به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «کشکول خاطرات شهدا» تألیف ناصر کاوه، گزیدهای از نابترین خاطرات شهداست تا تصویری ملموس و الهامبخش از ایمان و ایثار آنان به نسل جوان ارائه کند.
خاطرات این شهیدان به امید راهگشایی برای همگان در شمارههای مختلف به مخاطبان ارجمند حوزهنیوز تقدیم میشود.
* خاطرۀ گورستان دستهجمعی و دست قطعۀ فیروزهدار
ما در داخل خاک عراق مشغول جستجو بودیم که یکی از افسران عراقی خبر آورد:
در منطقهای جلوتر از اینجا، یک گورستان دستهجمعی از شهدای ایرانی وجود دارد، اما عراقیها به ما اجازۀ عبور نمیدادند.
پس از تلاش بسیار و ماهها پیگیری، سرانجام توانستیم به آن منطقه برویم.
آن روز، تلخترین روز دوران جستجو بود.
پیکرهای شهدای غواص آنجا بودند؛ دستها و چشمهای همگی آنان بسته شده بود.
آنچه میدیدم، تحملکردنی نبود.
عراقیها این اسیران جنگی را زنده به گور کرده بودند و پلاک همۀ آنها را نیز جدا کرده بودند تا شناسایی نشوند.
آنان ۴۶ شهید گمنام بودند.
در کنار همۀ پیکرهایی که سالم و کامل بود، یک دست قطعشده قرار داشت.
این دست متعلق به هیچیک از پیکرها نبود و انگشتری فیروزۀ زیبایی نیز بر آن داشت.
این دست، مدتهای طولانی مونس من شده بود. هرگاه کار ما گره میخورد، به سراغ این دست میآمدیم؛ گویی این دست آمده بود تا دستگیر همۀ ما باشد.










نظر شما