سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۳
جشنواره کن ۲۰۲۵/ بازی سیاسی به نام سینما یا سینمای سیاسی به نام هنر؟

حوزه/ درحالی که جشنواره کن خود را نماد آزادی هنر می‌داند، انتخاب فیلم‌های سیاه‌نمای ضدایرانی بار دیگر نشان داد که این رویداد هنری، ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی غرب است. اما چرا برخی فیلمسازان ایرانی بازیگر این نمایشگاه سیاسی شده‌اند؟

به گزارش خبرگزاری حوزه، جشنواره فیلم کن به عنوان یکی از معتبرترین رویدادهای سینمایی جهان، همواره شاهد حضور آثاری از سراسر دنیا بوده است.

در سال‌های اخیر، برخی فیلم‌های ایرانی که تصویری انتقادی از جامعه ارائه می‌دهند، مورد توجه این جشنواره قرار گرفته‌اند. جشنواره‌ای که روزی مهد کشف استعدادها و شاهکارهای سینمایی بود، امروز با اولویت‌دادن به آثاری خاص - به ویژه فیلم‌های سیاه‌نمای ایرانی، بیش از آنکه به هنر متعهد باشد، به سیاست‌های فرهنگی غرب خدمت می‌کند.

این مسئله باعث شده تا پرسش‌هایی درباره معیارهای انتخاب فیلم‌ها و ارتباط احتمالی آن با سیاست‌های فرهنگی کشور میزبان مطرح شود.

در این گفت‌وگو با سید مهدی میرغیاثی، کارگردان، نویسنده و تحلیلگر سینمایی، با واکاوی لایه‌های پنهان جشنواره کن ۲۰۲۵، به این پرسش کلیدی پاسخ می‌دهند: آیا داوری در این رویداد هنری، واقعاً بر اساس معیارهای سینمایی است یا تحت تأثیر جبهه‌گیری‌های سیاسی؟

ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسمی حوزه قرار دادید،

جناب آقای میرغیاثی، با توجه به سابقه فعالیت شما در عرصه فیلم‌سازی ارزیابی شما از جشنواره کن ۲۰۲۵ و انتخاب فیلم‌های سیاه علیه ایران چیست؟

بنام خدا. جشنواره کن اگرچه ظاهراً مستقل است، اما بخشی از بودجه‌اش از سوی نهادهایی چون وزارت فرهنگ و شهرداری کن و منطقه پرووانس تأمین می‌شود. این حمایت مالی به‌معنای تنظیم یک «خط مشی نرم» است. وزارت فرهنگ فرانسه، گاه با مشورت نهادهای امنیتی، در تعیین "اولویت‌های فرهنگی سال" و "تصویر بین‌المللی فرانسه" نقش دارد. از طرفی ممکن است نهادهای امنیتی فرانسه مستقیماً در انتخاب فیلم دخالت نداشته باشند، اما در تعیین اولویت‌های کلان سیاست خارجی فرانسه مؤثرند. در نتیجه، وقتی نهادهای فرهنگی کشور فرانسه بودجه به یک فیلم یا دعوتنامه به کن می‌دهند، آن‌ها ناخودآگاه در مسیر بازتاب سیاست‌های کلان امنیتی-فرهنگی دولت فرانسه حرکت می‌کنند.

دیگر اینکه فرانسه تلاش کرده است خود را مدافع "آزادی هنر و بیان" نشان ‌دهد ولی همه می‌دانند که این کشور مدعی آزادی بیان چگونه عقاید و اشخاص آزادیخواه را سرکوب می‌کند. پس برای فریب افکار عمومی بهتر است که در جشنواره‌ای چون کن از فیلم‌های مخالف‌خوان کشورهای دیگر بخصوص مسلمان، حمایت کند و حتی با وجود پایین بودن کیفیت تکنیکی فیلم به آن جایزه بده که خود را همچنان سرمدار آزادی بیان نشان دهد.

جشنواره کن ۲۰۲۵/ بازی سیاسی به نام سینما یا سینمای سیاسی به نام هنر؟

به نظر شما، هدف اصلی جشنواره‌هایی مانند کن از انتخاب فیلم‌های سیاه‌نما چیست؟ آیا صرفاً جنبه هنری دارد یا اهداف سیاسی و ایدئولوژیک هم در این انتخاب‌ها دخیل هستند؟

بی‌تردید جنبه سیاسی و ایدئولوژیک در انتخاب‌های جشنواره‌ای نقش پررنگ دارد. جشنواره‌هایی چون کن، اغلب در فضای پساحقیقت عمل می‌کنند؛ یعنی بیش از آن‌که حقیقت زیسته انسان‌ها را بازنمایی کنند، به دنبال تأیید پیش‌فرض‌های سیاسی خود درباره دیگر ملت‌ها هستند، به‌ویژه کشورهایی که با سیاست‌های فرهنگی یا اقتصادی غرب همسو نیستند.

ایران، به عنوان کشوری مسلمان، مستقل و دارای گفتمان فرهنگی خاص، بارها هدف چنین نگاه‌هایی قرار گرفته است. برخی فیلم‌ها، صرف‌نظر از ضعف‌های تکنیکی یا یک‌سویه‌نگری‌شان، صرفاً به‌دلیل تأیید ضمنی یا صریح سیاست‌های ضدایرانی یا ضداسلامی، مورد تحسین یا تقدیر قرار می‌گیرند. این گزینش‌ها، بیشتر از آن‌که گواهی بر آزادی بیان باشد، نشانه‌ای از جهت‌دهی آگاهانه به روایت‌ها و ترویج نگاه خاص به شرق است.

چرا به نظر می‌رسد که برخی از فیلم‌سازان ایرانی به ساخت فیلم‌های سیاه‌نما روی می‌آورند؟ چه انگیزه‌هایی ممکن است در این زمینه وجود داشته باشد؟

این پدیده را باید در دو سطح تحلیل کرد:

نخست، واقعیت محدودیت‌ها و دشواری‌های تولید و نمایش در ایران که باعث می‌شود برخی فیلم‌سازان برای دیده شدن در سطح بین‌المللی، به روایت‌های تلخ و بحرانی روی بیاورند. اما سطح دوم، عمیق‌تر و نگران‌کننده‌تر است: ساختار تشویقی جشنواره‌ها.

جشنواره‌های غربی -- به‌ویژه آن‌هایی با خاستگاه فرانسوی یا اروپای غربی -- سال‌هاست الگویی خاص از «فیلمِ ایرانیِ موفق» تعریف کرده‌اند: فیلمی سیاه، پر از شکست، با محوریت زن مظلوم، کودک سرکوب‌شده یا جامعه متلاشی‌شده. این نوع روایت، تقویت‌کننده‌ی نگاه شرق‌ستیزانه‌ای‌ست که شرق را فاقد راه‌حل، ناتوان در مدرنیته، و مستحق اصلاح از بیرون نشان می‌دهد.

برخی فیلم‌سازان کار خود را با واقع‌گرایی اجتماعی آغاز می‌کنند، اما چون این نوع واقع‌گرایی در گفتمان جشنواره‌ای کمتر دیده می‌شود، به‌تدریج در روایت خود دچار اغراق، یک‌سویه‌نگری یا پُررنگ‌سازی نکات منفی می‌شوند. این سُر خوردن از «نقد واقعی» به «سیاه‌نمایی» اتفاقی‌ست که در آثار بسیاری قابل ردیابی است.

به عنوان یک فیلم‌ساز، چه توصیه‌ای به فیلم‌سازان جوان دارید که می‌خواهند در مورد ایران فیلم بسازند؟

البته بنده در مقام توصیه نیستم ولی نکاتی که در ذهنم هست را اینگونه مطرح می‌کنم؛ فیلم‌سازی درباره ایران، کاری‌ست بسیار حساس و نیازمند صداقت، شناخت عمیق، و در عین حال جسارت. ایران کشوری‌ست پیچیده؛ با لایه‌هایی تودرتو از فرهنگ، تاریخ، سیاست، دین، خانواده و رؤیاهای فردی. فیلم‌ساز اجتماعی اگر بخواهد فقط یکی از این لایه‌ها را ببیند، یا آن را اغراق کند و دیگری را حذف، در نهایت تصویری ناقص و گاه تحریف‌شده ارائه خواهد داد.

لازم نیست از دردها چشم بپوشیم، اما مهم است که در کنار روایت تلخی‌ها، از لحظات انسانی، از امیدهای کوچک، از تاب‌آوری و زیبایی‌های پنهان زندگی نیز غافل نشویم. نقد اگر از سر دلسوزی و شناخت باشد، می‌تواند اثرگذار باشد؛ اما اگر صرفاً به قصد جلب توجه و برآوردن انتظارات خارجی‌ها باشد، به‌جای آگاهی‌بخشی، به کلیشه‌سازی و بی‌هنری منجر خواهد شد.

همچنین، به‌جای آن‌که فیلم بدل به بیانیه‌ای سیاسی یا اجتماعی شود، بهتر است شخصیت‌محور و روایت‌محور باشد. انسانی‌ترین فیلم‌ها، آن‌هایی هستند که تماشاگر را با آدم‌هایی آشنا می‌کنند که می‌توان دوست‌شان داشت، با آن‌ها همدردی کرد، یا حتی از آن‌ها آموخت. سینما بیش از آن‌که رسانه‌ی شعار باشد، زبانِ تجربه‌ زیسته است.

دیگر اینکه پرهیز از افتادن در دام سیاست‌گذاری جشنواره‌های سیاسی برای یک فیلمساز، کار ساده‌ای نیست، اما امکان‌پذیر است.

جشنواره‌های مهم جهانی، به‌ویژه آن‌هایی که خاستگاهشان در جهان غرب است، نه‌تنها معیارهای هنری دارند، بلکه تحت تأثیر فضای رسانه‌ای، گفتمان‌های مسلط جهانی و استکباری و حتی سیاست‌گذاری‌های فرهنگی پنهان یا آشکار منفعت‌طلبانه قرار دارند. در این شرایط، فیلمساز اگر مرز میان «بیان حقیقت» و «مطابقت با انتظارات بیرونی» را گم کند، ممکن است ناخودآگاه اثرش را در مسیر دلخواه آنان شکل دهد، نه در مسیر باور درونی خود.

همچنین لازم است فیلمساز بداند که مورد توجه قرار گرفتن در جشنواره‌ای خاص، معیار ارزش اثر او نیست. جشنواره می‌تواند فرصت دیده شدن باشد، اما نباید جهت‌دهنده‌ی جهان‌بینی فیلمساز شود. از این‌رو استقلال فکری، مطالعه‌ی پیوسته و زیست اصیل از مهم‌ترین سپرها در برابر این نوع تأثیرپذیری است.

گفت‌وگو از: سمیرا گلکار

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • محمد IR ۱۷:۱۲ - ۱۴۰۴/۰۳/۱۳
    بسیار عالی.ای کاش عکس بهتری از مصاحبه شونده می‌گذاشتید.
  • منصور IR ۰۹:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۱۶
    ایا انچه از ان به عنوان سیاه نمایی نام می برند عینیت خارجی دارد و در جامعه وجود دارد؟ اگر چنین است باید این نقاط ضعف را در جامعه از میان برد تا بهانه بدست کسی نیفتد تا بخواهد سیاه نمایی کند