پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
حجت‌الاسلام و المسلمین حاج شیخ‌ عباس پورمحمدی

حوزه/حجت‌الاسلام و المسلمین عباس پورمحمدی نقش سازنده‌ای در مبارزات با رژیم پهلوی در رفسنجان داشت به‌خاطر مبارزات مستمر، همواره از طرف ساواک زیر نظر بود و منبع اصلی توزیع اعلامیه‌های امام خمینی(ره) در رفسنجان به حساب می‌آمد.

به گزارش  خبرگزاری «حوزه» ازکرمان،  حجت‌الاسلام و المسلمین حاج شیخ‌ عباس پورمحمدی،  از علمداران‌ انقلاب‌ و از همراهان نهضت‌امام خمینی(ره) بود که کارنامه مبارزاتی قطوری دارد. ممنوع‌المنبر شدن، دستگیری و زندان‌های مکرر و تبعید به سیستان و بلوچستان، هرمزگان، زابل، سراوان و بندر لنگه بخشی از پرونده‌ مبارزاتی مرحوم پورمحمدی‌ است.

خودش درباره پرونده مبارزاتی‌اش می‌گوید: «شاید 500 صفحه در شهربانی پرونده‌ حقیر باشد. هم زندان رفتم هم تبعید شدم.» او که نقش سازنده‌ای در مبارزات با رژیم پهلوی در رفسنجان داشت به‌خاطر مبارزات مستمر، همواره از طرف ساواک زیر نظر بود و منبع اصلی توزیع اعلامیه‌های امام خمینی(ره) در رفسنجان به حساب می‌آمد.

علاوه بر اینها، مسجد امام و منزل حجت‌الاسلام پورمحمدی در رفسنجان همواره مأمن روحانیون انقلابی و وعاظ شهیر کشور بود. چنانکه بسیاری از روحانیون معروف و انقلابی از جمله حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، آیت‌الله مکارم شیرازی، آیات یزدی و صدوقی، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، آیت‌الله محلاتی، آیت‌الله نوری همدانی، آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، آیت‌الله خزعلی، آیت‌الله محمدتقی فلسفی و بسیاری از علمای مبارز به دعوت  وی در رفسنجان سخنرانی کرده‌اند.

حجت‌الاسلام شیخ‌عباس پورمحمدی در فروردین 1303شمسی، در یک خانواده‌‌ مذهبی در ماهونک رفسنجان به دنیا آمد. پدرش که غلامحسین‌ نام داشت و جزو کسبه‌ شهر بود، در مراسم مذهبی فعالیت ویژه داشت. حجت‌الاسلام پورمحمدی در این رابطه می‌گوید: «پدر ما هر هفته روضه‌خوانی داشت و در ماه مبارک رمضان، محرم و صفر هم در ماهونک جلسات روضه‌خوانی داشت. از کودکی با روحانیون آشنا بودیم و خوب یادم هست حدود 5 یا 6 ساله بودم که عصرهای پنجشنبه که مرحوم آقا شیخ‌محمد محقق از کریم‌آباد می‌آمدند به ماهونک، چند نفر بودیم که تا رودخانه که حدود 1000 متری ماهونک بود، به استقبال ایشان می‌رفتیم و از بچه‌هایی [بودیم] که در مجالس جدی خدمت می‌کردیم، چایی می‌دادیم و ناظم جلسه بودیم. به این کار عشق داشتیم...؛ لذا از کودکی با جلسه‌ تبلیغ و روحانیون آشنا بودم و استفاده می‌کردم و به مجالس عشق می‌ورزیم.»

شیخ عباس پورمحمدی در ابتدا به شغل خیاطی مشغول بود و در سال 1326 به زیّ طلبگی درآمد و تحصیلات حوزوی خود را ابتدا در رفسنجان و سپس در یزد ادامه داد. وی در این مقطع از محضر اساتیدی چون آقا شیخ‌ جواد تبریزی، آیت‌الله مشکینی و آقامیرزاحسین‌ نوری‌ تلمذ کرد؛ او در یزد با آیت‌الله مصباح یزدی هم‌حجره و هم‌مباحثه بود و در سال 1331 راهی قم شد.

در دوره‌ای که وی به تحصیل در قم اشتغال ورزید فضای سیاسی جامعه، کاملاً ملتهب و سیاسی بود. او در این دوره در درس امام‌خمینی(ره) و سایر فضلای بزرگ شرکت کرد و با بسیاری از طلاب جوان که بعدها هسته‌ اصلی هواداران و پیروان امام(ره) را تشکیل ‌دادند، آشنا شد. این آشنایی، خط سیر فعالیت‌های سیاسی وی را رقم زد. از سال 1333 به بعد که خود وی در سلک روحانیت درآمد و به عنوان واعظ شناخته ‌شد و در مساجد شهر به منبر می‌رفت.

حجت‌الاسلام پورمحمدی از سال 1341 به بعد به عنوان امام جماعت مسجد سقاخانه رفسنجان به فعالیت مبارزاتی خود ادامه داد. اما نقطه‌ عطف رفتار سیاسی حاج شیخ عباس پورمحمدی در گام نهادن به نهضت تازه‌ تأسیس روحانیت، نامه‌ معروف آیت‌الله خزعلی بود که خود حجت‌الاسلام پورمحمدی در این باره می‌گوید: «حدود 25 مهر 1341 آقای خزعلی که از سال 35 به رفسنجان ‌آمد، نامه‌ای به حقیر نوشت که آیت‌الله خمینی با دولت، سخت روبه‌رو هستند؛ در موضع لایحه‌ انجمن‌های ایالتی و ولایتی. حقیر نامه را مابین نماز مغرب و عشاء در مسجد سقاخانه خواندم و همه‌ مستمعین با صلوات بلند و بعد با گفته‌های خودشان حمایت خود را از امام نشان دادند. چند روز بعد، مقدار زیادی اعلامیه و عکس 12 نفر مجتهد از بزرگان حوزه فرستاده شد. مأمور پست بسته‌ سنگینی به حقیر داد. باز کردم عکس 12 نفر با فتوای آنها بود. مقداری برداشتم که در مسجد پخش شود. در چهارراه امام و شهید بهشتی عده‌ای ایستاده بودند. نزدیک رفتم. فرماندار، آقای فال‌اسیری شیرازی بود با تمام رؤسای ادارت که نوعاً شب‌ها منزل یک ارباب دعوت می‌شدند. حقیر از زیر عبا اعلامیه را بیرون آوردم و به هر کدام یک اعلامیه دادم. به هم نگاهی کردند و حقیر هم خداحافظی کردم. فردا صبح زود رئیس ژاندارمری آمد منزل ما و گفت: آقای پورمحمدی این طریق اعلامیه پخش کردن نیست. گفتم: بار اول بود کم‌کم یاد می‌گیرم.»

فعالیت‌های مبارزاتی وی در دهه 50 نیز به شدت ادامه داشت به طوری که در سال 1350 وی ممنوع‌الخروج شد تا بدین ترتیب مانع ارتباط وی با علمای مبارزی که خارج از ایران فعالیت می‌کردند شوند.

حجت‌الاسلام پورمحمدی به همراه سایر علمای رفسنجان در امر تبلیغ دینی و سیاسی نیز تلاش می‌کرد. به همت وی و چند تن دیگر از علما، مرجعیت امام خمینی(ره) در رفسنجان پذیرفته شد و به قول خود او «بدون اغراق 99 درصد مردم رفسنجان مقلد امام بودند». وی در همان سال از سوی آیت‌الله بروجردی و امام(ره)، وکالت جمع‌آوری وجوه شرعی را کسب کرده‌بود. در نتیجه‌ تلاش‌های سیاسی دینی وی و همراهانش، رفسنجان از سوی حکومت، لقب "قم ثانی" یافت. پورمحمدی ریشه‌ این عنوان را چنین توصیف می‌کند: «در مجموع اوضاع رفسنجان خیلی مطلوب بود و اغلب مردم با انقلاب بودند و رفسنجان معروف شده بود به قم ثانی. مطلب از این قرار بود که شاه آمده بود کرمان، یکی از دکترهای شاه، اهل رفسنجان بود. دوسه مرتبه بحث رفسنجان پیش می‌آید. بار سوم شاه می‌گوید به این قم ثانی علاقه‌ای ندارم که بعد معروف شدبه قم ثانی»

ماه‌های محرم، صفر، رمضان و دیگر ماه‌ها، علما و وعاظ معروف تهران و قم برای وعظ و تبلیغ به رفسنجان دعوت می‌شدند. چنین اقداماتی در بالابردن آگاهی‌های دینی و سیاسی مردم شهر و روستا بسیار مؤثر بود. حجت‌الاسلام پورمحمدی در این زمینه می‌گوید: «برای تبلیغ بدون اغراق صدی نود و پنج (95 درصد) مبارزان را بارها به رفسنجان برای تبلیغ دعوت کردم؛ از این جهت رفسنجان در مملکت ممتاز بود... ؛ نوشتن این مطلب زیبا نیست که راجع به خودم بگویم.

ساواک کرمان در همین رابطه شیخ عباس پورمحمدی را چنین معرفی می‌کند: «همیشه سعی دارد از واعظی دعوت نماید که آن واعظ دارای سوءسابقه باشد و این نیز خود از جمله مخالف بودن وی می‌باشد.» براساس اسناد موجود، وی در سال 1355 نیز تحت تعقیب شهربانی رفسنجان بوده است.

حجت‌الاسلام پورمحمدی پس از وقایع 19 دی قم بر شدت فعالیت‌های ضد رژیم خود افزود و همراه با مرحوم حاج سید‌احمد سادات‌خراسانی ممنوع‌المنبر شد؛ در طول این دوره نیز ایستاده در مسجد سخنرانی می‌کرد و استدلال می‌کرد که منبر نمی‌رود؛ همین فعالیت‌های وی باعث شد که او در سال 56 به دو سال تبعید در زابل محکوم شود.

حجت‌الاسلام پورمحمدی در آستانه‌ پیروزی انقلاب به رفسنجان بازگشت و موقع بازگشت امام خمینی(ره) از پاریس به ایران، به همراه هیئتی به دیدار ایشان شتافت.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha