جمعه ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۸
الزامات روایت رسانه‌ای در جنگ شناختی

جنگ ۱۲ روزه بیش از پیش نشان داد که ما چقدر نیازمند رفتار هوشمندانه و در عین حال هنرمندانه در امر روایت رسانه‌ای هستیم و ای کاش در همین راستا زمینه ها و مقدمات لازم به منظور توفیق در نبرد روایت‌ها را فراتر از شعارهای مرسوم فراهم آوریم.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در جنگ نرم، روایت‌سازی با چاشنی جذابیت و اثرگذاری رسانه، ابزار قدرتمندی در مسیر شکل‌دهی به ادراکات، باورها و رفتارها به شمار می رود به خصوص وقتی سخن از افکار عمومی به میان می‌آید و در جهت‌دهی به این مساله بر ضرورت مخاطب شناسی در هیاهوی امروز رسانه‌های مدرن تأکید می‌شود.

از سوی دیگر باید توجه داشت که نوع روایتگری یا حتی روایت‌سازی به جهت بهره مندی از قوت ظرفیت داستانی می تواند در سایه‌ی ارائه یک چارچوب خاص برای درک رویدادها، تأثیر قابل توجهی بر چگونه اندیشیدن و حتی قضاوت مخاطب برجای بگذارد و این نکته ای است که متأسفانه گاه مورد کم توجهی فعالان رسانه ای کشور ما قرار می گیرد از این حیث که در روایتگری خود کمتر به سراغ قصه‌گویی در امر تولید محتوای رسانه‌ای می‌روند.

البته مسلم است که ساخت روایت در عین آن که باید زمینه‌ساز اقناع مخاطب شود، می بایست ضمن داشتن اعتبار لازم، واجد عنصر جذابیت هم باشد و این سخن یعنی گره خوردن فرم و محتوا در این باره تا ثمره تلاش‌ها در این باره در نهایت منتج به خروجی مطلوب شود.

جنگ ۱۲ روزه بیش از پیش نشان داد که ما چقدر نیازمند رفتار هوشمندانه و در عین حال هنرمندانه در امر روایت رسانه‌ای هستیم و ای کاش در همین راستا زمینه ها و مقدمات لازم به منظور توفیق در نبرد روایت‌ها را فراتر از شعارهای مرسوم فراهم آوریم تا در وقت معرکه در مواجهه با دشمن، سردرگم و منفعل نباشیم.

به هر حال نباید از نظر دور داشت که در چنین جنگی، رقابت بر سر نوع پرداخت به روایت‌ها با شدّت و حدّت بالایی در جریان است و در این میان برای آن که روایت خود را به عنوان روایت غالب معرفی کرده و آن را جا بیندازیم، نیازمند توجه به برخی نکات ریز و درشت است که از آن جمله، بحث مخاطب شناسی است و این که بدانیم با قدرت برتر روایی در سایه شناخت دقیق مخاطب و ذائقه شناسی اوست که می توانیم در جنگ نرم رسانه‌ای سربلند و موفق باشیم.

از دیگر سو و ناظر به این که اساساً یکی از اشکالات جدی در سپهر رسانه ای کشور بحث کاهش مرجعیت و نفوذ رسانه هاست، لاجرم باید بر این مسأله تأکید کرد که بهره مندی از قدرت و قوت رسانه‌ای باعث می شود تا حدی ضعف اعتبار و استناد رسانه‌ای در زمانه‌ی کنونی جبران شود.

خود ما بارها با این عبارت پرتکرار و البته مهم روبرو بوده و یا ازآن در کلام و نوشتار بهره بُرده ایم که «اگر روایت نکنید، روایت خواهید شد»؛ بی شک وجه مهمی از بایسته های ساخت روایت قوی، جریان ساز، به این مساله گره می خورد که در روایت ها باید اولین بود و در عین حال در ارایه معنا، حفظ و تثبیت آن، حرفه ای و اثرگذار و این سخن، ترجمانِ قدرت برتر روایی در عصر رسانه‌هاست.

اینکه چگونه و از چه زاویه ای قصد ارایه روایت داریم و این که به چه نحو به دنبال اطلاع‌رسانی مؤثر هستیم و به این طریق می خواهیم با مردم و نسل جوان سخن بگوییم، مساله مهمی است که درک درست الزامات این قضیه به ما در رسیدن به فرمول قدرت برتر روایی کمک شایان توجهی می کند، منتهای مراتب باید توجه داشت که فرآیند کلی همین روایت می بایست در خدمت آرامش جامعه باشد نه اضطراب، همچنان که معتقدیم ثمره این تلاش ها باید منتج به تقویت همبستگی شود و نه دمیدن بر طبل تفرقه و چنددستگی و اینجاست که اگر درست و بهنگام و هوشمندانه رفتار کنیم می توانیم مانع از اضمحلال یا تضعیف قدرت تحلیل مخاطبان در مواجهه با رسانه های مغرض و بعضاً زاویه دار با آرمان های انقلابی ملت شویم.

سید محمدمهدی موسوی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha