پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
کد خبر: 254995
۲ شهریور ۱۳۹۰ - ۰۷:۴۳

در هر کشوری که آزادی مصادره شود و نگذارند افراد بر طبق مذهب خود عمل کنند، می­توان تقیه کرد و فرقی هم میان مسلمان و غیرمسلمان نیست؛ البته گناهش بر گردن کسی است که آزادی را مصادره کرده است.

به گزارش مرکز خبر حوزه، حضرت آیت­الله سبحانی، ظهر امروز در ادامه سلسله مباحث تفسیر قرآن خود در مجتمع آموزش عالی فقه (حجتیه) قم در تفسیر سوره منافقون، دومین منافق اسلام را ابوعامر راهب معرفی کرده و اظهار داشتند: ابوعامر راهب شخصیتی بود که قبل از ورود نبی مکرم اسلام(ص) به مدینه، برای مردم بر منابر سخنرانی می­کرد و خبر از آمدن پیغمبری از عرب برای مردم مدینه می­داد؛ اما هنگامی که رسول­الله(ص) وارد مدینه شدند و اطراف او خالی از پیروانش شد، به پیامبرگرامی اسلام(ص) حسودی کرد و مدام دین اسلام را به چالش می­کشید و در پایان مجبور شد از مدینه به مکه کوچ کند.

ایشان ادامه دادند: او هنگامی که در مکه مکرمه ساکن شد، به رهبری حزب نفاق پرداخت و زمانی که نبی مکرم اسلام(ص) مکه را فتح کردند، او مجبور به فرار از مکه به شام شد.

این مرجع تقلید با اشاره به نقش ابوعامر راهب در ساخت مسجد ضرار در مدینه، بیان داشتند: او هنگامی که به شام رفت، به منافقین مدینه پیغام داد که مسجدی در کنار مسجد مسلمین بسازند؛ اما نبی مکرم اسلام(ص) آن مسجد را خراب و ویران کرد.

معظم­له در ادامه تبیین مفهوم تقیه و با بیان این­که موضوع تقیه با نفاق متفاوت است، خاطرنشان ساختند: برخی، اشتباهاتی انجام داده­ و گفته­اند که تقیه شاخه­ای از نفاق است و در توضیح آن، این مسئله را بیان کرده­اند که منافق کسی است که در ظاهر اسلام دارد و باطنا مشرک است و انسانی هم که تقیه می­کند، قلب او با زبانش متفاوت است و این توضیح را سندی بر سخنان خود ذکر کرده­اند.

*تقیه ضد نفاق است

حضرت آیت­الله سبحانی در پاسخ به شبهه، تصریح کردند: این­که تقیه شاخه­ای از نفاق باشد، ذهنیتی اشتباه است؛ زیرا منافق کسی است که در ظاهر مسلمان اما در باطن کافر است؛ ولی شخصی که تقیه می­کند با او متفاوت است و ظاهر کافر و باطن مسلمانی دارد و او منافق محسوب نمی­شود.

ایشان در ادامه به پاسخ اشکالی دیگر پرداخته و اظهار داشتند: اشکالی که در مسئله تقیه بر شیعیان وارد می­شود این است که شیعیان از مسلمانان تقیه می­کنند و در مسجدالحرام بر فرش نماز می­خوانند؛ در حالی که باید از کفار تقیه کنند ولی ما در پاسخ به این اشکال می­گوییم که در ملاک فرقی نیست؛ زیرا در هر کشوری که آزادی مصادره شود و نگذارند افراد بر طبق مذهب خود عمل کنند، می­توان تقیه کرد و فرقی هم میان مسلمان و غیرمسلمان نیست و البته گناهش بر گردن کسی است که آزادی را مصادره کرده است.

این مرجع تقلید با اشاره به آیه نخست از سوره منافقون، ابراز داشتند: خداوند متعال در این آیه می­فرماید: "إِذَا جَاءكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ" «چون منافقان نزد تو می‌آيند گويند گواهى مى‏دهيم كه تو واقعا پيامبر خدايى و خدا [هم] مى‏داند كه تو واقعا پيامبر او هستى و خدا گواهى مى‏دهد كه مردم دوچهره سخت دروغگويند».

* پاسخ به اشکال ادبی

معظم­له در پاسخ به این سوال که چرا کلمه "سورةالمنافقون" که به عنوان اسم این سوره در قرآن کریم آورده شده است، "سورةالمنافقین" ذکر نشده است، بیان داشتند: اشکالی که مطرح شده، این است که کلمه "سوره" به "المنافقون" اضافه شده و می­بایست "سورةالمنافقین" ذکر می­شده است؛ در حالی که "سورة­المنافقون" آورده شده است و ما در پاسخ، این جواب را ذکر می­کنیم که این جمله (سورةالمنافقون) حکایت از کلمه المنافقونی دارد که در نخستین آیه از سوره منافقون آمده است و چون از باب حکایت است، نیازی به اعراب ندارد و مشکلی از لحاظ نحوی نیست.

حضرت آیت­الله سبحانی در پایان با اشاره به این­که تمام سور قرآن دارای روح هستند، خاطرنشان ساختند: روح و غرض از سوره منافقون، بی­آبرو کردن منافقان و تشریح زندگی آنان برای همگان است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha