دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۱
یادداشت | تفاوت حافظ و سعدی

حوزه/ نگاه اجتماعی حافظ، نگاهی بسته، تک‌بعدی، اتهام‌زنی به دیگران، خودپاک‌بینی و مبرا دانستن خود از هر عیب و نقصی و در نتیجه «غیردرس‌آموز» و ناامیدکننده است؛ اما نگاه اجتماعی سعدی، نگاهی باز، چندجانبه نگر، خودناقص‌بین، دائماً در اندیشه اصلاح خود بودن، «درس‌آموز از بدی‌ها» و امیدبخش است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم به مناسبت روز بزرگداشت سعدی در صفحه شخصی خود نوشت:

حافظ و سعدی به عنوان دو اندیشمند فرهنگ‌ساز، هر کدام بر بخشی از فرهنگ ما و آداب و رسوم ما و حتی داوری‌های اجتماعی و دینی ما تأثیر گذاشته‌اند.

به اعتقاد بنده تفاوت‌های فراوانی میان نگاه اجتماعی سعدی و حافظ وجود دارد:

نگاه اجتماعی حافظ، نگاهی بسته، تک‌بعدی، اتهام‌زنی به دیگران، خودپاک‌بینی و مبرا دانستن خود از هر عیب و نقصی و در نتیجه «غیردرس‌آموز» و ناامیدکننده است؛ اما نگاه اجتماعی سعدی، نگاهی باز، چندجانبه نگر، خودناقص‌بین، دائماً در اندیشه اصلاح خود بودن، «درس‌آموز از بدی‌ها» و امیدبخش است.

مع الاسف باید گفت که نگاه حافظی در میان ما غلبه پیدا کرده است تا جایی که حتی سعدی را نیز به ناحق و نادرست به سود حافظ مصادره کرده‌ایم.

به عنوان مثال، سعدی می‌گوید «غلط است آن چه مدعی گوید/ خفته را خفته کی کند بیدار» اما ما ایرانیان با حافظه‌ی حافظی خود مصرع دوم آن را گرفته و به ضرب‌المثل تبدیل کرده‌ایم! یعنی چیزی را به سعدی نسبت داده‌ایم که سعدی آن را سخنی غلط می‌دانست!

در اینجا مناسب است برای آشنایی بیشتر با تفاوت نگاه‌های اجتماعی حافظ و سعدی نمونه‌هایی را بیان کنیم:

یک. حافظ حتی با خلوت و حریم خصوصی افراد هم کار داشت و می‌گفت:

واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می‌کنند // چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند

یا توبه را که امری درونی و باطنی است، از توبه‌فرمایان نمی‌پذیرفت!

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس // توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند

یا در مقابل این سخن سعدی که می‌گفت:

گفت عالم به گوش جان بشنو // ور نماند به گفتنش کردار

مدعی بود که:

عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس // که وعظ بی‌عملان واجب است نشنیدن

دو. سعدی می‌گفت همانطور که خدای متعال یک کار خوب را ده‌برابر پاداش می‌دهد، تو نیز اگر یک هنر از کسی دیدی، چشم خود را بر ده عیبش بپوشان:

نکوکاری از مردم نیک‌رای // یکی را به ده می‌نویسد خدای

تو نیز ای عجب هر که را یک هنر // ببینی، ز ده عیبش اندر گذر

اما حافظ حتی عیوب نداشته یا کاملاً پنهان و مخفی افراد را آفتابی می‌کرد و دائماً در پوستین دیگران بود! فراوان در نقد ریاکاری دیگران سخن گفته است، در حالی که تشخیص آن در غایت دشواری است. زیرا ظاهر عمل ریایی و عمل مخلصانه هیچ تفاوتی نمی‌کند، اینها اموری کاملاً درونی و باطنی‌اند.

سه. حافظ با مشاهده بی‌عملی بزرگان، دیگران را هم دعوت به بی‌عملی می‌کرد:

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب // چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند

اما سعدی چنین کاری را شرط مردانگی نمی‌داند! و توصیه می‌کند که نصیحت دیگران و سخنان نیک را آویزه‌ی گوش کن و در عمل به آنها بکوش حتی اگر گوینده به آنها عمل نکند:

گفت عالم بگوش جان بشنو // ور نماند به گفتنش کردار

باطل است آنچه مدعی گوید // خفته را خفته کی کند بیدار

مرد باید که گیرد اندر گوش // ور نوشته است پند بر دیوار

چهار. بالاتر، آنکه سعدی می‌گفت حکمت آن است که حتی از بی‌ادبان هم ادب‌آموزی کنیم: «لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی‌‏ادبان که هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم.»

اما حافظ نه تنها منتقدان بلکه حتی ناصحان خود را با بدترین الفاظ خطاب می‌کرد:

ناصح به طنز گفت حرامست می مخور // گفتم به چشم و گوش به هر خر نمی‌کنم

نتیجه‌ی نگاه اجتماعی حافظی، ایجاد فرهنگ و جامعه‌ای بی‌انعطاف، خودبرتربین، تک‌بعدی، بدبین و ناامید است؛ اما محصول نگاه سعدی، ایجاد فرهنگ و جامعه‌ای منعطف، درس‌آموز، چندجانبه‌نگر، خوش‌بین و امیدوار به آینده است.

نکته: اجمالاً اشاره می‌کنم که تحلیل اجتماعی اشعار حافظ به معنای نادیده گرفتن معانی کنایی و استعاره‌ای غزلیات وی و غفلت از ابعاد عرفانی و معنوی آنها نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha