به گزارش خبرگزاری حوزه، شاید جنگی باید رخ می داد تا عدهای از خواب غفلت و سادهاندیشی بیدار شده و دشمنیِ دشمنان را باور کنند، خاصه در میدان نبرد رسانهای که به ویژه بعد از آغاز تهاجم گستاخانه دشمن صهیونی به کشورمان، خباثت رسانه های مغرض و بی شرفی همچون "ایران اینترنشنال" چنان عیان و بیپرده که خیلی ها را نسبت به ذات کثیف گردانندگان و عوامل آنها آگاه کرده تا آن جا که برخی افرادی که به ظاهر حزباللهی هم نیستند، کمپین تحریم همه جانبه این رسانه را تشکیل داده و به صف مخالفان سرسخت اینترنشنال پیوسته اند.
آماری از دروغ پراکنی های یک رسانه معاند
بد نیست بدانیم که این رسانه متعلق به اُردوگاه صهیونی که به دروغ خود را طرفدار ملت ایران جار میزند، در طول جنگ دوازده روزه صرفاً در کانال تلگرام خود، ۲۹۳۴ پست منتشر کرده که ۱۷۹۶ پست آن یعنی افزون بر ۶۱ درصد آنها صریحاً سوگیری منفی علیه ایران داشته است؛ از القای موفقیت رژیم صهیونیستی در حمله به ایران و سانسور پاسخهای کشورمان به این رژیم جعلی گرفته تا انتشار دروغ درباره فرار مسئولان، همچنین خدشه به وحدت و انسجام ملی و حتی توجیه حمله به زندان اوین با نمادین خواندن آن!
جالب این که در دوران کرونا نیز این شبکه معاند، رکورددار تولید و انتشار محتوای منفی علیه ایران بود چه آن که از ۲۳۶۵ پست، ۱۸۲۵ پست یعنی ۷۷ درصد آنها، حاوی محتواهایی با چاشنی لحن تند، تحقیرکننده، توأم با ترس و پنهانکاری بوده اند.
به شدت نیازمند "سواد رسانهای جنگ" هستیم
دکتر محسن گودرزی، استاد دانشگاه و کارشناس رسانه در گفتگویی با بیان این که در وضعیت جنگی نیازمند تسلیح افراد جامعه به سلاحی با عنوان "سواد رسانهای جنگ" هستیم، اظهار داشت: سواد رسانهای جنگ، دارای مؤلفه هایی است که از آن جمله لزوم آشنایی با تکنولوژیهای رسانهای است، یعنی سواد رسانهای ایجاب میکند که همه افراد جامعه بتوانند با فناوریهای دیجیتال کار کنند، ضمن آن که در شرایط حاد و خاص جنگی که احتمالاً با قطعی اینترنت مواجه هستیم و احتمالاً در دسترسی به تلویزیون نیز با محدودیت مواجه میشویم، الزاماً باید به رسانهای نظیر رادیو پناه ببریم. رادیوهای جیبی در این وضعیت میتوانند خیلی کاربرد داشته باشند.
وی با بیان این که مهم ترین مساله در سواد رسانهای جنگ، مواجهه انتقادی با پیام است، افزود: بخشی از میدان جنگ در رسانهها تعریف میشود و لذا چنانچه ندانیم که چگونه یک ارزیابی انتقادی از پیامهای رسانه داشته باشیم، بی شک نمیتوانیم در میدان رسانهای جنگ سربلند بیرون بیاییم.
لزوم مواجهه انتقادی نسبت به پیامهای رسانهای
این مدرس دانشگاه همچنین خاطرنشان کرد: وقتی شرایط حادی حاکم نباشد، یعنی دسترسی به اینترنت وجود داشته باشد، ما خیلی با «فیکنیوزها» روبهرو میشویم. «فیکنیوزها» دو دستهاند؛ یکی آنها که اطلاعات غلط میدهند و دیگری آنها که اطلاعات گمراهکننده منتشر میکنند. طبعاً وقتی که از اطلاعات غلط صحبت میکنیم، یعنی عمدی در انتشار آن خبر یا پیام وجود ندارد، صرفاً یک خبرنگار خبری را بهاشتباه منتشر میکند، اما عامدانه نیست. در این وضعیت، مواجه انتقادی به ما میگوید که باید خبر را از مسیرهای مختلف صحتسنجی کرد.
وی همچنین گفت: از آن سو وقتی اصطلاح اخبار گمراهکننده را مورد استفاده قرار میدهیم، یعنی عمدی در انتشار آنها وجود داشته است. در مواجهه انتقادی با چنین اخباری باید دست به حذف زد. چه در پیامرسانهای داخلی و چه در پیامرسانهای خارجی، چه آنها که در دنیای خبر رسمیتی دارند، چه حتی یک کانال خبری متعلق به دوست یا اعضای خانواده، تفاوتی نمیکند، هرکس که سعی دارد باعث تشویش اذهان و آسیب به روحیه عمومی جامعه شود، باید آن مسیر ارتباطی را کنار گذاشت.
سواد رسانهای یعنی حذف شبکه ایراناینترنشنال
این کارشناس رسانه با اشاره به دروغ پردازی های رسانه ایراناینترنشنال ابراز داشت: در حال حاضر، اخبار "ایراناینترنشنال" یکی از مصادیق همان اطلاعات گمراهکننده است. این رسانه در راستای ازبینبردن روحیه مردم یکسویه به جنگ ایران و رژیم صهیونیستی نگاه میکند. این رسانه، اتفاقاتی را که اصلاً رخ نداده است، بهعنوان دستاوردهای رژیم صهیونیستی به مخاطب نشان میدهد.
وی یادآور شد: بنابر این به اعتقاد بنده، مردم چنانچه میخواهند روحیه و سلامت روان خود را حفظ کنند، باید "ایراناینترنشنال" را از مصرف رسانهای خود کنار بگذارند. خیلی از کانالهای دیگر ممکن است مستقل یا وابسته به یک سازمان دقیقاً به همین رویه ایراناینترنشنال عمل کنند. دنبالکردن چنین کانالهای خبری در تضاد با سواد رسانهای است. همانطور که صحتسنجی به ما در شناخت اطلاعات غلط کمک میکند، در اینجا نیز مقایسه و سنجش نادرستی و درستی به ما یاری میرساند تا تصمیم به حذف یک رسانه بگیریم.
آشنایی با برخی تکنیک های رسانهای "ایران اینترنشنال"
حامد شهبازی از فعالان رسانه ای در مطلبی نوشت: "در بحرانها، رسانهها یا تبدیل به آینهای برای واقعیت میشوند یا ابزاری برای تحریف آن. در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، شبکه ایران اینترنشنال نهتنها روایتگر نبود، بلکه در قامت یک بازیگر فعال عملیات روانی ظاهر شد، آن هم با در پیش گرفتن شگردها وتاکتیکهایی همچون سانسور زمینهها، روایتهای جهتدار و همصدایی با منافع متخاصم. "
وی همچنین در این مطلب با تأکید بر این که شبکه ایران اینترنشنال بهعنوان یکی از بازوهای جنگ رسانهای دشمن، نقش پررنگی در تحریف روایت و تقویت عملیات روانی ایفا کرد، متذکر شد؛ "ایران اینترنشنال عمدتاً گزارشهای خود را به منابع ناشناس، اکانتهای مجازی، شهروندخبرنگاران فاقد اعتبار رسانهای و همچنین رسانههای عبری، چون جروزالم پست ارجاع میدهد. این نوع ارجاع، امکان راستیآزمایی را از مخاطب سلب و جهتگیری گفتمانی شبکه را تقویت میکند، از سوی دیگر روایت وقایع بدون ارائه زمینههای اجتماعی، تاریخی یا سیاسی باعث میگردد تا مخاطب قادر به تحلیل انتقادی نباشد و صرفاً با روایت خام، القائی و یکسویه مواجه شود. باید توجه داشت که این حذف زمینهها خود نوعی تحریف نرم واقعیت به شمار می رود. "
سوگیری رسانهای با هدف تضعیف انسجام ملی
از سوی دیگر تلاش رسانه هایی از قبیل ایران اینترنشنال در پرداخت هدفمند به موضوعات قومیتی، مذهبی، جنسیتی و زبانی و نمایش آنها در قالب تضاد دولت–ملت، موجب شکافسازی در جامعه و تضعیف همبستگی داخلی میشود و حال آن که درشرایط کنونی باید به مقابله با عوامل و زمینه های اختلاف ساز که موجب تشدید دوقطبی ها در جامعه می شود، همت گماشت.
در این رسانه مغرض همچنین مصاحبههای یکسویه و عمدتاً با افرادی صورت می گیرد که مواضعی ضد حاکمیت دارند و این رویه البته بدون حضور منتقدان مستقل یا تحلیلگران بیطرف دنبال می شود به نحوی که مخاطب آگاه تفاوت چندانی میان لحن این رسانه ها با رسانه های عبری زبان در قبال تحولات ایران احساس نمی کند.










نظر شما