سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۰
راهبرد پیامبر اکرم(ص) در تعامل با اقلیت‌ها

حوزه/عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به بررسی حقوق اقلیت‌ها در حکومت پیامبر(ص) با رویکردی تاریخی پرداخت و تأکید کرد که این موضوع بین‌رشته‌ای است و نگاه تاریخی به منابع و گزارش‌ها می‌تواند نقد و تحلیل‌های متفاوتی ارائه دهد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام و المسلمین مصطفی صادقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم امروز سه‌شنبه ۲۸ مردادماه در ادامه سلسله نشست‌های «پیامبر رحمت الگوی ممتاز بشر» که با حضور اساتید حوزه و دانشگاه با موضوع «حقوق اقلیت‌ها در حکومت نبوی(ص) » در این پژوهشگاه برگزار شد، اظهار کرد: این موضوع به طور کلی یک بحث بین‌رشته‌ای به شمار می‌رود؛ هم از منظر حقوقی و هم سیاسی بررسی شده و در هر دو حوزه نظریات و مطالب متعددی ارائه شده است و رویکرد آن با توجه به مطالعات تاریخی که درباره صدر اسلام و زندگانی پیامبر داشته، تاریخی است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: در قرآن کریم، در آیه «من قُتل مظلوماً فقط جعلنا لولیه سلطانا» تعبیر سلطان به‌کار رفته که می‌توان آن را معادل حق به معنای سلطنتی دانست که یک فرد بر دیگری دارد و علاوه بر این، حق به معنای وظایف حاکمیت نسبت به افراد است و در اینجا بحث تکلیف نیست بلکه حقوق اساسی مدنظر است؛ حقوقی که شامل حفظ کرامت انسانی، جان، مال، آبرو، استقلال و آزادی در انجام مناسک دینی، حق احوال شخصی، حقوق اجتماعی مانند شرکت در مجامع مشورتی، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن، حق مالکیت و اشتغال، حق امنیت و حق قضایی می‌شود.

وی درباره مفهوم اقلیت عنوان کرد: تعریف جامع و کاملی از اقلیت در منابع وجود ندارد و در این زمینه اختلاف نظر هست، اما به طور کلی اقلیت گروهی است که در جامعه تعداد کمتری دارد و در حاکمیت نقشی ندارد و اقلیت‌ها جزو اتباع به شمار می‌آیند اما در یکی از مولفه‌های دین، مذهب، قومیت، نژاد و اخیراً زبان و ملیت، با سایر اتباع تفاوت دارند که این بحث بیشتر بر اقلیت‌های مذهبی و دینی تمرکز دارد و اقلیت‌های جنسی در اینجا مطرح نمی‌شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درباره مفهوم حکومت پیامبر اذعان کرد: پیش‌فرض بر این است که پیامبر حکومت داشته‌اند، اگرچه برخی نظریه‌ها معتقدند پیامبر در مدینه حکومت تشکیل ندادند، اما فرض بر این است که پیامبر دارای مشروعیت الهی و همچنین مقبولیت مردمی بوده‌اند و مقبولیت مردمی نیز به واسطه مقدماتی بود که در مکه فراهم شد و بیعت انصار با پیامبر حاصل گردید.

وی افزود: در مکه حاکمیت پیامبر مطرح نیست چرا که ایشان در آنجا حکومتی نداشتند، اما پس از هجرت به مدینه و بیعت‌های عقبه، به عنوان حاکم پذیرفته شدند. اقدامات حاکمیتی ایشان شامل تعیین نمایندگان، برگزاری نماز جمعه که نماز عبادی، سیاسی و اجتماعی است، و پیمان‌های عمومی بود. همچنین قضاوت، تشکیل تشکیلات اقتصادی، دریافت زکات و صدور دستور جنگ از دیگر مؤلفه‌های حکومت پیامبر به شمار می‌رود.

بررسی راهبرد پیامبر(ص) در تعامل با اقلیت‌ها

حجت‌الاسلام و المسلمین صادقی بررسی زمان و شرایط تشکیل حکومت پیامبر(ص) در مدینه و رویکرد ایشان نسبت به اقلیت‌ها پرداخت و تأکید کرد: پیامبر قصد داشتند با اقلیت‌ها زندگی مسالمت‌آمیز داشته باشند، هرچند برخی پیمان‌شکنی‌ها مانع تحقق کامل این هدف شد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: اختلاف‌نظرهایی در منابع تاریخی درباره زمان دقیق تشکیل حکومت پیامبر در سال اول هجری و ماه آن وجود دارد. وی مهم‌ترین مولفه آغاز حاکمیت پیامبر(ص) را «پیمان عمومی» دانست که به عنوان قانون اساسی مدینه شناخته شده و حتی غیرمسلمانان نیز آن را قانون اساسی تلقی می‌کنند که این پیمان در ماه‌های اول سال اول هجری یا حداکثر در اواخر همان سال منعقد شده و نشان‌دهنده شروع رسمی حاکمیت پیامبر در مدینه است.

وی افزود: پیامبر(ص) هنگام ورود به یثرب با شرایطی مواجه بودند که پیش از آن مشرکان، یهودیان و دیگر گروه‌ها در آن نفوذ داشتند، اما با توجه به مقدمات فراهم‌شده در مکه و ویژگی‌های خاص، حاکمیت ایشان در مدینه مستقر شد.

حجت الاسلام والمسلمین صادقی در ادامه به راهبرد پیامبر در تعامل با اقلیت‌ها اشاره کرد و بیان کرد: پرسش مهم این است که آیا پیامبر قصد داشتند اقلیت‌ها را حذف کنند یا با آنها به سازش و انطباق برسند؟ با بررسی شواهد تاریخی و عملکرد پیامبر، فرضیه این است که بنا بر زندگی مسالمت‌آمیز با اقلیت‌ها بوده است، اگرچه به دلیل پیمان‌شکنی‌هایی که عمدتاً از سوی اقلیت‌های یهودی صورت گرفت، این هدف به طور کامل محقق نشد.

وی تصریح کرد: تأکید در این بحث بر سیره عملی و رفتار پیامبر است و کمتر به اقوال و سخنان ایشان پرداخته می‌شود، چراکه در منابع تاریخی، گاه سخنان پیامبر و امیرالمؤمنین نقل شده، اما تمرکز بیشتر بر عملکرد ایشان است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درباره گروه‌های اقلیت در عصر نبوی اظهار کرد: از نظر ملیت و قومیت در حجاز اقلیتی وجود نداشت؛ همه مردم عرب بودند و زبان مشترک عربی داشتند و همچنین از نظر نژادی، افراد موالی و خلفا از قومیت‌ها و نژادهای متفاوتی مانند سلمان فارسی، بلال و سهیب در کنار عرب‌ها حضور داشتند، اما در آن دوره بحث اقلیت قومی و نژادی مطرح نبود و تمرکز اصلی بر اقلیت‌های دینی است.

وی افزود: اقلیت مذهبی در زمان پیامبر معنا و مصداق مشخصی نداشت و موضوع اصلی بحث، اقلیت دینی است و درباره اقلیت‌های دینی، مسیحیان یا نصارا در حجاز حضور داشتند اما ارتباط مستقیم آنان با پیامبر محدود بود و عمدتاً در مناطق دورتر مانند نجران و در مواردی مانند مباهله مطرح شدند و نجاشی، حاکم مسیحی حبشه، زیر حاکمیت پیامبر نبود، اما پیامبر نامه‌هایی به سران مسیحی کشورها ارسال کرده بود.

وی درباره یهودیان گفت: این گروه بیشترین تعامل را با پیامبر داشتند و سه بار در قرآن با عنوان «سابعین» ذکر شده‌اند، اما برخی مشرکان نیز با عنوان سابعی شناخته می‌شدند و پیامبر با این گروه تعامل داشت، اما به دلیل پیمان‌شکنی‌های آنان، زندگی مسالمت‌آمیز به طور کامل تحقق نیافت.

حجت الاسلام والمسلمین صادقی درباره مجوسان اظهار داشت: این گروه در مکه و مدینه حضور نداشتند، اما در سال‌های بعد و با گسترش اسلام به مناطق جنوبی مانند یمن، تعدادی از آنان تحت حاکمیت اسلامی درآمدند و پیامبر سفارش کرد اسلام به آنان عرضه شود و در صورت نپذیرفتن، حقوق اقلیت به آنان داده شود و در شرایط ذمه زندگی کنند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پایان تأکید کرد: تعامل پیامبر با اقلیت‌ها بر پایه زندگی مسالمت‌آمیز و اعطای حقوق بود و هدف حذف نبود، اگرچه به دلیل پیمان‌شکنی‌ها، این تعامل همیشه بدون چالش نبود.

۳۱۳/۱۷

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha