پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۲
 مبنای خاتمیت از منظر روشنفکران

حوزه/ میزگرد علمی «بررسی معنا و مبنای خاتمیت از منظر روشنفکران» با حضور اساتید حوزه و دانشگاه، در مدرسه علمیه عالی نواب مشهد برگزار شد.

 به گزارش خبرگزاری «حوزه» از مشهد، میزگرد علمی «بررسی معنا و مبنای خاتمیت از منظر روشنفکران»، امروز 10 دی، با حضور حجت‌الاسلام محمدحسن قدردان قراملکی، استادیار گروه کلام و دین‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دکتر عباس جوارشکیان، استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی، در مدرسه عالی نواب مشهد برگزار شد.

 حجت‌الاسلام قدردان در ابتدای این نشست، گفت: بحث خاتمیت مقدماتی دارد، مثل این که حقیقت وحی صعودی است یا نزولی و همچنین نیاز ما به بعثت چقدر است؟ ظهور اولیه خاتمیت این است که بعد از پیامبر اسلام(ص) پیامبری نخواهد آمد، اما سؤال این است که آیا نظر شیعه و سنی در این باب یکی است یا این که در میان شیعه اتفاق نظر وجود دارد یا خیر؟

 وی افزود: اختلافات در تفسیر خاتمیت به اختلاف در ماهیت وحی برمی‌گردد که به دو دسته می‌توان اشاره کرد؛ روشنفکران می‌گویند وحی تجربه درونی است، یعنی اتصال قلب نبی به عالم‌های مافوق که از جنس صعود بوده و نزولی در کار نیست و عده‌ای می‌گویند وحی حقیقت آسمانی و الهی است که به علت آمادگی روحی پیامبر بر او نازل می‌شود.

 وی تصریح کرد: در بحث نیاز به بعثت، برخی روشنفکران قائل به عدم نیاز ما به پیامبر هستند و برخی می‌گویند: اگر عقل حاکم باشد ما نیاز به نبی نداریم و در گذشته هم که انبیاء می‌آمدند، عقل حاکم نبوده یا توان تشخیص نداشته و الان که عقل کامل شده نیاز به استمرار وحی نداریم و دسته سوم نیز گفته‌اند: کلا نیاز به دین نداریم.

استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: نظر شیعه این است که خاتمیت به معنی انتهای وحی و باقی‌ماندن حجت الهی است، اما اقوال دیگری نیز آمده که به چند مورد اشاره می‌کنیم: حجت فقط قرآن است، حجت فقط روایات است، چون قرآن برای ما قابل فهم دقیق نیست و اینکه حجت شامل قرآن، روایات و عقل است.

 وی در پایان، گفت: عرفا نیز می‌گویند انسان کامل می‌تواند با رسیدن به عالم غیب به نوعی از وحی یا الهام برخوردار باشد، بنابراین فقط نبوت تشریعی تمام شده است.

*مبنای خاتمیت در نگاه روشنفکران بحث تجربه نبوی نیست

دکتر جوارشکیان، استادیار دانشگاه فردوسی مشهد  نیز در ادامه این نشست، گفت: ما از ادله نوبت می‌فهمیم که دائما نیاز به دین داریم، ولی سؤالی پیش می‌آید که با توجه به این نیاز، چرا خاتمیت رخ داده است؟ اگر بگوییم نیاز بشر به دین برطرف شده است با ادله اثبات نبوت تعارض دارد.

وی افزود: اگر بگوییم به این دلیل بی‌نیاز از پیامبر شده‌ایم که دین کامل به انسان عرضه شده، سئوال پیش می‌آید که نیاز به نبی تبلیغی نیز از بین رفته است؟ برای پاسخ به این سؤال می‌توان گفت: بلوغ عقلی بشریت اقتضا می‌کند که بتواند دین نازل شده را حفظ کند و نیاز به نبی تبلیغی نیز ندارد.

 وی تأکید کرد: بنابراین مبنای خاتمیت در نگاه روشنفکران بحث تجربه نبوی نیست، بلکه بحث بلوغ عقلی است، نظریه آن‌ها در هر حالتی منتهی به بی‌نیازی از دین می‌شود و قابل توجیه هم نیست چون قائل به عقل مستقل است، اما شهید مطهری می‌گوید: تکامل عقل مربوط به توانایی عقل در فهم دین است، ایشان بحث امامت را برای رفع اختلاف در فهم ضروری می‌داند.

استادیار دانشگاه فردوسی مشهد، تصریح کرد: بنابراین اساسا بلوغ عقلی باطل است، مبنای قرآنی نیز ندارد و تاریخ هم این را رد می‌کند؛ لذا باید گفت بهترین راه اثبات امامت، تأکید بر خاتمیت است ولی اشکالی به ذهن می‌رسد که اگر مبنای خاتمیت، امامت است، پس جایگاه اجتهاد کجاست؟ جواب این است که اجتهاد در عصر رسول خدا(ص) هم بوده و مربوط به زمانی است که دسترسی ما به امام محدود باشد.

انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha