دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 29, 2024
کد خبر: 242257
۲۵ آبان ۱۳۸۹ - ۰۶:۵۷

امروز سفیر امین حضرت سیدالشهداء (ع) در گرداب خیانت کوفیان بي‌وفا و تزویر شیطانی امویان در خون خود می‌غلطد.

آنچه می خوانید؛ گزیده ای از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین مهاجرنیا عضو هیئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه در گفت‌و‌گو با مرکز خبر حوزه است كه در آن گوشه‌اي از زندگي حضرت مسلم‌ و نيز نقش او در واقعه كربلا بررسي شده است.

*شناخت اجمالی مسلم بن عقیل

وقتی می خواهیم درباره شخصیت افراد بررسی کنیم در دو نوع نگاه متفاوت، جایگاه آنها را بررسی می کنیم یکی ، حسب و نسب و به قول امروزی ها شناسنامه و شجره نامه آنان که مثلا چند سال عمر کرده اند و در چه سالی متولد شده اند و کی به شهادت رسیده اند و... نگاه دوم به شخصیت حقیقی و فضائل و مکارم روحی و اخلاقی آنها است. حضرت مسلم بن عقیل شخصیتی عظیم و بزرگ است ، ایشان در کنار خاندان  رسالت و اهل بیت (ع) رشد پیدا کرده اند و مسلم بن عقیل هم برادرزاده امیر المومنین(ع) هستند و هم داماد ایشان بوده است و جایگاه بسیار رفیعی داشته و دارند.

نکته دوم نقش تاریخی ایشان است که در تاریخ اسلام و حادثه بزرگ عاشورا با گذشت هزار و 400 سال هنوز یکی از مبارزان تاریخ و شخصیت های ارزنده تشیع و اسلام  محسوب می شوند و این بعد زندگی حضرت قابل بررسی است و زمینه های فرهنگی ، سیاسی که در آن دوران مطرح بوده، نقش مسلم را بارز کرده است.

*شرایط سیاسی، فرهنگی حاکم بر جامعه مسلمین در سال 61 هجرت

شرایط سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه آن دوران را باید بررسی کرد، بخشی از زندگی مسلم مربوط به دوران زندگی امیر المومنین (ع) است که در جنگ صفین همراه با امام حسن( علیه السلام )  و امام حسین ( علیه السلام ) در جناح راست لشکر امام علی ( علیه السلام )  بوده اند و این مطلب در تاریخ ثبت شده است.

بخش دوم دوران امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) است و مسلم بن عقیل (ع) یکی از افرادی است که در کنار امام حسن ( علیه السلام ) بوده و حضرت را یاری رسانده است.

بخش سوم زندگی حضرت مسلم مربوط به بعد از شهادت امام مجتبی( علیه السلام ) و دوران ده ساله زندگی امام حسین ( علیه السلام ) می باشد جناب مسلم در رکاب اباعبد الله (ع) بوده و این دوره دوران سکوت بوده است و در این ایام ده ساله، مسلم یکی از مشاوران ارشد امام حسین (ع) محسوب بود در قضیه کربلا و سفیر شدن او به کوفه و قضایای مربوط به آن کاملاً نمایان است.

*امین ترین سفیر

چهارمین دوره حیات سیاسی حضرت مسلم، دوره ای است که بخاطر نامه های فراوانی که از کوفه به مدینه فرستاده شد و مردم و بزرگان آن شهر امام حسین (ع) را دعوت به کوفه کردند، مسلم به عنوان سفیر حضرت به کوفه اعزام شدند و امام حسین مسلم را به عنوان امین ترین فردی که می تواند سفیر حضرت اباعبد الله( علیه السلام ) باشد انتخاب کردند تا زمینه را برای تشکیل یک نظام حکومتی بر اساس آموزه های اسلامی فراهم کند و فضای فرهنگی مناسبی را  برای ورود امام حسین (ع) ایجاد نماید و این دوران هم دورانی است که می توان نقش تاریخی حضرت مسلم را مطرح کرد .

در اوایل ذیحجه که امام حسین (علیه السلام) از مکه به سمت کوفه راهی می شوند، نامه های متعددی از طرف کوفیان برای امام حسین(علیه السلام)  می رسد و از طرفی هم امام (ع) برای اینکه مخالفت خود را با خلافت یزید که اساس اسلام را تهدید می کرد اعلام کند و جایگاه یزید را انکار نماید از مدینه خارج می شوند و به مکه می روند و در چند ماهی که در مکه بودند؛ مردم متوجه حرکت انقلابی امام حسین (علیه السلام) می شوند و بعضی از شخصیت ها هم تحت تاثیر امام (ع)، زیر بار خلافت یزید نمی روند و بعد از مدتی به سمت کوفه راهی می شوند.

*شهر هزار چهره

 برای شناسایی کوفه باید بدانیم؛ این شهر مرکز خلافت امیر المومنین بود و با شخصیت و خاطرات شیرین ایام حکومت عدل علوی  گره خورده بود و ارتباط عمیقی با علی بن ابی طالب (ع) داشت و عمدتا شیعیان امیر المومنین (ع) در آنجا بودند؛ ولی کوفه در طول تاریخ یک شهر هزار چهره بوده است که از ویژگی های روانشناختی و اجتماعی مردم آن دیار است، در آن ایام وقتی  مردم کوفه مخالفت حضرت ابا عبد الله را با یزید می بینند و درست زمانی که هنوز پایه های قدرت یزید در عراق و کوفه متزلزل است و قوت نگرفته، نامه های فراوانی برای امام(ع) می نویسند و حضرت را به قیام دعوت می کنند و این نامه به صورت قبیله ای و طایفه ای نوشته شده بوده، مثلا شیخ فلان قبیله نوشته بود که قبیله من چند هزار نفر جمعیت دارد و ما حاضریم در رکاب شما بجنگیم.

این نامه ها به امام می رسد و از طرفی هم یزید نقشه ترور امام حسین را کشیده بود و آن حضرت احساس کردند باید دعوت کوفیان را لبیک بگویند و به سمت کوفه حرکت کنند و در حقیقت قیامی که به دنبال آن بودند باید در سمت کوفه اتفاق می افتاد و اولین کاری که امام انجام دادند، این بود نزدیکترین فردی که به او اعتماد داشتند و معتقد بودند دیدگاه های امام را واضح و شفاف مطرح می کند و تخطی نمی کند و محو در اندیشه امام حسین (ع) است، را به عنوان سفیر خود انتخاب کند و به سوی کوفه بفرستد.

*چرا مسلم؟

ممکن است به ذهن بیایید چرا امام (علیه السلام) حضرت ابالفضل(ع) را نفرستاند؟ یا چرا بعضی دیگر از شخصیت هایی که با ایشان بوده است را نفرستادند؟ برای پاسخ به این سئوال باید متوجه این نکته باشیم امام حسین(ع) طراحی حرکتی برای قیام دینی خود انجام داده بودند و با وجود تمام توانمندی های حضرت عباس(علیه السلام)، متوجه این معنی بودند که در طرح کلی این حرکت، هر مهره ای جایگاه ویژه خودش را دارد و باید نقش خود را بازی کند؛ بطور مثال؛ حضرت زینب(س) باید پیامبر کربلا باشد و ابوالفضل(ع) باید علمدار کربلا باشد و علی اصغر(ع) نماد مظلومیت کربلا باشد و لذا امام با آن بصیرت بالا و علم به حقائق عالم، تشخیص داد که مسلم بهترین شخصیتی است که می تواند این نقش را ایفا کند و می تواند کوفیان را قانع کند و پیام امام(ع) را برساند و شرایط فرهنگی و سیاسی حاکم کوفه را به خوبی درک کند، لذا مسلم انتخاب شد که پیام  امام  را به کوفیان برساند. [i]

کوفه یک شهر ناهمگون بود و از لحاظ فرهنگی معروف است به شهر هزار رنگ و جالب اینجاست که این شعار بعد از انقلاب اسلامی هم معروف شد که «ما اهل کوفه نیستیم ...».

 با توجه به این نکات، زمانی که حضرت مسلم به کوفه می رود به دلیل خاطرات شیرینی که مردم از امام علی(علیه السلام) و حکومت ایشان دارند و به دلیل خلاء قدرتی که کوفه دارد و به دهها دلیل دیگر در ابتدا اهل آن دیار به خوبی از مسلم استقبال می کنند ، به طوری که در تاریخ آمده است، 18 هزار نفر با مسلم بیعت می کنند، لذا مسلم که حس می کند کل مردان شهر با او بیعت کرده اند و شرایط را مساعد می بینند، نامه ای به حضرت ابا عبد الله می نویسد و می گوید : از نظر من شرایط مساعد است و می توانید به کوفه بیائید . مسلم این نامه را می نویسد اما در کوفه، افرادی دلبستگان حکومت اموی و معاویه بودند و میانه ای با امام حسین(علیه السلام)  نداشتند، نامه‌ای به یزید نوشتند و گفتند؛ اگر کسی را به کوفه نفرستی کوفیان همه به سمت حسین بن علی (ع)  می روند و بزودی شاهد حکومت حضرت حسین(ع) خواهی بود.

 یزید با توجه به این مسائل بلافاصله نزدیکترین شخصیتی که می توانست در کوفه نقش ایفا بکند یعنی عبید الله بن زیاد را به سمت کوفه فرستاد و عبید الله بن زیاد هم با شناختی که از کوفه و مردم کوفه داشت به سرعت با  حربه تطمیع و تهدید مردم کوفه، کاری کرد که در زمان محدودی، همه کسانی که با مسلم بیعت کرده بودند عقب نشینی کردند، بسیاری از ایشان به سمت یزید رفتند و بعضی هم در کنج عزلت رفتند و به ناگاه پشت مسلم را خالی کردند و در این بین جناب مسلم بن عقیل  را دستگیر کردند و به نحو بسیار دلخراشی او را به شهادت رساندند .

*سخنان مسلم در هنگام شهادت

مسلم وقتی احساس کرد شهید می شود، با چنگ و دندان و التماس از سران و عُمّال شهر کوفه  درخواست نوشتن نامه ای به امام حسین (علیه السلام) کردند و می فرمود:بگذارید نامه ای برای سرور و مولایم اباعبد الله بفرستم و به ایشان بگویم کوفه نیایند، ولی با این کار او مخالفت شد، بالاخره مسلم را به شهادت رساندند و مسلم باید به شهادت می رسید و اگر او به خیل شهدا نمی پیوست از کاروان کربلائیان عقب می ماند . [ii]

*عبرت ها

کوفه ای که علی(ع) را دیده بود و صحابه پیامبر(ص) را درک کرده بود و مالک اشتر ها را دیده بود در آن روز به مسلم پشت کردند، کوفه خیانت کرد و برای آیندگان درس عبرت شد، عده ای از انسان های طماع و دنیا دوست، بخاطر مسائل پست دنیوی، حضرت مسلم را تنها گذاشتند؛ مردانگی هایی که مسلم در کوفه انجام داد و غیرت و دینداری و شهامتی که مسلم به خرج داد همه و همه برای ما درس های آموزنده دارد، شما می بینید زمانی که عبید الله به عیادت هانی آمده و شرایط برای کشتن او آماده بود، حضرت مسلم به خودش اجازه نداد که او را بکشد و گفت این رسم مردانگی نیست که من او را غافلگیرانه بکشم هر چند او دشمن من است ؛ بنابراین درس های اخلاقی و اجتماعی بسیاری در داستان مسلم دیده می شود که اینها همه عبرت تاریخی اند و نکته آخر این که مسلم و برادران او که 9 نفر بودند همه در کربلا به شهادت رسیدند و بزرگ ایشان مسلم بود.

وقتی مسلم را گرفتند و به کاخ عبید لله بردند او گریه می کرد، به او گفتند: با این همه دلاوری چرا گریه می کنی؟ او جواب داده بود من برای این گریه می کنم امام حسین(ع) دارد به میان این درندگان و گرگ صفتان می آید.

 در جریان کربلا  که امام(ع) بیعت خود را از یارانش بر می دارد به نزد برادران مسلم می روند و می گویند با شهادت مسلم می توانید بروید که یزید و یزیدیان من را می خواهند، برداران مسلم همه در برابر امام(ع) بلند می شوند و می گویند، مگر قابل تصور است که ما برگردیم و شما را تنها بگذاریم، لذا مسلم و خاندان او همه از خاصان رکاب حسین بن علی(ع) بودند و لذا امام فرمود «بخدا قسم یارانی به وفاداری من هرگز نیامده است». [iii]



[i] - امام در پاسخ نامه اهل کوفه چنین جواب دادند و تعابیر جالبی در شخصیت جناب مسلم فرمودند که از آنجمله تعبیر برادرم و مورد وثوقم می باشد که قابل توجه است :

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» نامه‏ايست از حسين بن على بگروه مؤمنان و مسلمانان، اما بعد همانا هانى و سعيد نامه‏هاى شما را بمن رساندند، و اين دو آخرين فرستادگان شما بودند، و من همه آنچه داستان كرده‏ايد و يادآور شده‏ايد دانستم، سخن بيشتر شما اين بود كه: براى ما امام و پيشوائى نيست پس بسوى ما بيا، شايد خداوند بوسيله تو ما را بر حق و هدايت گرد آورد، و من هم اكنون برادرم و پسر عمويم و آن كس كه مورد اطمينان و وثوق من در ميان خاندانم ميباشد (يعنى) مسلم بن عقيل را بسوى شما گسيل داشتم، تا اگر مسلم براى من نوشت كه رأى و انديشه گروه شما و خردمندان و دانايانتان همانند سخن فرستادگان شما و آنچه من در نامه‏هاتان خواندم ميباشد، ان شاء اللَّه بزودى بنزد شما خواهم آمد، بجان خودم سوگند امام و پيشوا نيست جز آن كس كه بكتاب خدا در ميان مردم حكم كند، و بدادگسترى و عدالت بپاخيزد، و بدين حق ديندارى كند، و خود را در آنچه مربوط بخدا است نگهدارى كند. و السّلام.

منبع : ارشاد-ترجمه رسولى محلاتى، ج‏2، ص: 36

[ii] -  ارشاد-ترجمه رسولى محلاتى، ج‏2، ص: 57

[iii] - ارشاد-ترجمه رسولى محلاتى، ج‏2، ص: 93

حسين عليه السّلام نزديكيهاى شب – عاشوراء -  ياران خود را گرد آورد، على بن الحسين زين العابدين عليه السّلام گويد: من در آن حال با اينكه بيمار بودم نزديك شدم كه ببينم پدرم بآنان چه ميگويد، پس شنيدم رو بأصحاب كرده فرمود: سپاس كنم خداى را به بهترين سپاسها، و حمد كنم او را در خوشى و سختى، بار خدايا من سپاس گويم ترا بر اينكه ما را بنبوت گرامى داشتى و قرآن را بما آموختى و در دين ما را دانا ساختى، و گوشهاى شنوا و ديده‏هاى بينا و دلهاى آگاه بما ارزانى داشتى، پس ما را از سپاسگزاران قرار ده، اما بعد همانا من يارانى باوفاتر از ياران خود سراغ ندارم، و بهتر از ايشان نميدانم، و خاندانى نيكوكارتر و مهربانتر از خاندان خود نديده‏ام، خدايتان از جانب من پاداش نيكو دهد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha