به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «کشکول خاطرات شهدا» تألیف ناصر کاوه، گزیدهای از نابترین خاطرات شهداست تا تصویری ملموس و الهامبخش از ایمان و ایثار آنان به نسل جوان ارائه کند.
خاطرات این شهیدان به امید راهگشایی برای همگان در شمارههای مختلف تقدیم شما فرهیختگان می شود.
داماد من میگوید شبهایی که در خرمشهر مستقر بودیم، یک شب نوبت سید محمد بود که دو ساعتی پاس دهد؛ او علیرغم وضع جسمی نامناسب عازم محل نگهبانی شد. در همان حال فردی از چههای بسیجی با او همکلام میشود از او میپرسد: جهانآرا کیست؟
تو او را میشناسی؟ و سیدمحمد جواب میدهد: پاسداری است مثل تو
او میگوید، نه جهانآرا ۴۵ روز است که با تعداد کمی نیرو جلوی دشمن را گرفته است و سیدمحمد جواب میدهد: گفته که او هم یک پاسدار معمولی است. فردای آن روز آن فرد برای گرفتن امضا، با برگه مرخصی خود راهی اتاق فرماندهی میشود و میبینند که او همان پاسدار در حال پاس شب گذشته است.
«شهید سیدمحمد جهان آرا»
راوی: پدر شهید معزز










نظر شما