خبرگزاری حوزه | اگر دلیل رنجهای حضرت فاطمه زهرا و مرز میان اسلام سقیفهای و اسلام محمدی را نشناسیم، اشکهایمان نه تنها معرفتی نخواهد داشت، بلکه حجابی میشود میان ما و حقیقت؛ که روضهی فاطمیه را خصوصی میپنداریم و خود را نیز در زمرهی خواص میشماریم و این سوگواریها و گریهکردنها جز ارضای احساسات و تحریک عواطف که صرفا ماستمالی وجدانمان است، بیثمر و بیرسالت خواهد بود.
تاریخ را که بنگریم خواهیم دید که شیرازهی دین همیشه بهدست دیندارانی "کتوم" و بیخرد از هم فروپاشیده؛ آنان که بر مسند سلیقه نشسته و حقایق دین را کتمان کردهاند.
باید دانست که بیدینی هیچگاه در برابر دین نمیایستد، و این جنسی غلط، ناصواب و دستکاری شده از دین است که در مقابلش قد علم میکند. همانگونه که امروز مسئلهی حجاب از بلاگرهای محجبهی مجازی آسیب میبیند نه از ضعیفالحجابها، در فاطمیه نیز از ناآگاهانی زخم میبینیم که صدیقهطاهره'س' را یک کنشگر سرمایهدار معرفی میکنند، نه اسوهای برای بشریت.
آیا فکر کردهایم که آن شورای شوم با کدام پشتوانهی "زور" و "زر" پایهی سقیفه را نهاد و بر خانهی وحی هجوم برد؟
مگر در مدینه لشکری ۳۰هزار نفری بود؟ پس مردم کجای این ماجرا بودند؟ چه شد جماعتی که دیروز در رکاب پیامبر'ص' و در بدرها، خیبرها، احدها و احزابها شمشیر زده بودند، امروز از حرکت بازماندند؟ چگونه لباس دینشان در این مدت کوتاه کهنه شد؟
مردمی که خطبهی غرّا و منطق گیرای فاطمه'س' را شنیدند، اما بهجای بیداری، گریستند و در خواب غفلت فرو رفتن؛ گریهکنانی بیمسئولیت که در برابر "سیاست" و "حاکمیت" سکوت کرده و به گفتهی قرآن[آل عمران_۱۴۴] انقلاب بر اعقاب خود کرده و به مشیِ عصر جاهلیت خود برگشتند. مردمی با نگاه سکولار که بر ابوسفیانها سواری میدادند و ککشان هم نمیگزید، اینبار بیشتر مورد تحمیق و تحمیر سقیفه واقع شدند.
و سقیفه تکّهای ناقص و معیوب از دین بود. بیروح و گرفتار در مناسک خشک که امام را در احکام و قضاوتها خلاصه نمود و خود به حاکمیت سکولار و سلیقهای خود با پشتوانهی "مردم بیخیال" ادامه داد و فلسفهی غلبهی لعنهای قومی بر فردی در زیارتعاشورا همینجاست که تابعین و سکوتکنندگان کمگناهتر از غاصبین و قاتلین نیستند.
حال بهخود رجوع کنیم و بیاندیشیم که در کدام سمت تاریخ و جامعه ایستادهایم؟ آیا گریه میکنیم و باز پشت سقیفهایم؟ یا "آتش بهاختیار" رهنمودهای امام جامعه را پیاده میکنیم؟ کدامیک؟ شاید اگر آن روز تنها چهل نفر به یاری علی(ع) میرفتند، تاریخ دیگرگونه رقم میخورد.
و امروز نیز اگر گریه بیمسئولیت بماند، تکرار همان تاریخ است؛ اما اگر اشک به تصمیم بدل شود، فاطمیه نه پایان غم، که آغاز قیام خواهد بود.
امیرحسین اوصالی










نظر شما