان سلاح ساده‌ای که با فتوای آیت‌الله لاری، رضاخان قلدر و بریتانیای کبیر را به ذلت کشاند و با عشق امام خمینی ره در زمستان ۱۳۵۷ ساواک فیروزآباد را ساقط کرد. چنان‌که نماد تمدّنی قشقایی‌ها که در سیاه‌چادرها زمزمه شده و سینه‌به‌سینه منتقل شده، حماسه‌های شاهنامه فردوسی است. سنت شاهنامه‌خوانی و اهتمام دیرین قشقایی‌ها به شاهنامه فرودسی و دیوان حافظ، بدین معنا است که قشقایی‌ها ایرانی‌اند و تأکید بر زبان مادری را ابزاری برای نفی زبان فارسی که زبان تمدنی این سرزمین است، نمی‌دانند. قشقایی‌ها آگاه‌تر، فرهیخته‌تر و حزم‌اندیش‌تر از آن هستند که خطری برای تمامیت ارضی این سرزمین داشته باشند.

 محمد عشایری منفرد

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha