به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» حجتالاسلام عبدالله محمدی در این نشست علمی که امروز در دانشگاه معارف اسلامی در قم برگزار شد گفت: هدف از این پژوهش و تحقیق بررسی نظریه امکان فقری در حل مسایل در دایره حکمت متعالیه است.
وی در ادامه بحث به بررسی مکاتب فکری از جمله سکولاریسم و اومانیسم پرداخت و در بیان کارکردهای بحث امکان فقری که امام علی(ع)این بحث را به غایت و تمام زیبایی در نهج البلاغه تبیین میکنند پراخت.
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ابتدای بحث در خصوص کارکردهایی تمییزی این نظریه، به بحث سکولاریسم پرداخت و گفت: رنسانس، ریشه سکولاریسم نیست بلکه نظریه خدای بازنشسته نیوتن که بر اساس تفکرات یهودیان است پایه این مکتب است.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: اگر بخواهیم در خصوص این نظریه از منظر امکان فقری وارد شویم این حالت را که جهان نسبت به خدا نسبت به تصورات ذهنی نسبت به من هستند را یادآوری کنیم که اگر یک لحظه تصورم را بردارم دیگر تصوری وجود ندارد مساله ما حل می شود زیرا اگر خداوند یک لحظه نظر خود را از جهان بردارد دیگر نیازی به براهین ابن سینا هم نداریم.
نتایج توحید
وی گفت: توحید در خالقیت و ربوبیت تکوینی و تکوینی از انواع توحید است؛ آیت الله مصباح بیان می کند که شیطان در توحید خالقیت مشکل نداشت و حتی توحید در ربوبیت تکوینی و معاد را هم قبول دارد؛ مشکل اصلی شیطان در ربوبیت تشریعی است.
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بیان کرد: برخی، ربوبیت تکوینی را مثل نیوتن و بسیاری از یهودیان توحید تکوینی را رد کردند؛ زیرا می گویند که دست خدا بسته است؛ برخی دیگر ربوبیت تکوینی را قبول کردند ولی به ربوبیت تشریعی نرسیدند، مثل سکولارها که می گویند در امور اجتماع نمی توان به حرف خدا توجه کرد زیرا امور باید به دست و نخبگان اداره شود.
وی گفت: برای اینکه از توحید در خالقیت به این دو حوزه از ربوبیت وارد شدیم در حکمت مشاء یک مسیر سخت را طی می کردیم ولی از دیدگاه وجود رابطه که ماهیت شی به خدا را از جایگاه احتیاج نگاه می کند، این رابطه شکل گرفته و مطلقیت حاکمیت خدا را باور میکند.
حجت الاسلام محمدی تصریح کرد: انسان با قانون گذاری در زندگی دیگران مالکیت و دخل و تصرف پیدا میکند؛ حال این سوال مطرح است که چه کسی حق تصرف دارد؟ قطعا خداست که حق تصرف دارد و به همین دلیل که خدا مالک است، فقط او نیز حق دخل و تصرف دارد.
استاد دانشگاه یادآورشد: در این زمینه می توانیم در عرصه فلسفه سیاسی نیز ورود کنیم؛ سوال در خصوص حق حکومت از مهمترین سوالات فلسفه سیاسی است؛ یعنی آیا رای مردم به حاکم مشروعیت میدهد یا خیر؟ یعنی اگر به رئیس جمهوری رای دادیم، آیا او حق دخل و تصرف در زندگی ما را دارد یا خیر؟
وی افزود: مشکل ما در این سوال آن است که این سوال را از دریچه توحیدی نگاه نمیکنیم؛ باید این گونه بگوییم که تنها مالک محض هستی، خداوند است زیرا در هر حاکمیتی، حق تصرفی مصروف است و تنها کسی حق تصرف دارد، کسی است که مالکیت محض دارد؛ حتی رئیس جمهوری نیز فقر محض دارد؛ به همین خاطر اگر از این مالکیت محض شروع کنیم، به فلسفه سیاسی اسلام و ولایت فقیه می رسیم و اگر این بحث را دنبال کنیم دیگر نیازی به هیچ روایت و آیه ای نخواهیم داشت؛ رهبر انقلاب بیان کردند که ولایت فقیه باید از بحث توحید تبیین شود.
وی اظهارکرد: اگر از نصب به سمت فضیلت برویم، در واقع در زمین منکران بازی می کنیم زیرا آنها هم مثل همیشه تاریخ فضیلت تراشی می کنند و به رقیب مبدل میشوند در حالی که اگر از باب نصب وارد شویم به دلیل مباحث انکار ناپذیر هیچ راهی برای آنها باقی نمیماند؛ حتی سکولاریسم نیز دراین زمینه حرفی ندارد.
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: اومانسیم از دیگر مباحثی است که در کلام جدید مطرح است؛ اومانیسم به معنی کرامت انسان نیست بلکه آن را به «انسان، خدا انگاری» معنی میکنیم؛ در این دیدگاه، انسان به جای اینکه خلیفه خدا باشد، جایگزین خدا است.
استاد دانشگاه بیان کرد: به همین دلیل است که حق و باطل و خوب و بد را انسان تعیین میکند؛ از جمله مباحثی که در این زمینه مطرح است، مساله اومانیسم مسیحی است؛ بشر مدرن زمانی که به سراغ خدا هم می رود به دنبال بندگی کردن نیست بلکه به این نتیجه رسیده است که در جامعه ای که خداباوری حتی موهوم وجود دارد، آرامش بیشتری در جامعه وجود دارد و به همین دلیل است که این اعتقاد را میپذیرد.
وی گفت: اگر از دیدگاه امکان فقری مساله را ببینیم، به راحتی این مساله حل می شود زیرا انسان همیشه در حال فقر و عجز است ؛مساله اومانیسیم پس از دکارت مطرح شد و اصلا زمینه طرح آن نبود زیرا پیش از دکارت انسان را در مقابل خداوند مسئول میدانستند.
حجت الاسلام محمدی یادآورشد: اگر با دیدگاه حکمت متعالیه و این امکان فقری مساله را مشاهده می کنیم هیچ جایی برای اومانیسم باقی نمیماند ؛حتی همه این کارها و دخل و تصرفات روحی بشر نیز به اذن خداوند است؛ این سخن، سخن حکمت متعالیه است که هرچه انسان از نظر عرفانی نیز رشد کند هیچگاه به حالت استقلال نخواهد رسید.
تحلیل رابطه علل مادی و خدا
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بیان کرد: در کلیپهای «آی ام گاد» مشاهده می کنیم که دانشمندان را کاشف علل جزیی همه پدیدههای خدا معرفی میکند؛ یعنی اگر شما اعتقاد داشتید که خداوند خالق باران است در حالی که ابرها و تبخیر آب دریا باعث باران است.
حجت الاسلام محمدی اظهارکرد: این مساله با بیان امکان فقری به راحتی حل میشود زیرا رابطه انسان با عالم همچون رابطه انسان با تصورات است؛ تصور ذهنی، آن است که بارانی از تبخیر آب دریا و ابر شکل بگیرد ؛این مساله در مقابل اراده خدا نیست بلکه تابعی از اراده خدا است.
وی گفت: برخی بیان می کنند که معجزه، از قانون علیت خارج است؛ جواب سطحی این است که مجعزه علت دیگری دارد که ما شناخت نداریم؛ حال با این امکان فقری می توانیم مشکل را حل کنیم؛ یعنی خداوند در حالت عادی و غیرعادی تابعی از نوع خاص اراده خدا است و همه این انواع اراده تحت قانون علیت است.
استاد دانشگاه بیان کرد: با دید امکان فقری، تفسیری کمالی و امامتی به انسان پیدا می کنیم یعنی هرچه انسان بالاتر می رود این حالت فقری را بیشتر متوجه می شود و به هر میزان که از حالت فقر خارج می شود بیشتر حس استقلال می کند؛ امام که بالاترین انسان است بیشترین حالت فقر را درک میکند.
وی گفت: امام هادی(ع) در روزی که امام جواد(ع) از دنیا رفتند، در شهر دیگری بودند، ولی در هنگام شهادت حضرت« انا لله» را فرمودند، و وقتی از این مساله از ایشان سوال شد، فرمودند که در این هنگام یک حالت ذلت و فقر عجیبی بر من مستولی شد که هیچگاه این حالت را نداشتم و این حالت از اختصاصات امامت است.
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران یادآورشد: امام به دلیل اینکه بیشترین حالت کمالی را از خداوند برگرفته است بیشترین حالت فقر را در مقابل خداوند دارد.
وی گفت: فقر بسیاری از متون دینی با این دیدگاه وجود رابطه محقق میشود؛ مثل اینکه در قرآن بیان می شود که خداوند بین انسان و خودش حضور دارد با این دیدگاه معنی میشود؛ یا اینکه بیان شده است که ما از رگ گردن به انسان نزدیک تر هستیم با این بحث می توانیم این مساله را بیان کنیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: امام راحل در پیامی به کنگره نهج البلاغه فرمودند که حکما باید به این عبارت فکر کنند که خداوند همراه با همه اشیا است ولی مقارن با آنها نیست و از همه جدا است ولی فاصله ای هم با آنها ندارد؛ این بحث، بحثی است که کاملا با امکان فقری حل میشود.
آثار بحث امکان فقری
وی گفت: از آثار این اندیشه آن است که این اندیشه توانست به راحتی به سوالات کلام جدید نیز پاسخ گوید و این بحث را از حوزه فلسفه به حوزه کاربردی علوم جدید وارد کرد.
حجت الاسلام محمدی بیان کرد: در این نگاه، انسان همواره احساس وابستگی و خضوع بیشتری دارد؛ احتیاجات ما به خدا تنها در نداریها خلاصه نمیشود؛ بلکه نه تنها در چیزهایی که نداریم بلکه در چیزهایی که داریم نیز محتاج به خدا هستیم و تازه چون بیشترین نزدیکی را داریم بیشترین حس فقر بر ما مستولی میشود.
استاد دانشگاه بیان کرد: این گونه نیست که انسانی که به بلا مبتلا شده است محتاج به دعا دارد و انسان معافی نیازی ندارد بلکه انسانی که دارا است در همه چیزی که دارد بازهم محتاج است؛ به همین دلیل است که حالت دعا و تضرع و التماس امام علی(ع) از همه بیشتر بود.
وی گفت: این بحث در مباحث اخلاقی، کاربرد بسیاری دارد زیرا درمانگر ترین دارو در زمینه اصلاح خلقیاتی چون ریا و بخل و غرور و تکبر و دنیا پرستی و مال پرستی و حکومت پرستی، عُجب، ترس و... است.
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران عنوان کرد: امام راحل نیز در این بحث استفادههای علمی و کاربردی و اخلاقی و عرفانی و فلسفی بسیاری داشتند و این بحث رادر همه امور به کار می بردند و به قول مقام معظم رهبری امام راحل چون توحید را با تمام وجود باور داشت و به همین دلیل که تنها از خدا خوف داشتند این خوف ایشان را به عزت رساند و استکبارگران جهان را منکوب کردند.
وی گفت: امام علی(ع) در نهج البلاغه همین بحث را مطرح می کند و در ادامه بیان می داد که فلسفه عبادت نزول بلایا نیز رسیدن به همین حالت فقری است و اگر کسی این حالت فقر را داشته باشد هیچ مال و مقامی در نظرش موجودیت پیدا نمیکند؛ همچون امام راحل که همیشه این بحث را بیان میکردند که اگر همه کسانی که امروز بر من درود می فرستند روزی بر علیه من شوند برای من تفاوتی ندارد زیرا دیگران همیشه واسط هستند و عزت بخش اصلی، تنها خدا است که انسان بازهم در مقابل او فقر مطلق است.
313/21