شنبه ۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۳
شهادت امام رضا (ع)؛ بازخوانی تقاطع جریان‌های فکری و سیاسی در عصر عباسی بود

حوزه/ خانم لطیفی گفت: شهادت امام رضا(ع) در سال ۲۰۳ هجری قمری، نه تنها یک واقعه تاریخی، بلکه نقطه‌ای کلیدی در تحولات فکری و سیاسی عصر عباسی محسوب می‌شود.

خانم طاهره لطیفی، استاد مدرسه علمیه فاطمیه محلات در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در اراک، گفت: شهادت امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام)، هشتمین پیشوای شیعیان، در سال ۲۰۳ هجری قمری، رویدادی محوری بود که در متن تحولات گسترده فکری و سیاسی دوره عباسی رخ داد. این دوران شاهد نقش‌آفرینی جریان‌های متعدد فکری و علمای درباری در شکل‌دهی به وقایع بود.

وی بیان کرد: دوران امامت امام رضا (علیه‌السّلام) با خلافت سه خلیفه عباسی، یعنی هارون الرشید، امین و مأمون، همزمان بود، پس از کشته شدن امین در سال ۱۹۸ قمری، مأمون که پایتخت خود را به مرو منتقل کرده بود، با موجی از قیام‌های علویان در مناطق مختلف مواجه شد. در راستای مهار این شورش‌ها و تثبیت حاکمیت خود، مأمون در سال ۲۰۱ قمری طرح ولایتعهدی امام رضا (علیه‌السّلام) را به اجرا گذاشت.

استاد مدرسه علمیه فاطمیه محلات افزود: مأمون با دوراندیشی و زیرکی سیاسی، امام رضا (علیه‌السّلام) را به خراسان فراخواند و مقام ولایتعهدی را به ایشان اعطا کرد. این اقدام دو هدف عمده را دنبال می‌کرد: مهار قیام‌های علویان و کنترل فعالیت‌های امام علیه‌السّلام.

وی تصریح کرد: مأمون قصد داشت با اعطای مشروعیت به حکومت خود از طریق ولایتعهدی امام، شورش‌های علویان را آرام کند و از طرفی تحت نظر گرفتن امام و محدود کردن فعالیت‌های ایشان، از دیگر اهداف اصلی مأمون بود.

لطیفی تاکید کرد: در این دوره، چهار جریان فکری عمده نقش قابل توجهی در تحولات ایفا کردند.

وی اضافه کرد: جریان اعتزالی (عقل‌گرا)، به ترویج عقل‌گرایی در مباحث کلامی و نقد حدیث می‌پرداخت، مورد حمایت مأمون بود. مأمون که خود گرایش‌های معتزلی داشت، از این جریان برای مقابله با مخالفان سنتی و تحکیم جایگاه فکری خود بهره می‌برد.

لطیفی بیان کرد: مناظرات علمی امام با پیروان ادیان و مکاتب مختلف، اگرچه به ظاهر جنبه‌ای علمی داشت، اما غالباً ابزاری سیاسی برای مأمون به شمار می‌رفت.

وی جریان عباسی سنتی (نص‌گرا) را دومین جریان فکری در تحولات دانست و گفت: این گروه، که به شدت مخالف علویان بود و خلافت را منحصر به عباسیان می‌دانستند، به محض اعلام ولایتعهدی امام رضا (علیه‌السّلام)، به رهبری ابراهیم بن مهدی در بغداد شورش کرد و مأمون را از خلافت عزل نمود. این شورش‌ها، فشار بی‌سابقه‌ای بر مأمون وارد آورد و او را به فکر حذف امام انداخت.

لطیفی، سومین جریان فکری تحولات را جریان حدیث‌گرای اهل سنت معرفی کرد و ابراز داشت: بسیاری از علمای این جریان، منافع خود را در مشروعیت‌بخشی به حکومت عباسی می‌دیدند و با ترویج فضائل خلفا و انکار فضائل اهل بیت (علیهم‌السّلام)، زمینه فکری و اعتقادی لازم برای اقدام علیه امام را فراهم می‌کردند.

وی با اشاره به چهارمین جریان فکری تحولات که جریان واقفیه است اذعان کرد: این انحراف درونی شیعه، پس از شهادت امام کاظم (علیه‌السّلام) شکل گرفت و با توقف بر امامت ایشان، امامت امام رضا (علیه‌السّلام) را انکار می‌کرد. این گروه با ایجاد تردید در جامعه شیعی، به صورت غیرمستقیم به تضعیف جایگاه امام کمک می‌کردند.

لطیفی در ادامه خاطرنشان کرد: علمای درباری با مشروعیت‌بخشی به حکومت عباسی، هر گونه اقدام علیه مخالفان، از جمله امام رضا (علیه‌السّلام) را توجیه می‌کردند. بسیاری از علمای زمانه نیز، با سکوت خود در برابر ظلم مأمون، عملاً به پیشبرد سیاست‌های او کمک می‌نمودند.

وی افزود: برخی از این علما با ترویج دیدگاه حاکم اسلامی مجاز به هر اقدامی برای حفظ مصالح حکومت است، اقدامات مأمون را توجیه می‌کردند.

لطیفی اظهار داشت: نکته قابل توجه آن است که امام رضا (علیه‌السّلام) در برخورد با جریان‌های فکری مختلف، رویکرد تکفیری یا تفسیقی نداشتند و حتی با زنادقه و کفار نیز از طریق استدلال منطقی و مناظره علمی وارد می‌شدند.

وی گفت: شرکت امام در مناظرات علمی که توسط مأمون ترتیب داده می‌شد، اگرچه جنبه نمایشی داشت، اما در نهایت منجر به روشنگری و اثبات برتری علمی امام می‌شد و از این طریق، حقایق را برای مردم آشکار می‌ساخت.

این استاد حوزه اضافه کرد: شهادت امام رضا (ع) نتیجه تعامل پیچیده‌ای از عوامل سیاسی و فکری بود که در آن جریان‌های مختلف و علمای درباری نقش محوری داشتند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha