پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۱
قصه و فیلمنامه؛ پاشنه آشیل تولید فیلم و سریال ایرانی

منتقد و پژوهشگر سینما و تلویزیون تصریح کرد: متأسفانه همچنان پاشنه آشیل تولید فیلم و سریال در کشورمان، قصه و فیلمنامه است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، ضعف محتوا و یا پرداخت ضعیف فیلمنامه و همچنین خلأ نگاه خلاقانه از جمله مسائلی است که گریبان تولیدات چندسال اخیر را چه در سینما و چه تلویزیون و حتی شبکه نمایش خانگی گرفته است.

آرش فهیم، منتقد و پژوهشگر سینما و تلویزیون ضمن اشاره به مطلب فوق معتقد است: کلیشه در عرصه تولید فیلم و سریال ریشه در بحث رکود تولید فکری و کاهش خلاقیت دارد، به این معنا که وقتی کارها جنبه پروژه‌ای به خود بگیرند و فیلمنامه نویسی از یک فعالیت دغدغه‌مند فرهنگی و یا حتی یک کار خلاقانه صرفاً ذوقی فاصله بگیرد، شاهد تکرار و کلیشه می‌شویم.

پاشنه آشیل همچنان قصه و فیلمنامه است

وی همچنین بیان داشت: مشکل اصلی سریال‌های ما چه در صداوسیما و چه شبکه نمایش خانگی و همین طور در زمینه بخش قابل توجهی از فیلم های سینمایی، ناظر به مقوله فیلمنامه است. درواقع، فیلمنامه، پاشنه آشیل فیلم‌سازی و سریال‌سازی در کشور ماست و الّا در خیلی از بخش‌ها از جمله در عرصه‌های بازیگری و کارگردانی، طی سال‌های اخیر شاهد پیشرفت بوده ایم، اما در حوزه فیلمنامه‌نویسی دچار پسرفت بوده‌ایم.

فهیم ادامه داد: شما می‌بینید که در دهه‌های گذشته، خیلی از سریال‌ها هر چند از لحاظ فنی نسبت به آثار سال‌های اخیر ضعیف‌تر بوده‌اند، اما این قصه گرم و دلچسب بود که باعث جذابیت آن‌ها می‌شد. هنوز هم سریال‌هایی همچون"پدرسالار"، "هزار دستان"، "کیف انگلیسی"، "خانه سبز" و ... دیدنی و تماشایی هستند به نحوی که حتی سریالی همچون "درپناه تو" علیرغم این که با معیارهای امروز، ضعیف به شمار می‌رود، اما به هر حال واجد قصه‌ای است که برای مخاطب دلپذیر و مهیج است.

دغدغه‌هایی که از جنس مطالبات مردم نیست!

وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر در بسیاری از آثاری که امروز مشاهده می‌کنیم، اول اینکه گرما و جذابیت در متن آثار، بسیار پایین است و فیلمنامه‌نویس‌ها سراغ اتفاقات و چالش‌هایی می‌روند که برای عموم مردم ملموس نیست و با دغدغه‌ها و علاقه مندی‌های اغلب مخاطبان فاصله دارند، ضمن آن‌که همچنین فیلمنامه‌ها چندان غنی و عمیق نیستند.

فهیم همچنین گفت: شما هر یک از سریال‌های مهم روز دنیا را می‌بینید، نتیجه یا مقدمه یک پروژه فکری و راهبردی است اما متأسفانه بعضاً آثار تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی در کشور ما از فقر تفکر و اندیشه رنج می‌برند، ضمن آن که در بیشتر آثار، یک مینی سریال چهار، پنج قسمتی، بی جهت تا بیست، سی قسمت، به قول معروف آب بندی می‌شود. این نقیصه در اغلب سریال‌های شبکه نمایش خانگی نیز وجود دارد که باید فکری برای علاج این قضیه کرد.

ضعف در شخصیت پردازی‌ها مشهود است

وی با اشاره به این که بسیاری از محصولات تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی از ضعف در بحث تعلیق، و شخصیت پردازی رنج می‌برند، ابراز داشت: خود این مساله هم به مقوله فیلمنامه برمی گردد چرا که یکی از نشانه‌های ضعف تولید فکر و فرهنگ، اُفت سطح آثار فرهنگی و هنری، ازجمله فیلمنامه هاست. درواقع، عناصر و اجزای فرهنگی در یک کشور وابسته و پیوسته به هم هستند.

وی همچنین اضافه کرد: در شرایطی که به ندرت شاهد خلق رمان، موسیقی، تئاتر و ... فاخر و چشم‌گیری هستیم، طبیعتاً نباید انتظار مواجهه با فیلمنامه بزرگی را هم داشته باشیم. به طورکلی، نظام فرهنگی در کشور ما دچار اختلال است و حرکت و تولید و خلاقیت در این چرخه، کند و ناقص انجام می‌شود، ضمن آن که متأسفانه پرورش نیروی کارآمد و متناسب با نیازهای جامعه انجام نگرفته است.

نیازمند تقویت حوزه فکر و اندیشه هستیم

منتقد و پژوهشگر سینما گفت: یکی از مهم‌ترین دلائل ضعف فیلمنامه در عرصه سریال سازی و حتی فیلمسازی، دور بودن نویسندگان متن‌های نمایشی از عرصه فکر و اندیشه است. به طور طبیعی، یک فیلمنامه نویس هرچقدر نیز از حیث تکنیکی متبحر و متخصص باشد نمی‌تواند الزاماً متفکر باشد، اما می‌تواند از حاصل تفکرات دیگران بهره ببرد، اما متأسفانه اغلب سینماگران ما از جمله فیلمنامه‌نویس‌ها کمتر اهل مطالعه و تغذیه فکری خودشان هستند، ضمن آن که حداقل اینقدر هم تواضع و احساس نیاز به پرورش فکری خودشان هم ندارند که از اهل اندیشه مشورت بگیرند.

وی همچنین افزود: به عقیده بنده، دستگاه‌های فرهنگی و سازمان‌هایی همچون صداوسیما می بایست کارزارهایی را به منظور ارتقای جایگاه تفکر و اندیشه در آثار بکار گیرند. در مؤسسات سینمایی و تلویزیونی بزرگ جهان این‌گونه است که اتاق‌های فکر مسئولیت ایده یابی و ایده‌سازی برای آثار را به عهده دارند.

وی یادآور شد: به همین خاطر نیز چنانچه شما سریال‌های مطرح روز جهان را ببینید، اغلبشان به بازتوزیع ایده‌های فلسفی، ترویج سبک زندگی، پیش برد اهداف راهبردی یا بازسازی تاریخ مشغول هستند. نویسندگان متن این گونه سریال ها، خودشان البته اندیشمند نیستند بلکه از سوی اتاق‌های فکر تغذیه می‌شوند. اما در کشورمان چنین اتاق‌هایی وجود ندارد و فیلمسازها و فیلمنامه نویس‌ها نیز اهل معاشرت و نشست پای درس اندیشمندان نیستند، به عنوان مثال ما امروز قصد ساخت سریال درباره معضلات اجتماعی و اقتصادی را داریم، اما چون فیلمنامه نویس ما از مراکز اندیشه دور است، ثمره‌ی کارش سطحی و شعارزده و یا دچار سیاه نمایی می‌شود. این درحالی است که یک نویسنده برای نوشتن فیلمنامه‌ای درباره مشکلات اجتماعی باید از سوی اندیشمندانی مثل مرحوم علامه حکیمی یا حسن رحیم پور ازغدی و ... بنشیند و ایده‌های آن‌ها را تبدیل به فیلمنامه کند.

رابطه فرم و محتوا برای تولید اثر غنی و جذاب

فهیم در بخش دیگری از صحبت های خود اظهار داشت: در سینما و تلویزیون، هر موضوع، تفکر و حرفی تنها در بستر فرم تبدیل به محتوا می‌شود، به این معنا که موضوع ظاهری و شعارهای یک اثر، ملاک نیست، بلکه آنچه از فرم بر می‌تابد، محتوای یک سریال یا فیلم را تشکیل می‌دهد. منظور از فرم، تکنیک نیست، بلکه نظم زیبایی شناختی است که معنا و حس مدنظر خالق أثر را به خوبی به مخاطب منتقل می‌کند. در یک سریال تلویزیونی نیز مانند یک فیلم سینمایی، هر مسئله و موضوعی اگر در بستر تصویر و درام مطرح شود، در قالب فرم می‌گنجد و هر آنچه گلدرشت و در قالب دیالوگ‌های شعارزده بیان شود، نتیجه خوبی در پی ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha