به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از اهواز در یادداشتی رسیده از حجت الاسلام محمود سواری، فعال رسانه ای آمده است:
یاد و خاطره آیینهای مذهبی و مردمی، همیشه بخشی از هویت فرهنگی جوامع بوده است. آیینها تنها مجموعهای از مراسم نیستند؛ آنها حامل پیامها، خاطرات تاریخی و نشانههایی از زیست اجتماعی مردمان هر سرزمیناند.
یکی از آیینهایی که در میان مردم خوزستان و جنوب عراق ریشهای عمیق داشته اما امروز به فراموشی سپرده شده، فرحه الزهرا یا جشن نهم ربیعالاول است. این آیین دیرین، که به شادی و سرور اهلبیت علیهمالسلام و پیروانشان پیوند خورده، زمانی با شکوهی مثالزدنی برگزار میشد؛ اما اکنون کمتر نشانی از آن در فضای فرهنگی و اجتماعی استان باقی مانده است.
خاطراتی از گذشته
مادربزرگهای ما روایت میکردند که هر ساله این روز را با شور بسیار جشن میگرفتند. لباس نو میپوشیدند، شیرینی و نقل پخش میکردند و فضای خانهها از شادی و صلوات پر میشد. این شادی تنها محدود به یک خانه نبود؛ محلهها و شهرها هم در حال و هوای عید قرار میگرفتند. درهای خانهها باز بود، هر کسی که میآمد با شیرینی محلی، خرما و نقل و نبات پذیرایی میشد و هیچکس خود را غریبه نمیدانست.
یکی از برجستهترین جلوههای این جشن، حضور عمیر بود. مردی با لباس سرخ و سفید که نماد شادی و سرور به شمار میرفت. او دف میزد و اشعاری در مدح اهلبیت علیهمالسلام میخواند. کودکان زیادی او را همراهی میکردند، رقصکنان و کفزنان ابیات را تکرار میکردند و هر چند دقیقه صلوات بلندی سر میدادند. این تصویر، بیش از آنکه یک جشن مذهبی صرف باشد، نشاندهنده همبستگی اجتماعی و فرهنگی مردم بود؛ همبستگیای که نسل به نسل منتقل میشد و خاطرهای جمعی را شکل میداد.
تحریف از اصل
یکی از چالشهای مهم در بازخوانی فرحه الزهرا، موضوع تحریف و یکسانسازی نادرست است. برخی از محققان اجتماعی و حتی گروهی از مردم، این آیین را با مراسم توهین به مقدسات اهل سنت در یکی از شهرستان ها و برخی نقاط مرکزی ایران یکی دانسته و کوشیدهاند میان آنها وحدتی آیینی تصور کنند. این در حالی است که چنین قیاسی از اساس نادرست است و میتواند به گمراهیهای جدی در فهم تاریخ فرهنگی منجر شود.
توهین به مقدسات اهل سنت در این مراسمات بیشتر صورت یک کارناوال نمایشی و گاه انتقامجویانه دارد. در این مراسم، نمادها و رفتارهایی دیده میشود که نه بار دینی عمیقی دارند و نه لزوماً با فضای معنوی و اخلاقی شیعه هماهنگاند. در برخی موارد حتی جنبهای طنزآمیز، تمسخرآلود یا خشونت نمادین در آن مشاهده شده است.
در مقابل، فرحه الزهرا در خوزستان و جنوب عراق بر محور شادی دینی، ذکر اهلبیت و بازگشت امید به جامعه شیعی پس از ایام عزاست. محتوای این آیین در مدح اهلبیت، صلوات، مهماننوازی و آغاز دوباره جشنهای اجتماعی و خانوادگی پس از محرم و صفر خلاصه میشود؛ از همین روست که نمیتوان این دو را همریشه دانست.
یکسانپنداشتن این دو، مصداق بارز تحریف از اصل است. تحریفی که اگر تکرار و ترویج شود، در ذهن نسلهای آینده، تصویری نادرست از آیینهای مذهبی و فرهنگی شکل میدهد. نتیجه چنین تحریفی، کمرنگ شدن هویت مستقل آیینهای اصیل و گم شدن تفاوتهای مهم تاریخی و محتوایی آنهاست.
نمونههای معاصر این تحریف را در حوزههای دیگر هم میتوان دید؛ گاهی آیینهای بومی به بهانه همسانی زمانی یا مکانی با آیینهای دیگر، ذیل آنها تعریف میشوند و در نتیجه، اصالت و پیام واقعی خود را از دست میدهند. نقد این روند به معنای حذف یا نادیده گرفتن سایر مراسم نیست، بلکه تأکیدی است بر ضرورت تفکیک مرزهای آیینی و پرهیز از سادهانگاری.
ریشهها و بستر تاریخی
پرسش اساسی این است که فرحه الزهرا از کجا آغاز شد؟ بسیاری از پژوهشگران احتمال میدهند که ریشه آن به آغاز قیام مختار ثقفی در ربیعالاول سال ۶۶ هجری بازگردد؛ قیامی که برای خونخواهی امام حسین علیهالسلام شکل گرفت و با مجازات شماری از قاتلان عاشورا همراه شد.
روایت دیگری، این شادی را به مرگ عبیدالله بن زیاد نسبت میدهد. سر او در عاشورای همان سال به محضر امام سجاد علیهالسلام آورده شد و آن حضرت در برابر دیدن آن، سجده شکر به جا آوردند. گفته شده است که امام سجاد علیهالسلام پس از شهادت پدرشان جز در آن روز خندان دیده نشدند. این روایت، نشان میدهد که شادی نهم ربیعالاول میتواند ریشه در همین واقعه داشته باشد.
برخی نیز احتمال دادهاند که هلاکت عمر سعد در ربیعالاول سال ۶۷ منشأ این جشن بوده است، هرچند اسناد تاریخی چندان محکمی برای این فرض وجود ندارد.
در هر حال، آنچه مسلم است اینکه این آیین برخاسته از رخدادهای تاریخی پس از عاشورا بوده و در ذهن جمعی شیعیان، به عنوان روزی برای شادمانی دینی تثبیت شده است.
فرحه الزهرا و کارکرد اجتماعی آن
فرحه الزهرا تنها یک جشن مذهبی نبود. این آیین کارکردهای اجتماعی فراوانی داشت. از جمله اینکه پایان عزاداریهای محرم و صفر را اعلام میکرد و فرصتی برای آغاز دوباره جشنهای عروسی و مراسم خانوادگی فراهم میآورد. این کارکرد نشان میدهد که آیینهای مذهبی، چگونه با زندگی روزمره مردم گره میخورند و نظمی خاص به چرخه اجتماعی میبخشند.
همچنین، مهماننوازی و باز بودن درهای خانهها در این روز، فرصتی برای تحکیم پیوندهای اجتماعی بود. مردمی که در روزهای محرم و صفر در غم و اندوه مشترک سوگواری کرده بودند، در این روز با شادی مشترک گرد هم میآمدند. این همزمانی غم و شادی، بخشی از جهانبینی شیعی است که پیروزی نهایی را از آن حق و عدالت میداند.
ضرورت احیا
اما امروز این آیین در معرض فراموشی است. به روایت شاهدان، آخرین بار در اوایل دهه ۱۳۸۰ نشانههایی از برگزاری این مراسم در اهواز دیده شد. از آن زمان تاکنون، کمتر کسی از آن سخن گفته و حتی در میان مسئولان فرهنگی استان، آگاهی چندانی نسبت به آن وجود ندارد.
این فراموشی تنها به معنای خاموش شدن یک جشن نیست؛ بلکه به معنای از دست رفتن بخشی از میراث ناملموس فرهنگی خوزستان است. آیینهایی چون فرحه الزهرا، همچون پلی میان نسلها عمل میکنند. حذف آنها از حافظه جمعی، نوعی گسست فرهنگی ایجاد میکند که بازسازیاش دشوار خواهد بود.
پیشنهاد برای احیا
برای بازگرداندن فرحه الزهرا به جایگاه شایستهاش، چند اقدام عملی میتواند مؤثر باشد:
۱. ثبت ملی آیین: نخستین گام، مستندسازی دقیق و ثبت این آیین در فهرست میراث ناملموس کشور است. این کار نیازمند گردآوری روایتهای شفاهی سالمندان، عکسها، فیلمهای قدیمی و منابع مکتوب محلی است.
۲. تشکیل کارگروه فرهنگی: ایجاد یک کارگروه ویژه در خوزستان با حضور پژوهشگران تاریخ، مردمشناسان و فعالان مذهبی میتواند به طراحی برنامههای احیا کمک کند.
۳. برگزاری آیین بازسازیشده: در یک شهر یا روستا میتوان با حمایت نهادهای فرهنگی، مراسم بازسازیشده فرحه الزهرا را برگزار کرد تا نسل جدید با آن آشنا شود.
۴. تولید مستند و محتوای رسانهای: ساخت مستندهای تلویزیونی، پادکستها و برنامههای شبکههای اجتماعی درباره فرحه الزهرا، امکان معرفی گستردهتر این آیین را فراهم میکند.
۵. پیوند با گردشگری مذهبی: معرفی این آیین به عنوان بخشی از میراث مذهبی خوزستان، میتواند آن را در مسیر توسعه گردشگری مذهبی قرار دهد و به جذب مخاطب داخلی و خارجی کمک کند.
سخن پایانی
فرحه الزهرا تنها یک جشن نیست؛ نمادی است از شادی پس از اندوه، از پیروزی امید بر ناامیدی، و از ایستادگی شیعه در برابر ظلم تاریخ. تحریف و یکسانسازی نادرست این آیین با مراسماتی چون عمرکشان، ظلمی دوباره به تاریخ فرهنگی مردم خوزستان است. امروز وظیفه ماست که با نقد تحریفها و احیای این آیین، بخشی از هویت فرهنگی خود را بازگردانیم.
فرحه الزهرا آیینی است که نشان میدهد چگونه یک قوم توانسته است شادی و معنویت را با هم پیوند دهد و از دل رنجهای تاریخی، روزی برای جشن و امید بسازد. بازگرداندن این آیین به جایگاه شایستهاش، وظیفهای است که بر دوش همگان سنگینی میکند؛ هم پژوهشگران و هم مردم عادی که هنوز خاطراتی از آن در ذهن دارند.
محمود سواری










نظر شما