خبرگزاری حوزه/ امروز پنجشنبه 17 محرم برابر است با سالروز میلاد دانشمند برجسته جهان اسلام بهاءالدین عاملی، معروف به شیخ بهایی در سال 953 هجری قمری.
عالمی بزرگ، محققی سترگ دانشمندی برجسته و عارفی وارسته که تاریخ علم، خرد و اندیشه، یاد و خاطره اش را با بزرگی، شوکت، فخر و مباهات درآمیخته، از او تندیسی زیبا زرین و ماندگار برساخته که بر تارک آستان علم و معرفت و دیانت و حمیت می درخشد.
مردی که هم شاعر بود و هم فقیه، هم مهندس بود و هم معمار؛ هم طبیب بود و هم عارف.
بزرگی که لوازم بزرگی را فراهم و نشانه های عظمت را در جان و جهان خویش، به راستی و درستی برپا ساخته بود.
او که چه به شهادت آثار قلمیاش و چه به گواهی فعالیتهای اجتماعی و بناهای یادبودش، در عرصه معماری و سایر قالبهای فکری و فرهنگی، در علوم بسیاری سرآمد بود و آثار بزرگی را از خود برجای گذارد.
شیخ بهایی را می توان در یک کلمه، عالمی دانست ذوالفنون که توانست با مجاهدتی کمنظیر و تلاشی بس ارجمند، پایه های مستحکم و عظیمی را در میدان علم و اندیشه اسلامی و ایرانی بنا نهد.
او یک منشور بود که درخشندگی نور علم و فهم و خرد و معرفت از جانش عبور می کرد و طیف های متنوع و زیبایی را در آسمان معرفت پدید می آورد.
و همین ذوابعاد بودن و ظهور و بروز منشوری لایههای مختلف علمی در قالبها و برون دادهای متنوع از معماری گرفته تا فقه و از هندسه تا ریاضیات و نجوم و... باعث شد تا ماندگاری نام و یاد و یادگارهای این عالم بزرگ جهان اسلام، در ساحتها و عرصه های گوناگون، شکل گیرد و پرده براندازد.
اما در این میان، چه زیبا و دل انگیز است وجه عارفانه و شهود شاعرانه این مرد عزیز، که یادگارهای کلامی و ادبیت بیانش هم براستی شوق برانگیز و دلنواز است.
خاصه آن جا که در یکی از مواقف مانا و جلوه های ماندگار شعر پارسی می سراید:
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه
ای تیره غمت را دل عشاق نشان
جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه
رفتم به در صومعه عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
...
آری؛ امروز مصادف با سالروز میلاد بزرگمردی که از طلایه داران جهاد فکری و مرشدان حقیقی میدان علم و خردورزی در طول تاریخ جهان اسلام بوده است.
شیخ بهایی چه به شهادت آثار قلمی اش و چه به گواهی فعالیتهای اجتماعی و بناهای یادبودش در عرصه معماری و سایر قالبهای فکری و فرهنگی، در علوم بسیاری سرآمد بود و آثاری از خود برجای گذارد که انسان را به حیرت وامی دارد و از مجد و عظمت او رشک در دل، شگفتی در ذهن و تحسین و ستایش بر زبان او جاری می سازد.
او در فلسفه، منطق، هیئت، ریاضیات، سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک تحصیل و پژوهش کرد و به قله رسید.
شیخ بهایی در ۸ اسفند 925 خورشیدی در بعلبک، به دنیا قدم نهاد، بعدها عنوان دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری از برایش کوچک و حقیر می نمود.
این رادمرد عرصه علم و خرد، در دانشهای فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات، سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک ممارستی کمنظیر در تحصیل، تحقیق، تألیف و تصنیف پیمود و این همه را در پهنه روح عارفانه، طبع شاعرانه، حس موسیقایی و شور و شعور معقول خویش به زانو درآورد.
شیخ بهایی فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را در محضر پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی فراگفت. منطق، کلام، معانی، بیان و ادبیات عرب را نزد نجم ابن شهاب، معروف به ملاعبدالله بهابادی، ریاضی، کلام و فلسفه را از افضل قاینی آموخت. طب را از حکیم عماد الدین محمود فراگرفت و نیز در محضر اساتید و برجستگان معرفت و حکمت نیز به تلمذ و کسب فیض پرداخت و انبان فکر و ذکرش را از خرمن دانش پرفروغ و پربار ساخت.
از جمله شاگردان ایشان میتوان به فیض کاشانی، یدر حسینی طباطبایی نائینی، ملامحمدتقی مجلسی، معروف به مجلسی اول، ملاصدرا و دیگر اجله علم و خرد همروزگار این عالم بزرگ اسلام نام برد که در محضر درس او کسب معرفت کرده اند.
شیخ بهایی در علوم و زمینه های فکری و معرفتی و حکمی بسیاری دانش آموخت و قلم رنجه کرد و تألیف و تصنیفی ماندگار برجای گذارد و از آن جمله در اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات و... .
تألیفات شیخ بهایی را عده ای 95 و گروهی نیز تا 210 جلد کتاب برشمرده اند که در حوزه های مختلف و زمینه های علمی متنوع به رشته تحریر درآمده است.
از جمله مهم ترین کتابهای ایشان میتوان به جامع عباسی اشاره کرد که شاخصترین اثر شیخ به زبان فارسی در فقه است که مبتکرانه و خلاقانه نظرها را به سوی خود معطوف کرده، بسیاری از علما از آن به عنوان دوره فقه فارسی غیر استدلالی که به صورت رساله عملیه نوشته شده، نام می برند.
شیخ بهایی از زمره عالمان عزیز و فحول علمی عظیم الشأنی است که از منظر دین و از پایگاه آیین، حلال مشکل و رافع درد مردمان روزگار و سامان خویش باشند و همین امر هم باعث هرچه بیشتر و عمیق تر شدن ارتباط و علقه و عاطفه مردمان نسبت به عالمان دینی شان می شد.
گرامی باد یاد و خاطره این رادمرد میدان علم، فکر، خرد و معرفت آموز مدرسان عصاره اندیشه و فرهنگ.
درود خدا بر روح پرفتوحش و زنده، پاینده و پر رهرو راه ماندگار و طریق جاوید و فرّ ایزدیش!