چهارشنبه ۵ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۹
آیا یاد «مرگ و قیامت» نشانه افسردگی است؟ / تفاوت میان «لذت» و «شادی»

حوزه/ رئیس انجمن روانشناسی اسلامی حوزه علمیه قم با ضروری دانستن بازتعریف مفاهیم روان‌شناختی در چارچوب اسلامی گفت: روانشناسی اسلامی در پاسخ به چالش‌های روانی جامعه می‌تواند ابزاری مؤثر در مسیر سعادت، آرامش و تزکیه نفس باشد.

خبرگزاری حوزه| گفتگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی هادی رئیس انجمن روانشناسی اسلامی حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی مؤسسه اخلاق و تربیت، گزارشی جامع از فعالیت‌ها، چالش‌ها و چشم‌انداز انجمن روانشناسی اسلامی را در مسیر هم‌آمیزی روانشناسی معاصر با فرهنگ اسلامی-ایرانی ارائه می‌دهد.

او با طبقه‌بندی سه گروه نگرشی مخالفان روانشناسی اسلامی، منتقدان دینی آن و طرفداران هم‌افزایی بر ضرورت بازنگری انتقادی در روانشناسی غربی و بازتعریف مفاهیم روان‌شناختی در چارچوب اسلامی تأکید می‌کند.

این رویکرد، با استناد به آیات قرآنی درباره تعقل و تدبر، روانشناسی را ابزاری برای تحقق سعادت و آرامش انسانی می‌داند. در این راستا، انجمن در دوره‌های اخیر خود با افزایش عضویت، برگزاری همایش‌های علمی و راه‌اندازی مجله تخصصی «سلامت و روانشناسی اسلامی کاربردی»، گام‌های مؤثری در جهت نهادینه‌سازی این حوزه برداشته است. همچنین، برنامه‌های آموزشی مانند دوره بیست‌وچهارساعته و تدوین «سیر مطالعاتی» نشان‌دهنده تلاش برای نظام‌مند کردن دانش روانشناسی اسلامی است.

از سوی دیگر، پاسخ به اتهامات مغرضانه‌ای که مشکلات روانی را ریشه در فرهنگ دینی می‌دانند، با سه استراتژی انجام می‌شود: ارجاع به یافته‌های جهانی درباره نقش مثبت معنویت در سلامت روان، بازتعریف مفاهیمی چون «افسردگی» و «شادی» در چارچوب اسلامی، و افشای سوگیری‌های گفتمانی مخالفان. این رویکرد تحلیلی نشان می‌دهد که روانشناسی اسلامی نه‌تنها با دین در تعارض نیست، بلکه می‌تواند با تطبیق انتقادی دانش روان‌شناختی معاصر، به تقویت سلامت روان در جامعه مسلمان کمک کند.

برای آشنایی بیشتر با فعالیت های انجمن روانشناسی اسلامی حوزه علمیه قم متن تشریحی این گفت و گو تقدیم حضورتان می گردد:

پرسش: لطفاً درباره مهم‌ترین فعالیت‌های انجمن در یک سال گذشته تبیین فرمایید و رویکرد انجمن در سال آینده یا دوره پیش‌رو را بیان کنید؛ همچنین مشخص نمایید که چه مباحث و مسائلی در کانون توجه و محور فعالیت‌های انجمن قرار خواهند گرفت.

انجمن روانشناسی اسلامی که در سال ۱۳۸۳ تأسیس شده است، همواره هدف خود را ایجاد هم‌افزایی و آشتی میان روانشناسی معاصر — که به‌عنوان هدیه‌ای از غرب به ما عرضه شده — و فرهنگ غنی اسلامی-ایرانی قرار داده است. اسلام در هر جایی که حضور یافته، همراه با رشد علمی و هم‌افزایی بوده است. در این شرایط، سه دسته از افراد در اطراف ما قابل تشخیص هستند:

دسته اول؛ روانشناسانی هستند که به‌صورت جدی با فضای روانشناسی اسلامی مخالفت می‌کنند و در هر فرصتی چه در فضاهای گروهی و سکوهای مجازی و چه در دنیای واقعی تلاش می‌نمایند تا رشد این حوزه را محدود کرده و نام آن را کمرنگ نگه دارند.

دسته دوم؛ طلابی هستند که معتقدند ورود به فضای روانشناسی نوعی انحراف و انحطاط محسوب می‌شود. حتی یکی از اندیشمندان برجسته حوزه علمیه دو سال پیش فرمودند: «طلابی که روانشناسی می‌خوانند، دورریزهای حوزه هستند.»

* روانشناسی ابزاری مفید در خدمت به اخلاق، سعادت و آرامش انسانها

در میان این دو طیف، دسته سوم خود را متعلق به این داستان می‌داند و معتقد است روانشناسی، نعم‌الابزاری در خدمت اخلاق، سعادت و آرامش است. به‌عبارت دیگر، روانشناسی می‌تواند ابزاری بسیار مؤثر در مسیر سعادت و آرامش انسان باشد. در اینجا لازم است خیری از آیت الله مصباح رحمه‌الله علیه ذکر شود؛ ایشان نیز باور داشتند که روانشناسی می‌تواند خدمت‌های جدی به جامعه ارائه دهد.

این طیف سوم، در برابر روانشناسی تسلیم نشده است؛ بلکه معتقد است که روانشناسی معاصر، هرچند در بستری مسموم شکل گرفته و در برخی جنبه‌ها دارای مشکلاتی است، با این حال در موارد بسیار متعددی قابلیت انطباق، همراهی و خدمت به مسائل دینی را دارد.

به‌عنوان مثالی ساده، در نگاه قرآنی و آیات شریف قرآن کریم معجزه جاویدان پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تأکید ویژه‌ای بر تفکر، تعقل و تدبر وجود دارد. عباراتی چون «أَفَلَا تَعْقِلُونَ»، «أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ»، «أَفَلَا تَنْظُرُونَ» و «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ»، ده‌ها بار در قرآن کریم تکرار شده‌اند و انسان را به فکر، اندیشه، کسب اطلاعات صحیح، انجام تحلیل‌های عاقلانه و رجوع به منابع موثق و مسیرهای قابل اعتماد تشویق می‌نماید. امروزه، مفاهیمی مانند «منبع موثق خبری»، «شکل صحیح خبر» و «استدلال‌های بالغانه» از جمله مباحثی هستند که در روانشناسی معاصر مورد توجه قرار گرفته‌اند.

روانشناسان معتقدند که افرادی که قادر به ارائه استدلال‌های بالغانه باشند، از نظر روانی در وضعیت بهتری قرار دارند؛ به‌طوری که چنین افرادی از افسردگی، ناامیدی، بی‌ارادگی و سستی دوری می‌کنند. این ویژگی‌ها معمولاً مختص کسانی است که از تعقل و تفکر به‌خوبی بهره نمی‌برند.

بنابراین، انجمن روانشناسی اسلامی با این نگاه جذاب و در چارچوب این جبهه سوم، در مسیر فعالیت خود گام برداشته و اکنون پس از بیست‌ویک سال تلاش مستمر، درصدد انجام این کار به‌صورتی هرچه بهتر است. اینجانب از دوره نهم فعالیت در انجمن آغاز کرده‌ام و اکنون دوره یازدهم در حال اجراست. در سه دوره پیاپی، مورد اعتماد دوستان قرار گرفته و لطف فرمودند تا بتوانم در این مسیر خدمتگزار باشم؛ به‌طوری که در دوره نهم به‌عنوان نایب‌رئیس و در دوره‌های دهم و یازدهم، ریاست انجمن به‌عهده اینجانب گذاشته شده است.

در دوره دهم، سیاست کلی انجمن بر «تثبیت و توسعه» متمرکز بود. هرچند انجمن پیش از آن حدود نوزده سال فعالیت داشت، اما به‌نظر می‌رسید که به‌اندازه کافی شناخته نشده و ظرفیت‌های آن شکوفا نگشته است. در ابتدای دوره دهم (بهمن ۱۴۰۱)، هیئت‌مدیره با بررسی اعضای انجمن متوجه شد که تعداد اعضا ۱۵۹ نفر است؛ در حالی که بر اساس بررسی‌های اولیه، بیش از دو هزار نفر از طلاب خانم و آقا در سطح کشور در حوزه‌های روانشناسی و مشاوره تحصیل کرده‌اند — چه در داخل حوزه و چه خارج از آن. این در حالی بود که حتی ده درصد از این افراد عضو انجمن نبودند، چه برسد به سایر افراد.

در دو سال گذشته (از ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳)، تلاش شد تا این وضعیت تغییر کند؛ در نتیجه، تعداد اعضای انجمن به دو برابر افزایش یافت و به ۳۰۸ نفر رسید — اتفاقی بسیار مثبت. همچنین، در پنجم آبان ماه سال گذشته، همایشی برگزار شد که پانصد نفر به‌صورت حضوری در آن شرکت کردند و حدود هشت‌هزار نفر نیز از طریق فضای آنلاین و آفلاین آن را دنبال نمودند. این همایش تأثیر ویژه‌ای در شناساندن انجمن در فضای علمی کشور و به‌ویژه در حوزه علمیه داشت.

* به دنبال تعمیق و ارائه منابع علمی هستیم

در دوره یازدهم که از بهمن ۱۴۰۳ آغاز شده است، هدف ما «تعمیق و ارائه منابع علمی» است. همان‌گونه که شما نیز اطلاع دارید در دنیای علم، پایداری و ماندگاری یک جریان فکری مستلزم تولید محصول مکتوب است. بسیاری از عالمان بزرگ حوزه، درس‌های عمیق و جذابی ارائه داده‌اند، اما تنها کسانی ماندگار شده‌اند که آثار خود را به‌صورت کتاب یا از طریق شاگردانشان به‌صورت مکتوب منتشر کرده‌اند.

به‌عنوان مثال، اگر بخواهیم به‌صورت کلی مقایسه‌ای بین شهید مطهری و شهید بهشتی انجام دهیم البته با این تذکر که چنین مقایسه‌ای نیازمند دقت بسیار است، می‌توان گفت که مردم شهید مطهری را به‌عنوان شخصیتی بی‌نظیر می‌شناسند، زیرا آثار ایشان به‌صورت مکتوب و دسته‌بندی‌شده در اختیار عموم قرار گرفته است؛ در حالی که شهید بهشتی نیز اندیشمندی بزرگ بوده‌اند، اما به‌دلیل عدم تدوین و انتشار آثارشان، اندیشه‌های ایشان به‌راحتی قابل استناد و منبع‌دهی نبوده و به‌تدریج اثرگذاری آن کاهش یافته است هرچند امروزه دوستانی در تلاش هستند تا این مظلومیت را جبران نمایند.

* انتشار نشریه سلامت و روانشناسی اسلامی کاربردی در آینده نزدیک

در راستای این هدف، ما در حال راه‌اندازی مجله‌ای با عنوان «سلامت و روانشناسی اسلامی کاربردی» هستیم. الحمدلله مجوز این مجله اخیراً صادر شده است. همان‌گونه که می‌دانید، در گام اول، پس از دریافت مجوز، شماره اول مجله وارد بازار می‌شود و برای ارزیابی ارسال می‌گردد، البته در برخی مجموعه‌ها، دو شماره برای ارزیابی لازم است. امیدواریم بتوانیم این شماره را تا ماه بهمن منتشر کنیم و در روزهای مبارک تولد حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) یا نهایتاً تولد امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)، رونمایی از آن را انجام دهیم.

در کنار این، درصدد برگزاری یک دوره بیست‌وچهارساعته با عنوان «آشنایی با روانشناسی اسلامی» هستیم. این دوره با همکاری شش استاد و با تخصیص چهار ساعت به هر یک از آنان، شش عنوان اصلی را پوشش خواهد داد و ان‌شاءالله در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت. این دوره می‌تواند نقطه عطفی مهم در شناساندن انجمن باشد. برنامه‌ریزی شده است که این دوره در هفته‌های اول و دوم ماه آذر به‌صورت دو بخش دوازده‌ساعته برگزار گردد.

* سیر مطالعاتی روانشناسی اسلامی تدوین می شود

علاوه بر این، در صورت موفقیت در تأمین منابع و انجام هماهنگی‌های لازم، قصد داریم این دوره را به‌صورت کتابی پایه‌ای تدوین کنیم تا هر کسی که بخواهد با انجمن و مباحث روانشناسی اسلامی آشنا شود، بتواند از این کتاب یا همان دوره بیست‌وچهارساعته استفاده نماید. همچنین، ان‌شاءالله «سیر مطالعاتی روانشناسی اسلامی» را نیز تدوین خواهیم کرد تا به عزیزانی که تمایل به پیوستن به این حوزه یا کسب اطلاعات عمیق‌تر دارند، کمک کند تا بدانند چه کتاب‌ها و مقالاتی را و با چه ترتیبی باید مطالعه نمایند. امیدواریم این سیر مطالعاتی تا مهر سال آینده آماده شود.

همچنین قصد داریم یادبودی از همایش سال گذشته منتشر کنیم. باید اشاره کرد که در هیئت‌مدیره دهم تصمیم گرفته شد که دوره‌های هیئت‌مدیره دو ساله باشند و از همان ابتدای کار، برنامه‌ریزی برای برگزاری همایش در پایان دوره صورت گیرد. هفته گذشته، هیئت‌مدیره دوره یازدهم جلسه‌ای تشکیل داد و استارت همایش سال آینده را زد. بر این اساس، در اواخر مهر یا اوایل آبان سال آینده، دومین همایش از سلسله همایش‌های «روانشناسی اسلامی: افق پیش‌رو» برگزار خواهد شد.

همایش بین‌المللی «اسلام و علوم انسانی»

در این فاصله، همکاری با سایر همایش‌ها نیز در دستور کار قرار دارد. به‌طور خاص در ماه دی همزمان با سالگرد رحلت آیت اللهمصباح یزدی، همایش بین‌المللی «اسلام و علوم انسانی» برگزار خواهد شد. ما در تلاشیم تا در قالب دبیرخانه انجمن‌های علمی حوزه که انجمن ما نیز یکی از بیست‌وسه عضو آن است در این همایش مشارکت فعال داشته باشیم و با تأکید بر اندیشه‌های علامه مصباح، آنچه از روانشناسی اسلامی حاصل شده است را به‌عنوان هدیه‌ای به این همایش تقدیم نماییم. همچنین، همایش‌های دیگری نیز مد نظر است که هنوز توافق نهایی در مورد آن‌ها حاصل نشده است.

پرسش: خارج از فضای حوزه، در دو یا سه سال اخیر که شما مسئولیت داشته‌اید، آیا تعامل یا همفکری با مراکز علمی دانشگاهی و پژوهشی نیز داشته‌اید؟

بله، در تهران گروهی تحت عنوان «حلقه روانشناسی اسلامی» فعالیت داشتند و انجمنی با عنوان «انجمن ایرانی روانشناسی اسلامی» راه‌اندازی کرده بودند. ما با این گروه تعامل داشتیم. یک‌بار تصمیم گرفتیم سه تن از اساتید اصلی آن مجموعه را به قم دعوت کنیم تا برای دوستان ما دوره‌ای ارائه دهند و دیدگاه‌های خود را درباره روانشناسی اسلامی بیان نمایند. جلسه‌ای بسیار مفید و مؤثر برگزار شد. همچنین، دو تن از اساتید ما نیز به آن مجموعه سفر کردند و در جلسات آنان شرکت نمودند و آنچه از روانشناسی اسلامی حوزه قم حاصل شده بود را به‌عنوان سوغاتی تقدیم کردند.

* تشکیل کارگروه بین‌المللی روانشناسی اسلامی

فعالیت دیگری که از سال گذشته آغاز شد، اما به‌دلیل شرایطی متوقف گردید و ان‌شاءالله در دو هفته آینده دوباره احیا خواهد شد، «کارگروه بین‌المللی روانشناسی اسلامی» است. امروزه، در دنیای علم، اگر دست ما از «بازارهای جهانی» کوتاه باشد و منظور از بازارهای جهانی تنها بازار تجاری نیست، بلکه بازار علم و تبادل اندیشه نیز هست، قطعاً عقب خواهیم ماند.

ما متوجه شدیم که تعداد زیادی از دوستان غیرایرانی که تحت آموزش‌های جامعه المصطفی العالمیه قرار گرفته‌اند، در رشته‌های روانشناسی و مشاوره تحصیل کرده‌اند. همان‌گونه که می‌دانید، جامعه المصطفی دارای ساختارهای آموزشی گسترده‌ای است؛ به‌عنوان مثال مجتمع «بنت الهدی» برای خواهران و مجتمع‌های متعددی برای برادران فعالیت دارند. بسیاری از این افراد دارای مدرک دکتری در رشته‌هایی مانند «قرآن و روانشناسی»، «مشاوره» یا سطح چهار روانشناسی اسلامی هستند — البته با عناوین متفاوت اما مرتبط.

در یک استمزاج اولیه، حدود ۵۰ نفر از این افراد را شناسایی کردیم و کارگروهی راه‌اندازی نمودیم. در یکی از جلسات، آقای دکتر سرایی که در یکی از دانشگاه‌های آمریکا در حال اتمام دوره دکتری خود است را شناسایی کردیم. ایشان فردی جوان، خوش‌فکر و اهل تعامل هستند. در یکی از سفرهای بین‌ترمی خود به ایران، ایشان را به انجمن دعوت کردیم تا درباره «روانشناسی اسلامی تجربی» — یعنی گروهی از افرادی که به دنبال هم‌آمیزی تجربه و روانشناسی اسلامی هستند — سخنرانی نمایند. جلسه‌ای بسیار خوب و پربار برگزار شد.

اکنون یکی از دوستان ما در هیئت‌مدیره مسئولیت احیای مجدد این کارگروه را بر عهده دارد. در صورت موفقیت در این امر، ظرفیت ویژه‌ای در سطح جهانی خواهیم داشت؛ به‌طوری که با طلاب روانشناسی‌خوانده در سراسر جهان در ارتباط خواهیم بود و حداقل با بیش از سی کشور دنیا تعامل مستقیم برقرار خواهیم کرد. این امر می‌تواند گامی مؤثر در جهت شکوفایی این حوزه باشد.

پرسش: به ظرفیت عظیم حوزه و حوزویان در حوزه مشاوره و روانشناسی با تکیه بر آموزه‌های دینی و گنجینه عظیم قرآن و کلام نورانی اهل‌بیت (علیهم‌السلام) اشاره کردید. با این وجود هنوز به‌نظر می‌رسد که به‌دلیل ضعف در کارهای رسانه‌ای نتوانسته‌ایم این ظرفیت را به‌خوبی محقق کنیم. امروزه بخشی از رسانه‌ها و جریان‌های فرهنگی-سیاسی خاص، به‌صورت غیرمنصفانه و مغرضانه مشکلات روانی مانند افسردگی، استرس و اضطراب که بخشی از آن‌ها جهانی هستند را به حاکمیت دینی و فرهنگ اسلامی نسبت می‌دهند. به‌عنوان یک روحانی و طلبه‌ای که سال‌ها در این زمینه فعالیت داشته‌اید، چه راهکاری برای معرفی این ظرفیت و مقابله با این گفتمان‌های مغرضانه در فضای مجازی که به‌صورت جنگ شناختی و انگاره‌های ذهنی در ذهن‌ها رسوب می‌کند پیشنهاد می‌دهید؟

در پاسخ به این پرسش، چند نکته را تقدیم می‌نمایم:

اول؛ بحث «دستاوردهای روانشناسی معنوی». از حدود چند دهه پیش به‌ویژه از سال ۱۹۸۰ میلادی توجه جهانی به معنویت افزایش یافته است، تا جایی که سازمان جهانی بهداشت، سلامت معنوی را در کنار سلامت جسمی و روانی به‌رسمیت شناخته است. البته معنویت مورد نظر آنان بر اساس تعریف خاص خودشان است، اما پژوهش‌های جهانی نشان می‌دهد که افراد معنوی‌نگر، سلامت روان بالاتری دارند. از دوستان تقاضا دارم که با کلیدواژه‌هایی مانند «روانشناسی معنوی»، «معنویت و روانشناسی» و «درمان معنوی» در فضای مجازی جستجو کنند؛ پژوهش‌های جدی بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد معنویت یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد، حفظ و پیشگیری از عود بیماری‌های روانی است.

جالب اینجاست که آقای «پاگامنت» در سال ۲۰۰۶ میلادی کتابی منتشر کرد که به‌سرعت معروف شد و به فارسی نیز ترجمه گردید. در این اثر پژوهش‌هایی ارائه شده که نشان می‌دهد وجود معنویت، احتمال بازگشت اختلالات روانی را به‌شدت کاهش می‌دهد. این نکته پاسخی محکم به ادعاهای مخالفان است، زیرا این یافته‌ها توسط پژوهشگران غیرایرانی و حتی سکولار به‌دست آمده و فاقد سوگیری‌های سیاسی یا مذهبی است.

دوم؛ تفاوت در تعریف واژگان. به‌عنوان مثال، اگر شما امشب در درس اخلاق یکی از علما شرکت کنید و ایشان بفرمایند «به قبرستان برو و برای اموات فاتحه بخوان تا روحشان شاد شود و خودت نیز یاد مرگ بیفتی» و تأکید کنند که «هر بیست‌وچهار ساعت یک‌بار به مرگ فکر کن، زیرا مرگ روح را جلا می‌دهد»، آیا این سخنان غیرعادی به‌نظر می‌رسد؟ خیر، کاملاً عادی است؛ چرا که در علم اخلاق دو چیز هرگز نباید از یاد رفت: مرگ و قیامت. در فضای طلبگی، همواره به ما یادآوری می‌شود: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» و هنگام بازگشت به سوی خدا دست خالی برنگرد.

یاد مرگ؛ ابزار تزکیه نفس، اخلاق و دستیابی به حالت‌های عرفانی

بنابراین، یاد مرگ در این سنت نه تنها نشانه بیماری نیست، بلکه ابزاری برای تزکیه نفس، تهذیب اخلاق و دستیابی به حالت‌های عرفانی محسوب می‌شود. اما اگر شما به تست افسردگی بکر مراجعه کنید، در آن از شما پرسیده می‌شود: «آیا اخیراً به مرگ فکر کرده‌اید؟» و اگر پاسخ مثبت دهید، امتیاز منفی دریافت می‌کنید؛ و اگر بگویید «همیشه به مرگ فکر می‌کنم»، امتیاز منفی شما بیشتر خواهد شد!

استادی که مرکز روان‌سنجی معتبری در تهران داشت، در سر کلاس فرمود: «این تست‌هایی که به شما آموزش می‌دهم را به افرادی مانند آیت‌الله بهجت ندهید، زیرا اگر ایشان پاسخ دهند، نتیجه چه خواهد شد؟ به‌شدت افسرده! در حالی که ایشان اصلاً افسرده نیستند.»

تفاوت میان «لذت» و «شادی»

این تفاوت در تعاریف، واژگان و ابزارهاست که باعث سوءتفاهم می‌شود. کاش آن عزیزانی که ادعا می‌کنند افسردگی ریشه دینی دارد، واژه «افسردگی» را به‌درستی تعریف می‌کردند. همین‌طور در مورد «شادی»: تفاوت میان «لذت» و «شادی» به‌خوبی برای مردم تبیین نشده است. مردم فکر می‌کنند اگر لذت نبرند، شاد نیستند، در حالی که شادی می‌تواند فراتر از لذت باشد. مادری که یک شب سخت را تا صبح برای فرزند تب‌دار و تشنج‌کننده‌اش سپری می‌کند، با وجود بی‌خوابی و خستگی، هنگامی که تب فرزندش قطع می‌شود، احساس شادی می‌کند نه به‌خاطر لذت، بلکه به‌خاطر اینکه یک گردنه مهم زندگی را با موفقیت پشت سر گذاشته است.

* برخی امام سجاد علیه السلام را به افسردگی متهم می کنند!

حتی در گفتگویی حضوری، فردی امام سجاد (علیه‌السلام) را به افسردگی متهم کرد و گفت: «آدمی که سی‌وچهار سال پس از شهادت پدرش، با دیدن آب یا ذبح قربانی گریه می‌کند از مرحله سوگ نتوانسته عبور کند، پس افسرده است.» در نگاه اول، این سخن ممکن است قابل قبول به‌نظر برسد اما پاسخ‌هایی به این ادعا وجود دارد:

اول؛ افسردگی تنها به‌خاطر ناراحتی تعریف نمی‌شود؛ بلکه یکی از نشانه‌های آن کاهش تمرکز و کارایی است. آیا امام سجاد (علیه‌السلام) کارهای مؤثری در زندگی انجام نداد؟ خیر، بسیار انجام داد. صحیفه سجادیه، که مجموعه‌ای از دعاهای عمیق و جامع است، نشان‌دهنده ذهنی خارق‌العاده و توانمند است. اگر ایشان افسرده بودند، چنین اثری را نمی‌توانستند خلق کنند.

دوم؛ یکی از نشانه‌های افسردگی، اختلال در زندگی زناشویی است؛ در حالی که امام سجاد (علیه‌السلام) چندین همسر داشتند و فرزندانی نیز از ایشان به‌جا مانده است.

سوم؛ افراد افسرده معمولاً از جامعه کناره می‌گیرند و گوشه‌نشین می‌شوند؛ در حالی که امام سجاد (علیه‌السلام) حتی در شرایط سخت حکومت بنی‌امیه، حضوری پررنگ و شاگردپرور داشتند. در تاریخ، روایاتی از برده‌ها و کنیزانی آمده که پس از حضور در محضر ایشان، به عارفان مستجاب‌الدعوه تبدیل شده‌اند.

بنابراین، اگر یکی یاد مرگ کند و دیگر کاری انجام ندهد، ممکن است افسرده باشد؛ اما اگر یاد مرگ کند و انرژی ویژه‌ای بگیرد — مانند کسانی که در هیئت عزاداری، پس از گریه و سینه‌زنی، با چابکی و نشاط به کمک برای پهن کردن سفره می‌پردازند — این نشانه سلامت روان است، نه افسردگی.

پرسش: این موضوع نیازمند بازبینی‌های کلانی است که به نظر می رسد بخشی از آن به‌عهده شماست.

قطعاً؛ وظیفه گروه‌هایی مانند ما این است که مرزها و تعاریف دقیق واژگانی مانند «افسردگی»، «غم»، «شادی»، «لذت» و سایر مفاهیم را مشخص کنیم و ببینیم که وجه اشتراک و تفاوت ما با دیگران در کجاست.

برخی از این افراد، علناً و عملاً دروغ می‌گویند. این ادعا را نمی‌کنم، بلکه می‌توانم آن را اثبات کنم و بر اساس تجربه زیسته خود بیان نمایم. همان‌گونه که در فضای سیاسی، برخی ادعا می‌کنند که جمهوری اسلامی درصدد ساخت بمب اتم است یا از قوانین بین‌المللی تخلف کرده، در حالی که صدها بار بازرسی شده و هیچ مدرکی یافت نشده، اما باز هم این ادعاها تکرار می‌شود؛ دقیقاً در فضای غیرسیاسی نیز با همین وضعیت روبه‌رو هستیم. برخی افراد، نسبت‌هایی را به اندیشمندان ما نسبت می‌دهند که آن اندیشمندان از آن خبری ندارند و رفتارهایی را به آنان نسبت می‌دهند که کاملاً دروغ است.

سوالی از شما دارم: چند نفر از علما را از نظر زندگی خانوادگی مطالعه کرده‌اید؟ به‌عنوان مثال، تلویزیون نیز پخش کرده است که حضرت آیت الله جوادی آملی که عارف، فیلسوف، مفسر، فقیه و مرجع تقلید است پس از فوت همسرش، در کنار تابوت مانند جوانی که معشوقش را از دست داده، گریه می‌کرد. یا نامه عاشقانه امام خمینی (رحمه‌الله علیه) به همسرشان. اگر مذهب واقعاً باعث افسردگی می‌شد، چگونه چنین افرادی چنین طراوت، لذت از زندگی و دستاوردهای فراوانی داشتند؟

بنابراین، این سه نکته یعنی وجود منابع معتبری که ادعاهای مخالفان را نقض می‌کنند، تفاوت در تعاریف واژگان، و دروغ‌گویی عمدی برخی، نیازمند تبیین دقیق توسط گروه‌هایی مانند ما است.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha