به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، موسی اکرمی، دبیر علمی نهمین همایش سالانه «انجمن علمی مطالعات صلح ایران»، در نشست معرفی محورهای این همایش که پانزدهم مهر ماه ۱۴۰۴ برگزار شد، از بخش سوم محورهای اصلی و فرعی با موضوع «بنیادهای هستی شناختی، شناخت شناختی و روش شناختی مکتب ایرانی صلح» خبر داد.
این نشست که با حضور جمعی از پژوهشگران، اساتید دانشگاه و فعالان حوزه صلح برگزار شد، نقطه عطفی در تلاشهای نظری برای بنیانگذاری یک پارادایم مستقل صلح مبتنی بر میراث فکری و فرهنگی ایران زمین تلقی گردید. تمرکز اصلی بر جنبه روششناختی نشاندهنده بلوغ نظری این مکتب برای گذار از مرحله توصیف و مبانی به مرحله کاربرد و اجرا است.
نیاز به روششناسی منسجم در صلح پژوهی ایرانی
درآمد بخش سوم همایش بر این نکته تأکید دارد که صلحپژوهی در مکتب ایرانی، علاوه بر مبانی هستیشناختی (Ontological) و شناختشناختی (Epistemological) که پیشتر مورد بحث قرار گرفتهاند، نیازمند یک روششناسی (Methodological) منسجم است تا بتواند ابعاد تاریخی، فلسفی، اجتماعی و فرهنگی خود را به صورت سیستمی و قابل دفاع آشکار سازد.
سنت فکری و فرهنگی ایران، از منظر روششناسی، گسترهای وسیع را در بر میگیرد. این گستره از روشهای تفسیری متون مقدس و ادبیات کلاسیک، شامل تفسیر باطنی و تأویلی، تا سلوک عرفانی و مشاهداتی، و از سوی دیگر، شامل رویکردهای کمی و کیفی معاصر است که در دهههای اخیر در مطالعات اجتماعی به کار گرفته شدهاند. بازاندیشی روششناختی برای تعامل سازنده با جهان مدرن و ارائه یک مدل صلح بومی و در عین حال جهانی، امری ضروری به نظر میرسد.
اکرمی تصریح کرد: هدف از این بخش، صرفاً فهرست کردن روشهای موجود نیست، بلکه تلاش برای تلفیق، ارزیابی و تدوین یک چارچوب عملیاتی است که بتواند مفاهیم بنیادین صلح ایرانی، مانند 'اشه' (حقیقت/نظم کیهانی)، 'داد' (عدالت بنیادین) و 'آشتی' (آرامش درونی و بیرونی) را به روشهایی قابل سنجش و اجرا تبدیل کند.
محورهای ۹ گانه بنیادهای روششناختی مکتب ایرانی صلح
بخش سوم همایش، ۹ محور اصلی و در هر محور ۴ زیرمحور را معرفی میکند که علاقهمندان میتوانند در پیوند با مکتب ایرانی صلح، مقالات خود را ارائه دهند. این ساختار ۹ محوری تلاشی برای پوشش جامع رویکردهای تفسیر، تحلیل، استدلال، و کاربست نظریهها در حوزههای کلاسیک و مدرن است.
۱. روشهای مطالعه، بررسی، توصیف، تحلیل و تبیین صلح در سنت ایرانی
این محور بنیادیترین گام در رویکرد روششناختی است و به ابزارهای زبانی و تفسیری مورد استفاده در منابع ایرانی میپردازد. هدف، استخراج مفاهیم از بطن زبان و متن است.
شامل روشهای زبانشناختی: تحلیل ریشهشناختی و معنایی واژگان کلیدی صلح در زبانهای ایرانی (مانند فارسی باستان، اوستایی، پهلوی) چون «اشه»، «داد»، «آشتی»، «آرام» و «هومَت/هَوُشت/هوَرسْت». این تحلیل شامل بررسی دلالتهای هستیشناختی این واژگان است.
روشهای تفسیری-هرمنوتیکی: تمرکز بر اصول هرمنوتیک خاص متون دینی و اساطیری ایران، شامل تفسیر اوستا (به ویژه گاهان)، قرآن (با تمرکز بر تفاسیر عرفانی و فلسفی ایرانی) و شاهنامه (به عنوان متن حماسی-تاریخی).
روش گفتمانی (Discourse Analysis): بررسی چگونگی شکلگیری و بازنمایی مفهوم صلح در گفتمانهای قدرت، دینی و اجتماعی در ادوار مختلف تاریخی ایران.
روش تاریخی-فلسفی: مطالعه سیر تحول مفهومی صلح از دوران پیشااسلامی تا دوران معاصر با تمرکز بر نظریهپردازان اصلی (مانند فارابی، ابنسینا، سهروردی، ملاصدرا).
۲. مقایسهی روشهای کمی و کیفی در پژوهشهای صلح ایرانی
این محور به دنبال تعیین میزان کفایت و کارآمدی روشهای استاندارد علم جدید در مواجهه با پدیدههای غیرمادی و فرهنگی صلح ایرانی است و راهکارهای تلفیقی را پیشنهاد میدهد.
روشهای کمی (Quantitative): کاربرد روشهای پیمایشی (Survey) برای سنجش نگرشهای صلحطلبانه در جوامع ایرانی، و همچنین دادهکاوی (Data Mining) در متون آرشیو شده برای کشف الگوهای رفتاری صلحجویانه.
روشهای کیفی (Qualitative): استفاده از روایتپژوهی (Narrative Inquiry) برای ثبت و تحلیل تجربیات زیسته افراد در بحرانها و فرآیندهای آشتی، و روش مطالعه موردی (Case Study) در سازوکارهای محلی صلح.
متنکاوی و تحلیل محتوا (Content Analysis): به کارگیری نرمافزارهای پیشرفته برای تحلیل فراوانی و روابط مفهومی کلمات مرتبط با صلح در منابع ادبی و تاریخی.
رویکردهای میانرشتهای ترکیبی (Mixed Methods): طراحی مدلهایی که بتوانند مفاهیم کیفی (مانند عدالت عرفانی) را با شاخصهای کمی (مانند شاخصهای توسعه انسانی مرتبط با صلح) پیوند دهند.
۳. روش شناسی صلح در عرفان، حکمت عملی و اخلاق ایرانی
این محور بر جنبه سلوکی و عملیاتی صلح در سنت ایرانی تمرکز دارد، جایی که صلح نه یک هدف سیاسی، بلکه یک حالت وجودی است که از طریق تزکیه و عمل حاصل میشود.
سلوک فردی (خودسازی) : روشهای عملیاتی برای رسیدن به صلح درونی (آرامش نفس) بر اساس آموزههای عرفانی (مانند تزکیه نفس، مراقبه، و غلبه بر صفات مذموم).
سلوک اجتماعی (اخلاق جمعی) : تدوین روشهای اخلاقی برای تحقق صلح در روابط بین افراد و گروهها، مبتنی بر مفاهیمی چون مدارا، عفاف، و احسان.
حکمت عملی (Practical Wisdom): روش استخراج اصول تصمیمگیری برای تحقق خیر عمومی و صلح پایدار، با الهام از فلسفه عملی متفکرانی چون فارابی.
راهکارهای عملی چون عشق و ایثار: تبیین روششناختی برای عملیاتی کردن مفاهیم متعالی عرفانی (مانند عشق الهی) در حل و فصل منازعات روزمره و بینالمللی.
۴. منابع کلاسیک ایرانی در دریافت و تدوین سامانمند روش شناسی صلح ایرانی
این بخش به روشهای استخراج مستقیم مبانی روششناختی از متون بنیادین تمدن ایرانی میپردازد.
بررسی رویکرد صلح در گاهان زرتشت (اشه) : روش استنباط نظم کیهانی و اخلاقی (اشه) به عنوان مبنای نخستین برای هرگونه کنش صلحآمیز. تمرکز بر روش مشاهدهای و تأملی در آموزههای منسوب به زرتشت.
شاهنامه (داد) : روش تحلیل متون اساطیری برای درک سازوکارهای برقراری و اضمحلال نظم اجتماعی (داد) و نقش قهرمانان در ترمیم آن.
آثار عرفانی (عشق و مولانا) : روش تفسیر تمثیلی و نمادین برای تبیین مراحل سفر روح به سوی وحدت و صلح جهانی، با تمرکز بر مثنوی معنوی.
اخلاق عملی سعدی: روش تحلیل توصیفی و تجویزی در گلستان و بوستان برای استخراج دستورالعملهای عملی در حوزه دیپلماسی شخصی و تعاملات اجتماعی. تأکید بر ادبیات فتوتنامهها و آیینهای جوانمردی به عنوان روشهای نظمدهی گروهی.
۵. متون جدید ایرانی در تدوین سامانمند روش شناسی صلح ایرانی
این محور، روششناسی صلح را به دوران مدرن و چالشهای آن پیوند میزند و نحوه تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن را بر فرآیندهای نوسازی فکری بررسی میکند.
تحلیل روشهای حقوقی-سیاسی دوران مشروطه: بررسی روشهای چانش و مذاکره برای دستیابی به قانون و دموکراسی (که خود نوعی صلح مدنی است) در مواجهه با ساختارهای سنتی.
تلاشهای مدرنیزاسیون در دوران پهلوی: نقد روششناختی رویکردهای سیاسی و اجتماعی برای ایجاد نظم و ثبات (که گاهی با سرکوب همراه بود) و سنجش آن در ترازوی صلح پایدار.
رویکردهای دینی-ایدئولوژیک پس از انقلاب اسلامی: تحلیل روشهای نوین در بسیج اجتماعی برای اهداف صلحجویانه (مانند دفاع مقدس به عنوان یک پدیده ضد جنگ و صلحساز) و چالشهای بینالمللی ناشی از آن.
نقد و بازخوانی میراث معاصر: روش نقد منابع و محتوای تولید شده توسط اندیشمندان ایرانی در قرن بیستم و بیست و یکم پیرامون صلح و امنیت بینالملل.
۶. روشهای استدلال در استنتاج و تبیین صلح ایرانی (منطقی، شهودی، حکمی)
این بخش به ماهیت خود فرآیند استدلال در چارچوب فکری ایرانی میپردازد و تفاوت آن با مدلهای صرفاً تحلیلی غرب را مشخص میسازد.
روشهای قیاسی (Deductive): استنتاج نتایج صلحآمیز از مبانی دینی (مانند توحید) و فلسفی (مانند اصالت وجود یا نظاممند بودن هستی) با استفاده از منطق صوری و فلسفی.
روشهای استقرایی (Inductive): استخراج قواعد و اصول کلی صلح از طریق جمعآوری و تحلیل تجربههای تاریخی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان در طول اعصار.
روشهای شهودی (Intuitive/Gnostic): تبیین نقش مشاهدات عرفانی و شهود در دسترسی به حقایقی درباره صلح که از طریق حواس پنجگانه یا صرفاً عقل نظری قابل دستیابی نیستند.
روشهای حکمی (Wisdom-based Reasoning): تلفیق منطق، تجربه و شهود برای رسیدن به احکام عملیاتی در حوزههای اخلاقی و سیاسی، مانند تفکر سیستمی مبتنی بر حکمت عملی.
۷. صلح در روششناسی علوم اجتماعی و انسانی معاصر
این محور بر بهرهگیری و انطباق روشهای تثبیتشده علوم اجتماعی مدرن با نیازهای مکتب ایرانی صلح تأکید دارد.
روش مردمشناختی (Ethnography): مطالعه آیینهای محلی، مراسم سوگواری و جشنها در مناطق مختلف ایران برای کشف الگوهای سنتی حل تعارض و ترمیم روابط اجتماعی.
روش جامعهشناختی (Sociological Approaches): تحلیل روابط قدرت، عدالت توزیعی و ساختارهای اجتماعی مؤثر بر درگیریها و صلح در ایران معاصر، با تمرکز بر نظریههای انتقادی بومی.
روش روانشناختی (Psychological Perspectives): بررسی و تدوین روشهایی برای تقویت همدلی، تابآوری اجتماعی (Resilience) و سازوکارهای ترمیم روانی پس از نزاع.
رویکرد میانرشتهای: طراحی مدلهای تلفیقی که روشهای علوم سیاسی، اقتصاد و مطالعات امنیتی را با مفاهیم اخلاقی و عرفانی ایرانی ترکیب کند.
۸. تحلیل تاریخی-تطبیقی صلح خواهی ایرانی در تعاملات فرهنگی و تمدنی
این بخش به روشهای مقایسهای میپردازد تا جایگاه صلح ایرانی را در پهنه روابط بینالملل و تعامل با تمدنهای دیگر مشخص کند.
بررسی تاریخ جنگ و صلح در ایران: تدوین روشهای تحلیل تاریخی برای تفکیک میان جنگهای تحمیلی، جنگهای مشروع (دفاعی) و سازوکارهای داخلی حفظ صلح در امپراتوریهای بزرگ ایرانی.
دیپلماسی ایرانی (از عهد باستان تا امروز) : روش تحلیل اسناد دیپلماتیک و معاهدات تاریخی برای استخراج استراتژیهای بلندمدت ایران در ایجاد تعادل قدرت و جلوگیری از جنگ.
نقش تبادلات فرهنگی در گسترش صلح: روش تحلیل مسیرهای تجاری، هنری و علمی (مانند جاده ابریشم) به عنوان مجراهایی برای ترویج صلح و تفاهم میانفرهنگی.
مقایسه با مکاتب صلح جهانی: تطبیق روششناختی مکتب ایرانی صلح (با تأکید بر "اشه") با نظریههای صلح منطقهای یا جهانی (مانند صلح مثبت و منفی گالتونگ).
۹. چالشهای روش شناختی توضیح مکتب ایرانی صلح و بازتعریف آن در رویارویی با جهان معاصر
محور نهایی به ارزیابی انتقادی روشهای پیشنهادی و پیشبینی مسیرهای آینده پژوهش در این حوزه میپردازد.
چالشهای مفهومی (سنت در برابر مدرنیته) : روشهای برخورد با پارادوکسهایی که در ترجمه مفاهیم سنتی (مانند "عدل زرتشتی") به زبان علوم اجتماعی مدرن پیش میآیند.
چالشهای روشی (نوآوری در روشهای کلاسیک) : چگونگی بهروزرسانی روشهای سنتی تفسیر متون با بهرهگیری از ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی، بدون تخریب جوهر تفسیری آنها.
چالشهای سیاسی و هویتی: روشهای حفاظت از استقلال روششناختی مکتب ایرانی صلح در برابر فشارهای پارادایمهای غالب جهانی و جلوگیری از تقلیلگرایی.
چالشهای جهانیشدن و تکنولوژی: تدوین روشهای جدید برای مطالعه تأثیر شبکههای جهانی، جنگهای سایبری و بحرانهای اقلیمی بر مفهوم صلح ایرانی و ارائه پاسخهای روششناختی متناسب با این چالشها.
موسی اکرمی در پایان تأکید کرد: این ۹ محور یک نقشه راه جامع برای تبدیل مطالعات صلح ایرانی از حوزهی فلسفی محض به یک رشته علمی کاربردی و نظریهپرداز در عرصه جهانی فراهم میآورد. مقالات ارسالی در این محورها در همایش آتی مورد بررسی قرار خواهند گرفت تا ساختار پایههای روششناختی مکتب ایرانی صلح برای دهههای آینده تثبیت گردد.
۳۱۳/۱۷











نظر شما