دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۲ ذیقعدهٔ ۱۴۴۵ | May 20, 2024
کد خبر: 248166
۲۵ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۴:۳۸

مقدس اردبیلی‌(رضوان‌الله‌علیه) که یکی از مراجع بزرگ بود، روزی از لب فرات رد می‌شد که به زائری برخورد نمود ...

به گزارش سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، آنچه در پی می‌خوانید بخشی از توصیه‌های اخلاقی آیت‌الله‌العظمی مظاهری است که تقدیم می‌شود.

*افتخار مقدس اردبیلی

مقدس اردبیلی‌(رضوان‌الله‌علیه) که یکی از مراجع بزرگ بود، روزی از لب فرات رد می‌شد که به زائری برخورد نمود. این زائر یک پیرمرد دهاتی بود که بر لب فرات نشسته و در حالی که بسیار خسته می‌نمود، لباس می‌شست مقدس اردبیلی به او سلام کرد و این امر باعث طمع پیرمرد شد. پس گفت: آقا می‌توانی مقداری از لباس‌های مرا بشویی؟ مقدس اردبیلی پاسخ مثبت داد، عبا و قبا را کنار گذاشت و مشغول لباس شستن شد. پس از مدتی چند نفر از مردم و طلاب که از آنجا می‌گذشتند، مقدس اردبیلی را شناخته و به ایشان احترام نمودند این امر موجب شد پیرمرد بفهمد که لباس‌هایش را به دست مرجع تقلیدش سپرده؛ بنابراین بسیار شرمنده شد و گفت: آقا ببخشید که شما را نشناختم.

مقدس اردبیلی فرمود: باعث افتخار من است که بتوانم لباس زائر امام حسین‌(ع) را بشویم.

*امام رضا‌(ع) و شستشوی پیرمرد

حمامی را برای حضرت رضا‌(ع) قرق کردند، امام پیرمردی بیرون نرفت، تا این که حضرت وارد شدند.

پیرمرد حضرت را نشناخته و خیال کرد که ایشان از کارگران می‌باشد لذا گفت: آقا می‌شود پشت مرا کیسه بمالی؟ حضرت پاسخ مثبت داد، کیسه را گرفته و مشغول شستشوی پشت پیرمرد و سپس پاها و دست‌های او شدند.

پیرمرد ضمن شستشو متوجه شد که ایشان حضرت رضا‌(ع) می‌باشد و به همین دلیل بسیار خجلت زده شد. اما حضرت فرمودند: چرا خجالت کشیدی؟ تو بر من منت داری، زیرا ثواب بزرگی را به من دادی.

*حضرت زهرا‌(س) و پرسش‌گری پیرزن

در روایت دیگری از حضرت زهرا‌(س) می‌خوانیم که خدمتکاری نزد ایشان رفته و مساله‌ای را پرسید.

حضرت پاسخ او را داده و روانه‌اش کردند پس از چند دقیقه آن زن دوباره برگشته و همان مساله را پرسید این بار نیز حضرت زهرا‌(س) پاسخ او را دادند اما کار به اینجا ختم نشد و آن فرد چندین بار دیگر رفت و بازگشت و در آخر به حضرت گفت: من بسیار کند ذهن هستم، با این حال باید پاسخ مساله را به خانه ببرم و در غیر این صورت کتک خواهم خورد. شما ببخشید که این قدر مزاحتمان شدم. حضرت زهرا‌(س) در پاسخ او فرمودند: نه، چرا مزاحم باشی تو بر من منت داری، زیرا هر پاسخ مساله‌ای را که می‌دهم ثواب فراوان دارم و تو سبب آن می‌شود.

*نیش مار

ثقة‌الاسلام کلینی‌(ره) می‌فرماید: در قبر فردی، مار بزرگی است که هر روز انگشت بزرگش را می‌زند و او باید در قبر و در عالم برزخ با آن بسازد بعد گفت: امام صادق‌(ع) می‌فرماید می‌دانید چرا برای اینکه آن فرد می‌توانست گره از کار مسلمانی را بگشاید، اما نگشود یعنی ای آقای لوله‌کشی که پیرزنی به در مغازه‌ات ‌آمده و درخواست کرده تا لوله ترکیده آب خانه‌اش را تعمیر کنی و تو می‌توانستی بروی، اما نرفتی، این کارت ماری در گور خواهد شد و تا روز قیامت نیشت می‌زند.

ای آقای داروخانه‌چی که داروی مریض مستأصل را داشتی، اما آن را به وی ندادی، این کار تو مانند ماری تا روز قیامت در نزدت خواهد بود. ای آقای صاحب اتومبیل که زن بچه به بغل را در آفتاب سوزان و یا سرمای گزنده می‌بینی، اما او را سوار نمی‌کنی، این کار تو ماری شده و تا روز قیامت در کنارت می‌ماند.

از این رو در روایات آمده است افرادی که در معرض  حوائج مسلمین هستند، باید بسیار شاکر باشند؛ زیرا به نعمت بزرگی دست یافته‌اند.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha