شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۰
«همگرایی ادیان ابراهیمی» پروژه‌ای جدید در خدمت صهیونیسم

حوزه/ نفع بشریت در آن است که اسلام، یهودیت و مسیحیت در قالب یک «دین واحد» ادغام شوند، به بهانه رفع تعصبات دینی. از بین بردن ویژگی منحصربه‌فرد اسلام در میان ادیان آسمانی به‌منزله «آمیختن حق و باطل» است.

به گزارش خبرگزاری حوزه به نقل از پایگاه علوم انسانی مفتاح، محمد عباس کورانی، پژوهشگر لبنانی علوم انسانی-اسلامی، در یادداشتی در وبسایت خود مطرح کرد:

در سال‌های اخیر، اصطلاح همگرایی ادیان ابراهیمی دیگر تنها برای اشاره به دسته‌ای از ادیان مشترک (یهودیت، مسیحیت، اسلام) به کار نمی‌رود، بلکه به‌عنوان یک پروژه‌ی سیاسی، فرهنگی و دینی با پشتوانه‌ی مالی و قدرت زیاد مطرح شده است. هدف از این پروژه، نزدیک کردن سه دین بزرگ (یهودیت، مسیحیت و اسلام) به یکدیگر است، با این تصور که این ادیان از یک ریشه‌ی مشترک آمده‌اند. این تلاش در چارچوب مفهومی به نام “برادری جهانی دینی” و با ترویج ایده‌ی “صلح دینی” صورت می‌گیرد که بخشی از پروژه‌های جهانی‌سازی فرهنگی است. در واقع، هدف آن بازسازی هویت‌های دینی است تا کمتر دچار تضاد باشند و با نظم جهانی جدید هماهنگ‌تر شوند.

مهم‌ترین پروژه‌هایی که به این اصطلاح مرتبط‌اند:

  1. سند برادری انسانی (ابوظبی، ۲۰۱۹):
    توسط پاپ فرانسیس و شیخ الازهر احمد الطیب امضا شد؛ سندی که بر تسامح و هم‌زیستی میان پیروان ادیان ابراهیمی تأکید دارد.

  2. خانه‌ی خانواده‌ی ابراهیمی – امارات (۲۰۲۳):
    پروژه‌ای که مسجد، کلیسا و کنیسه را در یک مجتمع در ابوظبی گرد هم می‌آورد، به‌عنوان نمادی از وحدت ادیان.

  3. انجمن‌ها و کنفرانس‌های گفت‌وگوی ابراهیمی با بودجه‌های کلان:
    توسط برخی کشورها و سازمان‌های بین‌المللی حمایت می‌شوند تا از “صلح ادیان” در برابر “نزاع‌های هویتی” پشتیبانی کنند. اما در واقع، این برنامه‌ها به رقیق شدن باورهای خاص دینی منجر شده و در خدمت پروژه‌ای سیاسی با اهداف غربی یا صهیونیستی هستند. نتیجه‌ی نهایی نیز بی‌مقدار کردن جایگاه اسلام به‌عنوان دین خاتم است.

مهم‌ترین انتقادات و اعتراضات مسلمانان نسبت به پروژه «دیانت/خانواده ابراهیمی»

این پروژه در سال‌های اخیر با حمایت گسترده صهیونیسم جهانی مطرح شده و هفت محور اصلی انتقاد را می‌توان برای آن برشمرد که جنبه‌های مختلف اعتراض را پوشش می‌دهد. در ادامه، نمونه‌هایی از مواضع علما و نهادهای دینی نیز آمده است:

۱. نقض اصول عقیدتی (توحید و ختم نبوت)

ایده «دیانت ابراهیمی» بر یک پیش‌فرض فکری بسیار اشتباه استوار است؛ اینکه انسان‌ها بیشتر از خالقشان به مصلحت خود آگاه‌اند. از این دیدگاه، نفع بشریت در آن است که اسلام، یهودیت و مسیحیت در قالب یک «دین واحد» ادغام شوند، به بهانه رفع تعصبات دینی. در حالی که از منظر اسلام، تنها دینی که نزد خدا پذیرفته است، همان اسلام است:

«إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ» (آل‌عمران: ۱۹)
«وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ» (آل‌عمران: ۸۵)

از بین بردن ویژگی منحصربه‌فرد اسلام در میان ادیان آسمانی به‌منزله «آمیختن حق و باطل» است. اتحادیه جهانی علمای مسلمان در بیانیه‌ای در سال ۲۰۲۳ این موضوع را مطرح کرد. همچنین، هم‌سنگ کردن توحید با شرک تحریف‌شده، از نظر علما مردود است؛ چراکه توحید و شرک دو امر متضادند که با هم جمع نمی‌شوند. ادغام اسلام با ادیان منسوخ، عملاً به معنای انکار ختم نبوت و نسخ شریعت‌های پیشین است. کمیته دائمی فتوای عربستان سعودی این ایده را «ارتداد آشکار» نامیده است.

۲. نقض متون دینی و فقهی

این پروژه با آیات صریح قرآن نیز در تضاد است، از جمله آیه:

«مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا ولا نَصْرَانِیًّا وَلَکِن کَانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا» (آل‌عمران: ۶۷)

همچنین، احکام شریعت مانند توحید در عبادت، اصل ولاء و براء، احکام ازدواج، ارث و جهاد قابل یکسان‌سازی در یک دین مشترک نیستند، مگر با تحریف اصول دینی.

۳. اعتراض سیاسی و راهبردی

واقعیت این است که این پروژه با «توافق‌نامه‌های ابراهیم» و روند عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی گره خورده است. در حقیقت، این پروژه پوششی دینی برای تحکیم ائتلاف‌های سیاسی با اشغالگران و حذف مسئله فلسطین است. منتقدانی همچون دکتر عصام عبدالشافعی (استاد علوم سیاسی) آن را تلاشی برای «زدودن هویت اسلامی» در راستای منافع غربی-صهیونیستی می‌دانند.

۴. اعتراض تمدنی و هویتی

شیخ الازهر، احمد الطیب، این طرح را «سلب آزادی اعتقاد» و از بین بردن تفاوت‌ میان ادیان الهی دانست. برخی از اندیشمندان اسلامی معتقدند که گنجاندن اسلام در قالب «دیانتی خانوادگی»، پیام الهی اسلام را تهی کرده و آن را به یک عنصر صرفاً فرهنگی تقلیل می‌دهد.

۵. اعتراض تبلیغی و آموزشی

در بیانیه پایانی کنفرانس علمای اهل سنت در استانبول (۲۰۲۳) نسبت به تغییر محتوای کتب درسی با عنوان «ابراهیمیه» هشدار داده شد. همچنین این پروژه مفهوم دعوت اسلامی را دچار انحراف می‌کند؛ چراکه به‌جای رساندن حقیقت، به‌دنبال دعوت به «باور مشترک» است که با هدف توحیدی اسلام در تضاد است.

۶. اعتراض به مظاهر عملی پروژه

علما با ساخت «خانه خانواده ابراهیمی» در ابوظبی (که مسجد، کلیسا و کنیسه را در یک مجتمع گرد هم آورده) مخالفت کرده‌اند؛ زیرا اداره آن به دست افرادی است که وابسته به فراماسونری، دستگاه‌های جاسوسی بریتانیا یا موساد هستند. کمیته دائمی فتوا در فتوای شماره ۱۹۴۰۲ (سال ۱۹۹۷) چنین ساخت‌وسازی را «تأیید کفر و مساوی دانستن حق و باطل» دانسته است. همچنین چاپ قرآن، تورات و انجیل در یک جلد نیز در فتاوای عربستان به‌عنوان عمل حرام شناخته شده است.

۷. صدای علما و نهادهای مخالف (نمونه‌هایی)

  • اتحادیه جهانی علمای مسلمان: «دیانت ابراهیمی» را «فکری باطل و اعتقادی فاسد» خواند و به دولت‌ها هشدار داد.

  • شیخ الازهر احمد الطیب: آن را سلب آزادی انتخاب دانست و بر حفظ تفاوت‌ها و احترام به آن‌ها تأکید کرد.

  • کمیته دائمی فتاوی عربستان: دعوت به وحدت ادیان را در صورت صدور از مسلمان، ارتداد آشکار می‌داند.

  • مفتی عمان، احمد الخلیلی: نسبت به تلاش برای چسباندن اسلام به یهودیت و مسیحیت هشدار داد.

  • مفتی لیبی، الصادق الغریانی: پروژه را «دعوتی کفرآمیز و الحادی» دانست که مناسک آمیخته را حلال می‌شمارد.

  • علمای شیعه: این پروژه را طرحی استعماری دانسته و به‌طور دسته‌جمعی آن را رد کرده‌اند.

خلاصه

منتقدان اسلامی معتقدند پروژه «دیانت ابراهیمی» گفت‌وگو میان ادیان نیست، بلکه نظامی جدید است که ویژگی منحصربه‌فرد اسلام را حذف می‌کند و ابزاری سیاسی برای ایجاد فضای فرهنگی-تطبیعی جدیدی است که هویت اسلامی را به حاشیه می‌برد و مرزهای عقیدتی و شریعتی را از میان می‌برد. از همین رو، اعتراضات هم عقیدتی (توحید و ختم نبوت) هستند، هم فقهی (احکام و نسخ)، هم سیاسی (تطبیع و سلطه)، هم تمدنی (هویت‌زدایی) و هم آموزشی-تبلیغی (تحریف محتوا). همچنین نسبت به عواقب شرعی آن هشدار داده شده است تا جایی که برخی آن را موجب ارتداد دانسته‌اند.

نکته مهم

تمام ادیان آسمانی در یک نکته اتفاق دارند که با اهداف «دیانت ابراهیمی» در تضاد است: ظهور منجی. یعنی نجات بشر وابسته به فرستاده‌ای الهی با امداد و معجزات ربانی است که بشریت را بر اساس طرحی پیچیده الهی پس از نبرد خیر و شر، به سوی تشکیل دولت و تمدنی جهانی و پایدار هدایت می‌کند. هر مسیر دیگری برای نجات بشر، با فلسفه دین وحیانی و حقیقت الهی آن در تعارض است.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha