به گزارش خبرگزاری حوزه، انتخابِ درست، کلیدِ خوشبختیِ درازمدت. اما چهطور میفهمیم انتخاب درست، انتخابِ خودِ ماست؟
یه کم هوای خودت داشته باش!
میخوای حتی با قربانی کردن خودت دیگران رو راضی نگه داری!
تو دلت میمونه بهشون نه بگی! غصه میخوری!
میخوای بدونی چیکار داری میکنی با خودت! بیا بهت بگم.
گاهی اوقات در پاسخ به این سؤال که چطور شده میخواهید با این شخص ازدواج کنید؟ میگویید راستش استادم، رئیسم و... به من پیشنهاد دادند، خوب بالاخره به گردنمون حق دارند منم نتونستم نه بیارم، ترسیدم دلشون بشکنه و بیادبی بشه و... .
من از شما جوان عزیز یک سؤالی دارم؛ به نظرت اگر یک روزی همین استاد، رئیس و... که بهخاطر احترام به حرفش یا هر دلیل دیگری با این فرد ازدواج کردید و زندگیت اونطوری نبود که میخواستید و با هم سازگاری نداشتید، بشنود که بهخاطر حرفش رفتید با کسی که باب میلت نبود ازدواج کردید چه چیزی به شما خواهد گفت؟
به نظرت نمیگوید من فقط پیشنهاد دادم، شما باید سبک و سنگین میکردید. به نظرت آسیب گوش ندادن حرف فلان و فلان بیشتره؟ یا آسیب ازدواج با کسی که میدونید با او هم کفو نیستید، فکر نمیکنید بهخاطر یک رودربایستی هم زندگی خودت و هم زندگی یک بنده خدا و چهبسا زندگی بچهها و نسلت را خراب خواهید کرد؟
اگر در مسیر تصمیمگیری برای ازدواج در این اندیشه هستید که همه را از خودتان راضی نگه دارید، بهاحتمال قوی سرشت و تربیت شما به نحوی است که قدرت مخالفت با درخواست دیگران را ندارید.
در زندگی سعی کردهاید به میل دیگران رفتار کنید و همه را از خود راضی نگه دارید و کسی را نرنجانید، حتی به این قیمت که خودتان ناراحت شوید. با این وصف، شما شخصیّتی به اصطلاح وابسته و مطیع دارید که باعث میشود خواستهها، امیال و اهدافتان در زندگی سرکوب شود و ممکن است بعد از مدتی دچار انفجار، سرخوردگی و افسردگی گردید، البته با همین روش خود را در دل دیگران جا میکنید.
بنابراین، احتمال دارد در قبال پیشنهاد کسی برای ازدواج رودربایستی کنید و نتوانید علیرغم میل باطنیتان ابراز مخالفت کنید. گاهی اوقات هم در دام خودتان گرفتار میشوید، بدین صورت که عاشق کسی شدهاید، اما متوجه میشوید که طرف مقابلتان شخص مناسبی نیست، ولی به جهت اینکه توانایی «نه» گفتن را ندارید، نمیتوانید طرف خود را طرد کنید و از این کار احساس گناه میکنید یا میترسید اتهام خیانت به شما زده شود. در این حالت بایستی بهخاطر آینده خود و دیگری شجاعت به خرج داده، داروی تلخ جدایی را نوش جان کنید تا در آینده، خود و دیگری را اسیر اشتباه نسازید.
بنابراین فقط برای خشنود کردن دیگران همسر انتخاب نکنید. مهم نیست دیگران درباره انتخاب شما چه نظری میدهند و فکر کنند شما و کسی برای هم ساخته شده یا نشدهاید.
گاهی نیز ممکن است علّت اینکه قصد دارید همه را راضی نگه دارید، این باشد که نیاز به تأیید و توجهطلبی خودتان را ارضا کنید. بهراستی برای برآورده کردن این نیاز آیا باید این مسیر و راهکار انتخاب شود؟ آیا واقعاً میارزد شما با این انگیزه فردی را انتخاب کنید که قرار است دو سوم عمر خود را در سایه زندگی مشترک با این فرد سپری کنید؟ به چه قیمتی؟ شما برای جلب رضایت دیگران میخواهید کاری انجام دهید و فردی را انتخاب کنید که شاید نتوانید رضایت آن فرد را در زندگی جلب کنید و چهبسا رضایت از زندگی خود و او را مورد خدشه قرار دهید؛ یعنی در پی رضایت دیگران میدوید، اما غافل از اینکه رضایت زندگی خود و همسرتان را قربانی میکنید! به نظرتان مسیری که انتخاب کردهاید، بیراهه نیست؟
منبع: کتاب انتخاب سمی، ص ۴۲
نظر شما