به گزارش خبرگزاری حوزه، در تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس و دیگر عرصه ها، نمیتوان نقش ارزندهی زنان که همواره دوشادوش مردان ایستاده و برای به ثمر رسیدن و حفظ این انقلاب شکوهمند تلاش کردهاند را نادیده گرفت.
بدون شک انقلاب اسلامی نهتنها زنان را به حاشیه نراند، بلکه آنان را به صحنه اصلی تحولات اجتماعی و سیاسی وارد کرد و بسیاری از مهمترین مسئولیتها بر دوش زنان انقلابی قرار گرفت.
نیمی از جامعه یعنی زنان به صورت مستقیم در جریانسازی اجتماعی نقش دارند و همانطور که ۵۰ درصد دیگر جامعه مردان هستند، زنان با نقشهای غیرمستقیم و تأثیرگذار خود بر آنان نیز اثر میگذارند. بنابراین میتوان گفت که صددرصد حرکتهای اجتماعی و سیاسی از جمله انقلاب اسلامی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر نقشآفرینی بانوان قرار داشته و دارد.
به همین مناسبت با سمیه سلیمی از فعالان فرهنگی و جهادی به گفتوگو نشستیم تا به واکاوی نقش زنان در پاسداری انقلاب اسلامی و حفظ نظام اسلامی

رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به کنگره ملی ۱۷ هزار زن شهیده، آزاده و جانباز فرمودند:«شهیدان و جانبازان و آزادگان زن، نمایشگرانِ یکی از برترین قلّههای افتخارات انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامیاند. قدرت ایمان، راه مجاهدت های بزرگ را به روی زنان ایرانی گشود و صحنههای شگفتانگیز و کمنظیری از حضور شجاعانه و فداکارانه و مبتکرانهی آنان در میدانهای دشوار پدید آورد.» به نظر شما نقش بانوان در پیروزی انقلاب اسلامی چیست؟
اگر به دوران حکومت پهلوی بازگردیم، مشاهده میکنیم که آنچه در ظاهر بهعنوان «پیشرفت و ارتقای جایگاه زنان» مطرح میشد، در حقیقت تلاشی برای سوق دادن زنان ایرانی به سمت الگوها و فرهنگ غربی بود. این جهتگیری با عنوان «نوسازی» و «مدرنیته» تبلیغ میشد، اما در عمل هویت اصیل زن مسلمان ایرانی را نشانه گرفته بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی، شرایط دگرگون شد و زمینه نقشآفرینی پررنگتر، مؤثرتر و اصیلتری برای زنان فراهم آمد. انقلاب اسلامی نهتنها زنان را به حاشیه نراند، بلکه آنان را به صحنه اصلی تحولات اجتماعی و سیاسی وارد کرد و بسیاری از مهمترین مسئولیتها بر دوش زنان انقلابی قرار گرفت.
یکی از عرصههای برجسته، حضور زنان در جریانهای سیاسی پیش و پس از انقلاب اسلامی بود؛ حضوری که هم در قالب مدیریت و ساماندهی حرکتهای مستقل زنان جلوه داشت و هم در شکل پشتیبانی و هدایت پشتصحنهای از مبارزان مرد. برخی زنان با هویت سیاسی مستقل خود، پرچمدار حرکتهای مبارزاتی شدند و برخی دیگر با حمایت از همسران و فرزندان مبارزشان نقش تعیینکنندهای ایفا کردند.
از نمونههای برجسته این حضور میتوان به شهدای حجاب و نیز بانوان مقاومی مانند مرحومه خانم دباغ اشاره کرد؛ زنانی که سختترین شکنجهها و فشارهای زندان ساواک را با صبر، مدیریت و ایمان پذیرفتند و با سربلندی از آن دوران عبور کردند. بدون شک، اگر زنان در این جریانهای سیاسی فعالانه مشارکت نمیکردند و همراهی مؤثر آنان با جریان مبارزه وجود نداشت، بسیاری از تحولاتِ سرنوشتساز انقلاب اسلامی رقم نمیخورد.
موضوع مهم دیگر، همراهی زنان در بسترسازی برای پیروزی انقلاب اسلامی است. با نگاهی عمیق به این مسئله درمییابیم که تثبیت و ارتقای انقلاب اسلامی تا حد زیادی مرهون حضور، حمایت و نقشآفرینی آگاهانه و دلسوزانه بانوان بوده است. اگر تلاشهای ایثارگرانه و خردمندانه زنانی که در صحنههای مختلف انقلاب حضور داشتند وجود نداشت، مردان مبارز نیز نمیتوانستند این عظمت و شکوه را خلق کنند.
بر همین اساس معتقدم که نیمی از جامعه یعنی زنان به صورت مستقیم در جریانسازی اجتماعی نقش دارند و همانطور که ۵۰ درصد دیگر جامعه مردان هستند، زنان با نقشهای غیرمستقیم و تأثیرگذار خود بر آنان نیز اثر میگذارند. بنابراین میتوان گفت که صددرصد حرکتهای اجتماعی و سیاسی از جمله انقلاب اسلامی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر نقشآفرینی بانوان قرار داشته است.
رهبر معظم انقلاباسلامی در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهی حوزوی و دانشگاهی فرمودند:«زنان فعّالِ در جبههی انقلاب، یک روزی نقشآفرینی برجستهای کردند؛ نگذارید حضور نمایان زنان فعّال در جبههی انقلاب کمرنگ بشود.» به نظر شما جهت پر رنگ شدن نقش زنان در فعالیتهای دینی و فرهنگی و نیز نقش آفرینی در میادین ورزشی و اجتماعی باید چه برنامههایی را اجرا کرد؟
نقشآفرینی زنان در عرصههای مختلف از جمله حوزههای اجتماعی و فرهنگی و همچنین میدانهای ورزشی، نهتنها با نگاه انقلاب و ارزشهای اسلامی ما تعارضی ندارد، بلکه برخلاف برخی تصورهای سطحی، سنتها و مبانی مذهبی ما نیز هیچگاه مخالف حضور و فعالیت اجتماعی بانوان نبوده است.
جالب آنکه وقتی به هویت زن از منظر اسلام و فرهنگ ایرانی نگاه میکنیم جایگاهی بسیار گسترده، باعظمت و الهامبخش برای هویت زنانه و مادرانه تعریف شده است. این نگاه گسترده نشان میدهد که موفقیت زنان و مطالبهگری آنها در عرصههای اجتماعی و فرهنگی، هم در ذهنیت جامعه و هم در نظر اندیشمندان ما، جایگاه ارزشمندی دارد.
با این حال، مسئله مهم این است که اگر بانویی قرار است بهعنوان یک فعال اجتماعی، فرهنگی یا ورزشی وارد یک میدان عمومی شود، باید توجه داشته باشد که او در واقع نماینده ملیّت، سنتها، باورهای مذهبی و پیشینه تمدنی ما محسوب میشود. از همینرو، ضروری است که در نوع پوشش، نحوه بیان، شیوه تعامل و میزان معاشرت با افراد حاضر در آن فضا، نهایت دقت و ظرافت را به خرج دهد، چرا که در چنین موقعیتهایی، او نماینده طیف وسیعی از زنان جامعه است.
زنان با انتخاب الگوهای صحیح در پوشش، گفتار و رفتار، میتوانند فعالترین و اثرگذارترین افراد در جامعه خود باشند. خوشبختانه در سالهای اخیر شاهد جلوههای روشنی از این حضور موفق هستیم؛ چه در میان مدیران، چه استادان دانشگاه و چه بانوان نخبه در عرصههای علمی، فرهنگی و ورزشی که با توانمندی و وقار، عملکرد درخشانی از خود بهجا گذاشتهاند.
البته باید بپذیریم که در زمینه الگودهی صحیح بهویژه در حوزه پوشش، رفتار حرفهای و رعایت موازین شرعی و ملی، هنوز با ضعفهایی روبهرو هستیم. لازم است نهادهای مسئول با جدیت و برنامهریزی بیشتری وارد عمل شوند تا این خلأها برطرف شود. انشاءالله با اتکا به لطف پروردگار، بتوانیم الگوی کامل یک بانوی تراز انقلاب را به جهانیان معرفی کنیم؛ الگویی که برای تمام زنان آزاده در سراسر دنیا الهامبخش باشد.

رهبر معظم انقلاباسلامی در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهی حوزوی و دانشگاهی فرمودند: «دشمنان در مواجههی با انقلاب و معارضهی با انقلاب اسلامی سعی میکنند از عنصر زن و زنانِ کارآمد استفاده کنند؛ جبههی انقلاب، زنان کارآمد و فعّال و زبانآور و نویسنده و عالِم و دانشمند بمراتب بیشتر دارد؛ خانمهایی که اهل اِقدامند، اهل فکرند، اهل نگارش و نویسندگیاند، اهل سخن گفتنند، اهل فکر دادنند، صحنهی انقلاب و دفاع از انقلاب را خالی نگذارند.» به نظر حضرتعالی نقش بانوان فعال و اهل فکر در جهاد تبیین چیست؟
برای ایجاد جریان فکری مؤثر دربارهٔ جایگاه و عظمت زن، لازم است تمامی نهادها و دستاندرکاران مرتبط وارد عمل شوند؛ بهویژه بانوانی که قدرت تأثیرگذاری فرهنگی دارند. این بانوان میتوانند بهصورت هدفمند به رفع شبهات ذهنی دربارهٔ عظمت آفرینش زن بپردازند و نقشها و وظایف مهم زنان در جامعه را بهروشنی یادآوری کنند.
جامعه زمانی میتواند آثار مثبت و پایدار داشته باشد که بستر خانواده سالم و محیط رشد آن فراهم شده باشد؛ سلامتی خانواده در واقع زیربنای سلامت اجتماعی است. مدیر، متفکر و محور این سامانبخشی در بسیاری موارد خودِ زنان هستند؛ اهمیت نقش آنان در حفظ حریم خانواده و ادارهٔ امور روزمرهٔ خانه غیرقابلانکار است. باید توجه داشت که مشغلهها، ضرورتها و مسئولیتهای زنان قابلتأمل و قابلارج هستند.
هرگاه دربارهٔ زنان سخن میگوییم لازم است نگاهی منصفانه و جامع داشته باشیم و هویت زن را در سه سطح بررسی کنیم: هویت فردی، هویت زوجی و هویت اجتماعی. متأسفانه گاهی در تحلیلها تنها به یکی از این ابعاد توجه میشود یا صرفاً هویت فردی برجسته میشود یا تنها نقش همسری مطرح میگردد و یا فقط کنش اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد. در حالی که این سه بعد در واقع یک «مثلث هماهنگ» را شکل میدهند و همهٔ آنها باید همزمان و متوازن مورد توجه قرار گیرند.
وقتی هویت فردی، زوجی و اجتماعی زن بهدرستی شناسایی و تقویت شود، نتیجهٔ نهایی حضور او در جامعه «انسانسازی» خواهد بود؛ بزرگترین مأموریتی که در آفرینش به زن محول شده است، چرا که زن با توانمندیِ چندبعدیِ خود میتواند روح، روان و جسم را به بهترین نحو راهبری کند.
بنابراین، عزیزانی که در موقعیت اثرگذاری بر مخاطباند بهویژه بانوان فعال فرهنگی و آموزشی باید با رویکردی آگاهانه، علمی، منصفانه و دلسوزانه وارد میدان شوند و شبهات را رفع کنند.
هدف این تلاشها باید زدودن هرگونه نگاه ابزاری یا سوءاستفادهگرانه از نقش و عظمت زن در جامعه باشد و بهجای آن، ترویج نگاه متعالی و احترامآمیز نسبت به حضور و سهم زنان در خانواده و اجتماع است.
انتهای پیام/











نظر شما