راز پایداری علویان در طول تاریخ

حوزه/ علویان، پیروان علی(ع)، از زمان سقیفه با خلفای عباسی و اموی مخالفت داشتند. فعالیت‌های سیاسی و مذهبی آنان از شهادت امام حسین(ع) در کربلا شدت گرفت و در طول تاریخ، با دوره‌های آرامش و قیام‌های مختلف همراه بود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، علویان، پیروان علی(ع)، از سقیفه تا امروز، مسیر پر پیچ و خم اعتقادات و مبارزات خود را پیموده‌اند. از مخالفت با خلافت ابوبکر تا قیام‌های تاریخی، تاریخ این گروه مذهبی، سرشار از روایت‌های داستانی و سیاسی است.

سوال:

تاریخچه علویان چیست؟ (مجمع مذهبی علویان)

پاسخ:

علویان که شیعیان و پیروان علی - علیه السّلام ـ محسوب می‎شوند از جریان سقیفه که ابوبکر به خلافت رسید، اینها به طرفداری از حضرت علی - علیه السّلام ـ حاضر نشدند با ابوبکر بیعت کنند و خلافت را حق علی - علیه السّلام ـ می‎دانستند.
شروع فعّالیّت علویان در عرصه سیاست از هنگام شهادت امام حسین - علیه السّلام ـ در کربلا بوده است اینها از این تاریخ هر جا فرصتی برای قیام می‎دیدند از آن استفاده می‎کردند و چون اوضاع نامناسب می‎شد موقتاً آرام می‎شدند. این آرامش موقتی بیشتر در دوران اموی بود که به جز قیام زید بن علی و فرزندش یحیی در دوران هشام بن عبدالملک چندان قیام دیگری از طرف علویان صورت نپذیرفت.[۱]

زمانی که عباسیان استقرار یافتند، دشمنی علویان با آنها شروع شد چرا که علویان و عباسیان از خاندان هاشم بودند که بر ضد امویان با همدیگر همکاری داشتند، اما زمانی که عباسیان به قدرت رسیدند، دشمنی علویان با عباسیان آغاز شد، چرا که هر یک خلافت را حق خویش می‎دانست و نخستین کسی که از علویان بر علیه عباسیان قیامش را شروع کرد محمد بن نفس زکیّه بود که در مدینه قیامش را آغاز کرد ولی شکست خورد و برادرش ابراهیم هم در بصره به قتل رسید از اینجا عباسیان در تعقیب و کشتار علویان همت گماشتند ولی کوشش آنها چندان سودمند نبود چرا که در زمان هارون الرشید، ادریس بن عبدالله توانست در آفریقا تشکیل حکومتی به نام ادریسیان دهد و یحیی بن عبدالله در گرگان و طبرستان به فعّالیّت تبلیغی بر علیه خلیفه پرداخت و اینها امنیت دولت عباسی را به خطر انداختند که به ناچار هارون راهی ایران شد.

به خاطر مظلومیتی که علویان در طول دوره اموی و عباسی داشتند، نفوذ آنها در میان مردم بیشتر شد افزون بر آنکه آنها را اهل‎بیت پیامبر ـ علیهم السّلام ـ می‎دانستند و لذا مردم که این همه ظلم و ستم را در حق آنها می‎دیدند نسبت به آنان متمایل می‎شدند.[۲]
سرزمین عراق و حجاز از آغاز به عنوان مرکز رشد و نمو علویان بوده است ولی علویان بر اثر ظلم‎هایی که خلفاء در حقشان انجام می‎دادند به ناچار به اطراف سرزمین‎های اسلامی مهاجرت می‎کردند تا دست مأموران خلفاء به آنها نرسد.
از زمان منصور دوانیقی، با شدت تمام به سرکوب علویان پرداخته شد و از این زمان کشتن علویان آغاز شد و کمتر عامل و وزیری از بنی‎عباس بود که دستش به خون یکی از علوین آلوده نشده باشد.

به خاطر ظلم و ستم فراوانی که نسبت به علویان می‎شد ما از قرن دوم شاهد ورود علویان به ایران هستیم و اینها در نقاط مختلف از ایران مردم را دعوت به اسلام علوی می‎کردند و بر علیه خلفای اموی و عباسی تبلیغ می‎کردند و توانستند علویان در طی یک قرن مردم بعضی از شهرها و مناطق ایران را با علی - علیه السّلام ـ و فرزندانش آشنا سازند و مذهب علوی را پرورش دهند.[۳]
برای اولین بار علویان توانستند در سال ۲۵۰ هجری دولت علویان را در طبرستان تشکیل بدهند زیرا مردم طبرستان که از ظلم و ستم والی خلیفه عباسی به تنگ آمده بودند از حسن بن زید که در ری بود دعوت کردند که به طبرستان برود، با رفتن وی شماری از مردم نامسلمان آن نواحی به دست وی اسلام آوردند و تعهد کردند که از وی حمایت کنند و او توانست منطقه مازندران و گیلان را به دست آورد و تشکیل دولت علویان را بدهد و این اولین دولتی بود که در شرق اسلامی بدون تأیید خلفای عباسی تشکیل شده بود و اگر چه این دولت تهدیدی بری خلفای عباسی بود ولی به خاطر آشفتگی‎هایی که خلفای عباسی با آن درگیری داشتند، نمی‎توانستند هیچ تحرکی را برای براندازی این دولت جدید علویان بردارند، لذا تا مدت‎‎ها علویان توانستند در آرامش به سر ببرند.[۴]
در سال ۲۸۶ هجری ابوعبدالله السبقی به ممارست از امام اسماعیلی عبیدالله بن مهدی توانست در آفریقا مغرب دور، مصر و شام تشکیل دولت دهد و در یمن نیز یحیی بن حسین در سال ۲۹۰ هجری قیام کرد و آن نقطه را تحت سلطه خود درآورد.[۵]
این گونه حرکت‎ها نشان از گسترش نفوذ علویان در سراسر کشور اسلامی از غرب تا مشرق بوده است.



پی نوشت ها:
[۱] . دکتر حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج ۲، چ دوم، ص ۱۲۶.
[۲] . رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ج ۱، نشر انصاریان، چ اول ۱۳۷۵، قم، ص ۹۰.
[۳] . رسول جعفریان، پیشین، ص ۲۳۱.
[۴] . دکتر ابوالفتح حیمیان، علویان طبرستان، (چ دوم، ۱۳۶۸، تهران)، ص ۶۸.
[۵] . تاریخ ابن خلدون، ج ۳، (بیروت، مؤسسة الاعلمی، سال ۱۳۹۱ هجری قمری)، ص ۲۸.

منبع: مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات (حوزه‌های علمیه)

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha