دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ - ۰۶:۴۵
دانلود روضه و منبرِ مکتوب ویژه مبلغان (شب پنجم)

حوزه/ رسانه رسمی حوزه به مناسبت ماه محرم الحرام به تولید و انتشار محتوای منبر و روضه برای مبلغان محترم پرداخته که تقدیم شما می گردد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از وظایف طلاب و فضلا در ماه محرم‌الحرام، تبلیغ چهره به چهره در مساجد و هیئات مذهبی سراسر کشور است که در حوزه‌نیوز در این راستا به تولید و انتشار محتوای منبر و روضه برای مبلغان محترم پرداخته که به صورت روزانه منتشر خواهد شد.

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ

السَّلامُ عَلَیْکَ یا عبدالله بن الحسن

(مقدمه روضه)

* امشب و فردا شب، شب نازدانه های امام حسن علیه السلام، امام حسن سلطان کَرَم، از اباعبدالله سوال کردند؟ معنای کَرَم چیه؟ آقا فرمود: کَرَم یعنی قبل از اینکه تو چیزی بخوای، بهت عطا کنه!

آقایی که خودش تو کربلا نبود، اما دو تا دسته گلش رو فدای حسین کرد.

* آخ قربان غریبیت امام حسن که حتی یه ضریح نداری بالای مزارت!

نوادگان حسن صاحب ضریح شدند فقط به خاطر زهراست بی حرم حسن است

* مرحوم میرزا علی اکبر ترک از منبری های معروف تهران میگه: ماه رمضون تهران منبر می‌رفتم، آخرای ماه رمضون بود یه شب حضرت زهرا رو در خواب دیدم که بهم بی توجهی میکنند. گفتم : بی بی جان من روضه خون فرزندتان حسین هستم چرا نگاهی به من نمی‌کنید! حضرت زهرا فرمود: مگه امام حسن فزند من نیست، من از شما گله دارم چرا از حسنم روضه نمیخونید!

جان عالم به فدای تو امام حسن..

امامزاده آبادیم حرم دارد ولی برادر زینب هنوز بی حرم است

میروم مشهد خیابانها شلوغ میروم در قم شبستانها شلوغ

کربلا هم کل ایوانها شلوغ در مسیرش هم بیابانها شلوغ

هیچکس مثل تو بی زوار نیست با کریمان کارها دشوار نیست

______________________________________________________________________

(شروع روضه)

* بریم کربلا.....؟

* عبداالله بن حسن دم خیمه ایستاده، همه‌ی صحنه ها رو داره میبینه، ایشون آخرین نفر از اهل بیت امام حسین بودند که باقی مونده بود! یعنی تک تک صحنه ها رو دیده! دم خیمه علی اکبر رو دید که چه جوری رفته! برادرش قاسم رو دیده! عموش عباس رو دیده! علی اصغر رو دیده!

واسه همین نتونست تحمل کنه دیگه، دید دور اباعبدالله تو گودال حلقه زدند، گَردو خاک بالا گرفته، دَم دَمای غروب بود. هوا داشت تاریک میشد. چشم دیگه درست نمی‌دید چه خبره! این نوجوون ده ساله فقط از دور میدید که این نیزه ها بالا میره و پایین میاد، یه عده هم بالای گودال وایسادن سنگ می‌زنند. (امام باقر علیه السلام می‌فرمابد: یه عده که چیزی گیرشون نیومده بود بزنند، فحش و ناسزا میگفتن!)

اباعبدالله همینجور که تو گودال افتاده بود، زیر نیزه و خنجر صدا زد:

«إحبِسیه یا أُختی فَأبَی» خواهرم عبدالله رو بگیر نزار بیاد به سمت گودال!

عبدالله دستش رو از خانوم زینب جدا کرد و با نعره حیدری گفت: «والله لا أُفارقُ عَمی» به خدا قسم از عمویم حسین جدا نمی‌شوم، یکدفعه دید یه شخصی به نام (أبجرُبنُ کعب) با شمشیر خواست به فرق عموش ضربه بزنه «فَاتَّقاها الغُلام بِیَدِه» عبدالله دستش رو در مقابل شمشیر گذاشت، همچین که این شمشیر به دست عبدالله خورد « فَأطَنَّها إلی الجلدة، فإذا یَدُهُ معلقة» دست به پوستی آویزون شد.

____________________________________________________________________

(گریز روضه)

یه ناله ای زد ، میدونید اون ناله چی بود؟ «فنادی الغُلام یا أُماه» صدا زد وای مادر!

(اینجا با شمشیر به بازوی عبدلله زدن ، تو کوچه ها هم با غلاف شمشیر به بازو زدن، که امام صائق فرمود: علت شهادت مادر ما فاطمه همون ضرباتی بود که اون نامرد تو کوچه ها به بازوی مادرم فاطمه زد)

دستش بُریدُ گفت ای وای مادرم رنگش پریدُ گفت که ای وای مادرم

* یه جمله بگمُ تمام! سیدالشهدا برادرزاده رو به سینه چسباند، دیگه جایی نقل نشده بدن عبدالله بن الحسن رو برگردونده باشه سمت خیمه ها حضرت، یعنی تا آخرین لحظه همراه عموش حسین (علیه السلام) بود، حتی اونجایی که نوشتن «فَداسُوا الحسین بِحَوافِرِ، حتی رَضوا ظَهرَهُ و صَدرَهُ» چنان این بدن رو لگدکوب کردن که پشت و سینه اش رو خُرد کردند.

تِکّه تِکّه بدنم زیر سُم اسبان رفت بعد از این بهر کسی قامتم احراز نشد

خودمانیم ولی بهر علی اکبر هم اینقدر وسعت آغوش شما باز نشد

«صَلَی الله علیک یا اباعبدالله»

برای دانلود فایل PDF روضه اینجا کلیک کنید
برای دانلود فایل PDF منبر اینجا کلیک کنید

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • مظاهر صالحی IR ۱۸:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۴/۰۹
    بسیار جالبه وکمک خوبی برای مبلغین مبتی میباشد