شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
حجت الاسلام و المسلمین امیر لهراسبی

حوزه/ در همین هفته یک آقای ایرانی که در فرانسه زندگی می کرد، به همراه همسر فرانسوی و فرزندانش به موزه آمدند. بعد از چند روز دوباره دیدیم برگشتند، وقتی علت را جویا شدیم گفتند که این موزه آنقدر جذابیت داشته که ما دفعه قبل نرسیدیم همه آثار را ببینیم ...

خبرنگار خبرگزاری «حوزه»،‌ در گفت و گوی اختصاصی با حجت الاسلام و المسلمین امیر لهراسبی، مدیر موزه ملی قرآن کریم در تهران، به فعالیت های این موزه پرداخته که تقدیم می شود:

 ضمن عرض تبریک به مناسبت روز جهانی موزه ها و هفته میراث فرهنگی و با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، ابتدا از خود شما به عنوان یک مدیر حوزوی در پست های غیر حوزوی شروع کنیم و سپس به سراغ موزه خواهیم رفت. ابتدائا یک معرفی اجمالی از خودتان بفرمائید.

بنده امیر لهراسبی هستم. مجموع مقدمات و سطح را در حوزه علمیه تهران به پایان رساندم. دوره مقدمات را در سه مدرسه مروی، مدرسه شیخ عبدالحسین و مدرسه معیر به اتمام رساندم و سطح را هم در حوزه مجد تهران گذراندم.

پیش از طلبگی از محضر درس اخلاق اساتید بزرگواری مانند مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی و مرحوم آیت الله حق شناس و در ایام طلبگی هم از محضر مرحوم آیت الله خسروشاهی، آیت الله عابدی زنجانی و آقا سیدرضی شیرازی و فرزندان رهبر معظم انقلاب اسلامی بهره بردم.

از آنجایی هم که علاقه مند به دروس فلسفی بودم، بصورت آزاد بعضی از دورس کارشناسی فلسفه را در دانشگاه تهران و پس از آن بعضی از دروس اساسی ارشد فلسفه را در دانشگاه شهید بهشتی پشت سر گذاشتم.

بعد از دوران تحصیل هم وارد کارهای فرهنگی شدم و حدود سه سال ریاست شورای فرهنگی موزه ملی ایران را به عهده داشتم و اکنون هم حدود یک سال است که به عنوان مدیر موزه ملی قرآن کریم خدمتگزار قرآن هستم. در حوزه علمیه هم بعضی دروس مقدماتی را تدریس می نمایم.

مطلبی که در رابطه با شما جلب توجه می کند، جوان بودن جنابعالی است و ما متاسفانه در کشور عادت به دیدن مدیران جوان نداریم، نظر شما در این رابطه چیست؟

 این خواست نظام است و همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند که گره مشکلات کشور به دست جوانان باز می شود، باید در مقام عمل به این فرموده بر آمد و به جوان ها میدان داد. بنده هم چون خودم را نماینده یک نسل می دانم، وظیفه ای بسیار سنگین احساس می کنم.

البته بار مسئولیت بنده بسیار سنگین می شود وقتی به جز نمایندگی جوانان، نماینده روحانیت هم به آن اضافه می شود. سومین مسئولیت هم اینکه فعالیت بنده در یک مجموعه قرآنی است و کار در چنین مجموعه ای خود مسئولیتی بزرگ است. در کنار اینکه متاسفانه پیش از ورود ما این مجموعه از ریل خارج شده بود و بنده باید با تمام این مسئولیت ها، موزه ملی قرآن کریم را هم به ریل باز گردانم که دشواری کار را چند برابر می کند.

 به همان دلیلی که عرض کردم و دیدن جوانان در پست های مدیریتی هنوز برای ما جا نیفتاده است، زمانی که یک جوان را  در جایگاه مدیریتی می بینیم، این نکته به ذهن متبادر می شود که شخص احتمالا با استفاده از رانت آقازادگی به این جایگاه رسیده است، آیا شما هم از این رانت بهره بردید؟

بله بنده هم آقازاده هستم و جزء کسانی هستم که از ژن برتر بهره می برند. البته نه آنطور که شما  برداشت می کنید. چرا که پدرمان با زحمت و نان کارگری ما را پرورش داد و مادرمان ما را سر سفره اهل بیت(ع) بزرگ کرد. از این لحاظ ژن ما ژن خوبی است و تعبیر آقا زادگی و ژن خوب به این نحو بر ما صدق می کند.

اما بنده هیچ نسبت و رفاقتی با هیچ مسئولی نداشتم و فعالیت خود را از مسئول فرهنگی پایگاه بسیج شروع کردم و پله پله در مباحث فرهنگی پیش رفتم و بعد از ایامی مشاور فرهنگی شدم و بعد از آن رئیس شواری فرهنگی موزه ملی ایران و سپس به مدیریت موزه ملی قرآن کریم رسیدم و این هم که امروز در این پست هستم به دلیل طرحی بود که بنا به درخواست ریاست سابق سازمان میراث فرهنگی ارائه کرده بودم و آنها خواستند که اجرای طرح را هم بر عهده بگیرم.

در اینصورت یک مسئولیت دیگر هم برای شما متصور است و آن نمایندگی جوانانی است که بدون رانت می خواهند در پست های مدیریتی ورود کنند. خب به سراغ موزه ملی قرآن کریم برویم. در مورد این موزه ادعا می شود که نه تنها در سطح کشور بلکه در سطح دنیا از این لحاظ که بصورت تخصصی به بحث قرآن کریم پرداخته است، موزه ای بی نظیر محسوب می شود، آیا این مطلب درستی است؟

 بهتر است بگوییم چنین موزه ای بی نظیر بوده چون در زمانی که تاسیس شد اولین موزه قرآن کریم و بهترین موزه در این زمینه بود، اما امروزه با توجه به این که سایر کشورهای اسلامی هم دست به کار شده اند دیگر تنها موزه تخصصی قرآن کریم نیست.

یکی از مشکلاتی که در این زمینه به نظر می رسد این است که مثل سایر آثار تاریخی که متاسفانه گاهی دیده می شود بصورت غیر قانونی به خارج از کشور خصوصا به کشور های حاشیه خلیج فارس قاچاق می شوند، نسخ خطی قرآن کریم هم از این قاعده مستثنا نبوده و برای ساخت تاریخ و تمدنی جعلی وارد کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس می شود. در این رابطه چه چاره هایی باید اندیشیده شود؟

خرید و فروش نسخ خطی در کشور مجاز است اما خروج آن از کشور خلاف قانون است. اما چه بسا خیلی از این نسخه ها در حال خارج شدن از کشور هستند. حساسیت بنده روی نسخه خطی از این باب است که چون نسخه خطی یک علم است، علاوه بر محتوا، چند نوع علم در آن به کار رفته. مانند صحافی، ساخت ورق، ساخت جوهر، کتابت و تذهیب و... که همه اینها علم هایی تمدن ساز هستند. وقتی کشوری در حاشیه خلیج فارس ادعا می کند که دارای این نسخ است، یعنی برای خود با علومی که ذکر شد تمدنی می سازد که آن را نداشته است و اصولا بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس، قدمتشان به اندازه نسخ خطی ما هم نیست.

اما متاسفانه با یک برنامه ریزی در حال تمدن سازی برای خود هستند و بطور مثال امارات به دنبال ثبت بادگیرها در فهرست آثار یونسکو است. در حالی که قدمتش به اندازه بعضی از خانه ها مسکونی همین امروز یزد هم نیست. دغدغه ما هم این است که تمدن کشور ما چرا باید با سهل انگاری به نام کشورهای دیگر تمام شود و این از ضعف ها و بی برنامگی ماست.

 راه حل شما برای مقابله با این مشکل چیست؟

اولین راه حل این است که یک مرکز دیجیتال سازی نسخ خطی داشته باشیم. ما در حال بسترسازی برای این کار هستیم.

دومین کاری هم که می توانیم انجام دهیم این است که کلیه آثار تاریخی-فرهنگی باید شناسنامه دار باشند و اگر من یک نسخه خطی دارم و می خواهم خودم از آن نگهداری کنم باید برایش شناسنامه تهیه کنم. اگر این آثار شناسنامه دار شوند در فروش آن هم به نفع دارندگان آثار اصیل و هم خریداران این آثار است چون صدور شناسنامه پس از بررسی اثر صورت می گیرد و به این نحو آثار اصیل از آثار جعلی قابل تفکیک خواهند بود.

 مزیت دیگر طرح این است که چون این آثار در کشور به ثبت رسیده اند، به هر نحوی که از مرز ها خارج شوند، قابل استرداد و رسیدگی خواهند بود و دیگر کشوری نمی تواند آن آثار را به نام خود ثبت کند.

 بله همینطور است.

 آثار موجود در موزه عمدتا اهدایی اند یا خریداری شده اند؟

 آثار موجود در موزه را چند بخش تشکیل می دهد. یک بخش آن مربوط می شود به زمان تاسیس که آثاری خریداری شدند و امروز بخش عمده آثار موجود را تشکیل می دهند.

بخشی از آثار هم در موزه ها و مجموعه های دیگر نگهداری می شد که پس از جمع آوری به موزه ملی قرآن کریم منتقل شد.

بخش سوم را هم آثار اهدایی تشکیل می دهد که به تازگی راه افتاده است و ما از شنبه 29 اردیبشهت ماه نمایشگاهی با عنوان آثار اهدایی برگزار خواهیم کرد که مردم می توانند برای بازدید به موزه تشریف بیاورند و خود این کار انگیزه ای است برای اهدا کنندگان و آنهایی که می خواهند آثار خود را به موزه اهدا کنند.

البته نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که ما زمانی می توانیم از مردم انتظار داشته باشیم نسخ خطی خود را به موزه اهدا کنند که مردم ما را حافظان و قدردانان خوبی برای آثار خود بدانند.

با توجه به اینکه پاسداری از قرآن کریم از وظایف مسئولان است و موزه ملی قرآن کریم هم مجموعه ای است که برای رشد و اعتلا نیاز به خدمت رسانی دارد، یکی از مطالبی که در آشنایی بیشتر مردم با موزه ملی قرآن کریم می تواند موثر باشد بحث استفاده از رسانه های نظام و مشخصا صدا وسیما در جهت معرفی مجموعه به مردم است. شما در این زمینه چه برنامه هایی دارید؟

 بنده برای موزه قرآن کریم سه برنامه دارم. برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت. اینکه بازدیدکنندگان زیادی به موزه بیایند و خوراک فرهنگی خوبی هم داشته باشند و ما هم موزه ای در شان نظام مقدس جمهوری اسلامی و شیعه و حتی در شان قرآن کریم داشته باشیم، از ایده آل هایی است که نیازمند بسترسازی است.

کاری که ما در برنامه میان مدت باید انجام دهیم این است که بستر های مورد نیاز را آماده کنیم. اگر فعالیت ها طبق برنامه پیش برود، آن وقت است که ما با آمادگی کامل به استقبال رسانه ها خواهیم رفت.

فکر می کنید این برنامه در چه بازه زمانی به نتیجه برسد؟

 به این دلیل که منابع ما مشخص نیست و ما نمی دانیم با چه میزان منابعی قرار است کارمان را پیش ببریم بنابراین نمی شود زمان معین کرد. به همین دلیل باید با واقعیت جلو رفت.

 انتظاراتی که از ناحیه مخاطبین نسبت به موزه ملی قرآن کریم وجود دارد، انتظارات به حقی است. مسئولین امر در رابطه با برآورده شدن انتظارات مخاطبین چه کارهایی باید انجام دهند؟

به همه آقایانی که مسئولیت دارند عرض کرده ام که جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها کشور شیعه باید یک مجموعه ای داشته باشد که آن مجموعه تخصصا کار قرآنی انجام دهد و بصورت عینی باعث رفع شبهات و هجمه ها بشود.

 یک نکته ای که شما در مصاحبه ها مطرح کردید و نکته ای کلیدی هم به نظر می رسد این است که ما در موزه ملی قرآن کریم اگر بتوانیم نسخه هایی قدیمی داشته باشیم که از قرون ابتدایی اسلام باشند، شبهات روز وهابیت مبنی بر اینکه قرآن شیعه متفاوت است خود به خود مرتفع می شود.

بله این شبهات باید بصورت عینی رفع شوند. یکی از طرح هایی که بنده برای موزه ملی قرآن کریم در نظر دارم این است که موزه قرآن باید محلی برای دیپلماسی فرهنگی کشورهای اسلامی باشد. چون در اینجا قرآن محوریت دارد و قرآن محور وحدت است. اساسا هم جای دیگری در کشور ما وجود ندارد که به این شکل کار قرآنی انجام دهد و مسئولیتی قرآنی داشته باشد.

 به نظر شما این دغدغه تا چه حد بین مسئولین وجود دارد که کار قرآنی موثری در جامعه انجام بشود؟

اگر ما می خواهیم جامعه ای قرآنی داشته باشیم باید نتیجه فرهنگ قرآن در کف جامعه بروز و ظهور یابد. اگر قرآن در کف جامعه حضور نداشته باشد، دغدغه مسئولین عمدتا به این سمت می رود که ما چکاری انجام دهیم تا شاخصه های فرهنگی مان را به شاخصه های اسلامی نزدیک کنیم و در این بین شاید دیگر دغدغه اینکه موزه قرآن کریم داشته باشیم یا نه در درجات بعدی اهمیت قرار می گیرد و دز این زمینه کاری هم از دست موزه مهجور قرآن کریم بر نمی آید که بخواهد راسا وارد چنین مسائلی بشود.

متاسفانه هر جایی که نامی از قرآن کریم وجود دارد این نام با مهجوریت گره خورده است.

بله در آیه سی ام سوره مبارکه فرقان هم اشاره شده است که : و قال الرسول یا رب انَّ قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا.

یک مشکلی که در رابطه با بازدید از قرآن کریم به چشم می خورد، ایام و ساعت کاری موزه است. امکان مراجعه به موزه فقط از شنبه تا چهارشنبه و از ساعت 9 الی 16 برای بازدیدکنندگان وجود دارد. برای رفع این مشکل چه چاره هایی می توان اندیشید و آیا شما آمادگی برای توسعه ایام و ساعات بازدید از موزه را دارا هستید؟

همه موزه ها باید در مجموع 6 روز در سال تعطیل باشند. بنده آمادگی این را اعلام می کنم که موزه ملی قرآن کریم در تمام ایام سال و بصورت 24 ساعته میزبان بازدیدکنندگان باشد. چون فضا فضای قرآنی است و ارتباط با قرآن روز تعطیل و ساعات استراحت ندارد. اما باید ببینیم که بقیه نهاد ها هم این آمادگی را دارند یا خیر.

چون ما در منطقه ای قرار داریم که اطرافمان را ساختمان های حکومتی تشکیل داده اند، متاسفانه همان حساسیت های که در رابطه با آن مکان ها وجود دارد برای موزه ملی قرآن کریم هم در نظر گرفته شده است که اصولا اشتباه است. چون موزه یک مکان عمومی و مردمی است.

مدیر سابق موزه برای مرتفع شدن این مشکل و همچنین مشکل رطوبتی که در موزه وجود دارد، بحث انتقال این موزه را به مکانی دیگر مطرح کرده بودند، نظر شما در رابطه با این طرح چیست؟

مکان جغرافیایی یک مجموعه جزء هویت آن مجموعه محسوب می شود و جابجایی موزه اصلا کار درستی نیست. اما در رابطه با رطوبت، عزمی ایجاد شده و ان شاءالله این مشکل به زودی مرتفع خواهد شد.

در مورد سایر محدودیت ها هم زمانی بود که برای ورود سخت گیری های زیادی انجام می شد، آوردن تلفن همراه ممنوع بود و آمدن خبرنگاران محدودیت های زیادی داشت. اما طبق برنامه ریزی این محدودیت ها کاهش یافت. در رابطه با موانع موجود هم باید با دوستانی که در حفاظت از موزه همکاری می کنند تعاملات بیشتری برقرار شود که این تعاملات هم شدنی است و سعی ما بر این است که تا پایان سال 97 این محدودیت ها بطور کامل برطرف شود.

 یکی از ویژگی های موزه ملی قرآن کریم، ساختمان آن است که به خودی خود جذابیت های بصری فوق العاده ای دارد و از معماری اصیلی بهره برده است، واقعا هم حیف بود اگر مکان موزه تغییر پیدا می کرد.

 ساختمان موزه از بی نظیرترین سازه های معاصر است و خیلی وقت ها دانشجویان بسیاری از رشته معماری می آیند و شروع می کنند به تصویر برداری و نکته برداری از این سازه.

 در رابطه با قدمت و ارزش اشیاء موجود در موزه توضیحی ارائه بفرمائید.

 قدیمی ترین آثار موجود در این موزه نسخ خطی هستند که به خط کوفی نگاشته شده اند و مربوط می شوند به قرن سوم هجری. در کنار اینها ما نسخی با خطوط بزرگانی همچون مرحوم مجلسی، نیریزی، ارسنجانی و میرطاهر همدانی داریم که واقعا آثاری بی نظیر هستند. از آثار معاصر هم خطوط آقایان یدالله کابلی، احسایی، مجموعه آثار استاد امیرخانی و سایر بزرگان در اینجا نگهداری می شوند.

آثار موجود را هم غیر از نسخ خطی، مواردی دیگری مانند اشیاء فلزی، تابلو های خوشنویسی، تابلوهای نقاشی خط، نقاشی، تذهیب و نگارگری تشکیل می دهند که بسیاری از این آثار در مخزن هستند و هنوز شرایط رونمایی از آنها فراهم نشده است.

تفاوتی که موزه ملی قرآن کریم با سایر موزه ها و مجموعه ها دارد در این است که فقط یک بار بازدید از آن کفایت نمی کند و مخاطب حتی می تواند ارتباط پیوسته ای با موزه با داشته باشد.

متاسفانه بخاطر مباحث معیشتی توجه به فرهنگ در بین مردم ما کمرنگ شده است. اما بطور مثال در همین هفته یک آقای ایرانی که در فرانسه زندگی می کرد، به همراه همسر فرانسوی و فرزندانش به موزه آمدند. بعد از چند روز دوباره دیدیم برگشتند، وقتی علت را جویا شدیم گفتند که این موزه آنقدر جذابیت داشته که ما دفعه قبل نرسیدیم همه آثار را ببینیم.

 مشخصا چه نهاد هایی وظیفه دارند که موزه قرآن را یاری نمایند؟

 این موزه زیر مجموعه سازمان میراث فرهنگی و یک مجموعه دولتی است و همراهی خدماتی و مالی از سایر نهاد ها بسیار مشکل است. اما ما آمادگی این را داریم که با همه مجموعه های مرتبط فعالیت های مشترک تعریف کنیم. مجموعه های قرآنی باید مانند حلقه های یک زنجیر با محوریت قرآن کریم فعالیت های مشترک داشته باشند.

 یکی از ویژگی های این موزه، کتابخانه تخصصی است که موزه از آن بهره می برد. برای بهره مندی مخاطبین از این کتابخانه چه شرایطی وجود دارد؟

کتابخانه موزه تشکیل شده از آثار بسیار بی نظیری است که بر غنای این کتابخانه تخصصی افزوده است اما در حال حاضر به دلایلی از جمله نبود نیروهای کاری کافی نمی تواند به خوبی میزبان علاقه مندان باشد اما  برای بازدید از کتابخانه مشکلی وجود ندارد.

 در رابطه با شرکت در نمایشگاه بین المللی قرآن کریم برنامه ای دارید؟

 متاسفانه شرایطی که باید برای حضور موزه ملی قرآن کریم در نمایشگاه نیاز است فراهم نشده است بنابراین ما هم نمی توانیم با این وضعیت در نمایشگاه حضور داشته باشیم.

 برای حضور توریست های خارجی در موزه چه برنامه ای دارید؟

برنامه چگونگی افزایش توریست های خارجی آماده است اما این برنامه در اولویت ما نیست. چون ما ابتدا باید مردم خودمان را با موزه آشنا کنیم. البته کاری که در این زمینه انجام خواهیم داد این است که معاونت بین المللی موزه را راه اندازی خواهیم کرد.

 لطفا رئوس برنامه هایی که برای سال 97 دارید را بیان کنید.

 بعضی از موارد را عرض می کنم از جمله راه اندازی معاونت بین الملل موزه، حذف کوریدور ورودی موزه و راه اندازی مرکز تصویر برداری دیجیتال نسخ خطی.

 برای رسیدن موزه به جایگاه اصلی خود، دو اراده باید وجود داشته باشد. یک اراده مردم که باید برای این گنجیه ملی خود ارزش قائل شوند و اوقاتی را برای بازدید از آن اختصاص دهند و دوم اراده مسئولین که شرایط مناسب را برای بازدید عمومی مهیا سازند. در این زمینه چه صحبتی با مردم و مسئولین دارید؟

ببینید اراده از سوی مردم کاملا وجود دارد. در همین اردیبشهت ماه، ما 500 بازدید کننده داشته ایم که آمار خوبی با شرایط موجود می باشد. این نشاندهنده علاقه مندی مردم است. ما باید به سمتی برویم که این علاقه مندی مردم هم گسترش یابد و هم تداوم یابد. ما باید کاری کنیم که این موزه یک مکان آرامش بخش معنوی برای مردم باشد که هر گاه نیاز معنوی احساس کردند به دامن قرآن رجوع کنند.

 چه همکاری هایی می تواند بین مجموعه موزه با حوزه علمیه شکل بگیرد؟

 ما اینجا نشستی با مسئولین حوزه علمیه تهران داشته ایم. با توجه به اینکه بعد از تاکیدات مقام معظم رهبری نسبت به هنر دینی، نگاه حوزه هم نسبت به هنر تفاوت پیدا کرده است، راه برای فعالیت های مشترک باز است.

ما این آمادگی را داریم که هر نوع همکاری با حوزه علمیه انجام دهیم و بطور مثال جشنواره ها و نشست های مرتبط با قرآن و هنر های قرآنی تعریف کنیم و با همکاری یکدیگر برگزار نماییم.

با توجه به اینکه شما از مدیران حوزوی محسوب می شوید نظرتان در رابطه با برطرف نمودن دغدغه رهبری معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه حوزه باید انقلابی بماند و باید از سکولاریزه شدن حوزه علمیه جلوگیری کرد چیست؟

 به نظر من ابتدائا باید تعریفی برای انقلابی بودن و مراد رهبری معظم انقلاب از آن را شرح دهیم. چون در غیر اینصورت هر طلبه ای می تواند هر کاری انجام دهد و بعدش بگوید من کار انقلابی انجام دادم. در مرحله بعد ما باید روی سه مورد برنامه ریزی داشته باشیم. اولا متون درسی و محتوایی که ارائه می دهیم، ثانیا اساتیدی که از آنها استفاده می شود و ثالثا باید روی ورودی های حوزه علمیه خیلی حساس باشیم.

اگر با یک نگاه جدی و تغییرات بنیادی به این مسئله بپردازیم و در این سه زمینه تلاش کنیم قطعا رسیدن به نقطه مطلوب در دسترس خواهد بود. البته بنده یک نظر هم دارد و آن این است که طلبه بیش از اینکه موضع گیری های سیاسی و جناحی داشته باشد باید موضع گیری هایی انقلابی داشته باشد.

 با توجه به طرح تغییر و تحولاتی که بعد از آمدن آیت الله اعرافی به حوزه علمیه مطرح شده است، شما آینده حوزه علمیه را چطور می بینید؟

به هر حال حوزه علمیه و طلبه ها باید در مجامع علمی حرفی برای گفتن داشته باشند. اگر یک حوزوی نتواند حرفی برای بیان در جوامع علمی جهان داشته باشد و نتواند اینگونه تعاملات را برقرار کند عقب خواهد ماند و دلیل اینکه می بینیم از واتیکان شدن حوزه صحبت می شود هم همین عدم ارتباطی است که یک حوزوی باید با جهان داشته باشد. در مقابل این حرف ما باید بگوییم که حوزه علمیه نه تنها برای قم بلکه برای همه جهان باید برنامه داشته باشد چون ادعای ما ادعایی فرا جغرافیایی است.

اگر قرار باشد ما یک حوزه و حوزوی فعال و پویا داشته باشیم، لازمه هایی دارد و از لوازم آن ارتباط با دنیاست. ارتباط با دنیا هم با دانستن زبان انگلیسی و زبان های خارجی و درس خواندن خوب در کلاس هایی است که اساتیدی با نگاه بین المللی در آن تدریس می کنند فراهم می شود.

 با تشکر از فرصتی که در اخیتار ما قرار دادید و برای شما آرزوی موفقیت داریم.

بنده هم از خبرگزاری حوزه تشکر می کنم.

گفت و گو : محمد جواد عطایی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha