به گزارش خبرگزاری حوزه، در تلخیِ واقعه تأسفبار قتل مرحومه الهه حسین نژاد هیچ شکی نیست و به خصوص در این که باید با شدت و قاطعیت با قاتل آن بر اساس قوانین مصرح برخورد صورت گیرد، تردیدی وجود ندارد، اما این که عده ای به این بهانه بخواهند با ابزار رسانه ای و فضای مجازی که در اختیار دارند، موج سواری کرده و به عُقده گشایی های خود علیه کشور و انقلاب و نظام ادامه دهند، این مساله به هیچ وجه قابل قبول نیست.
مسلم است که وجدان عمومی بار دیگر به جهت این واقعه تلخ، جریحه دار شده و مردم و خانواده ها حساسیت مضاعفی نسبت به این دست مسائل پیدا کرده اند اما آن چه لازم است این که در تحلیل های جامعه شناختی، روانشناختی و حتی با رگههای سیاسی، واقعیت ها به درستی بیان شود نه این که با طرح برخی مسایل آن هم به سبک و سیاق ژورنالیسم زرد، ضمن فراهم کردن زمینه تشویش اذهان، در مسیر القای ناامنی مضاعف در جامعه- چه به طور کلی و چه به طور خاص مربوط به زنان و دختران- گام برداشت.
از سوی دیگر برخی کارشناسان و تحلیلگران به بهانه واقعه اخیر با طرح برخی آمارها چنین مدعی شده اند که نوع حکمرانی فعلی در ایران باعث و بانی افزایش نگران کننده بزهکاری ها و جرایم شده و حال آن که در تحلیل هایی به این سبک و سیاق نباید تنها به یک بُعد توجه داشت و از توجه به دیگر ابعاد و جنبه ها غافل بود.
متأسفانه در همین روزهای اخیر عده ای به نادرستی از افزایش چندبرابری سرقت در کشور صحبت کرده اند و حال آن که به جهت قاطعیت پلیس و دستگاه قضایی بر اساس دادههای مرکز آمار ایران در یکی دو سال گذشته به طور نسبی شاهد کاهش آمار سرقت های ثبت شده بوده ایم.
البته این که مع الاسف با این وجود، میزان جرائم خشنی همچون زورگیری، سرقت به عنف و خفتگیری در برخی مناطق کشور از جمله در حاشیه پایتخت افزایش یافته، مساله دردناکی است که نمی توان به راحتی از کنار آن گذشت. از سوی دیگر مسلم است که بخش قابل توجهی از این مسایل ریشه در اقتصاد و معیشت مردم دارد اما آیا به راستی تنها باید به بُعد اقتصادی توجه کرد یا این که ...!؟
به دیگر سخن، آیا نباید در کنار فقر اقتصادی از فقر فرهنگی و اجتماعی به جهت خدشه وارد کردن بر ارزش های انسانی نام بُرد؛ آن هم بخصوص در شرایطی که فضای مجازی اوضاع نابسامانی به لحاظ فکری و فرهنگی و اخلاقی پدید آورده و مدعیان حقوق شهروندی بعضاً از این مساله تغافل می کنند!؟
صدالبته ظهور بزهکاریهایی مانند کیفقاپی و موبایلقاپی، نشانهای از کاهش سرمایه اجتماعی است اما آیا این وضعیت که در همه جوامع و به طور خاصتر و گستردهتر در جوامع به ظاهر پیشرفته ای چون آمریکا، فرانسه و انگلیس رواج دارد به معنای ناامیدی عمومی است!؟
ذهنِ تلخ اندیش و فکر بستهی برخی جامعه شناسان باعث شده که بعضاً مخاطبین آن ها در فضای مجازی همسو با تحلیل های ناقص و گاه مغرضانه، حسّ ناخوشایندی از جامعه و زیستن خود پیدا کرده و چه بسا همین مساله نیز باعث شود که تبعات این وضع بغرنج، مشهودتر و بلکه پیچیده تر هم باشد.
از سوی دیگر باید گفت که برخورد دوگانه برخی اهالی هنر و رسانه در قضایایی این چنینی نشانه ای است از عدم صداقت آن ها در محکومیت فجایعی از قبیل قتل مرحومه حسین نژاد و گرنه کسی نیست که مخالف برخورد قاطع دستگاه قضایی با مجرمان خشن باشد و از سوی دیگر نخواهد که جلوی زمینه های شکل گیری و رشد این قبیل بزهکارها در کشور گرفته شود.
سید محمدمهدی موسوی










نظر شما