پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
آیت الله العظمی سبحانی

حوزه/ حضرت آیت‎الله سبحانی با اشاره به محروم شدن جهان اسلام از خلافت امام علی(ع) پس از پیامبر اکرم(ص) گفتند: یک انتخاب باعث شد که جهان اسلام این همه گرفتاری و دوری از آرامش را تجربه کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حضرت آیتالله سبحانی بعد از ظهر امروز در درس تفسیر سوره برائت که در مدرسه حجتیه برگزار شد، با اشاره به سالروز شهادت امام علی(ع) به نقلی از ابن ابی الحدید در خصوص اینکه امام علی(ع)مظهر جمع اضداد هستند گفتند: یعنی در حالی که در جنگ های متعدد پشت صدها کافر را به خاک مالید، ولی در مقابل یک کودک یتیم به چه شکلی متاثر می شود و آن نرمی که در مقابل مردم و یتیمان و مردم کوچه و بازار دارد به هیچ وجه با آن صلابتی که در میدان جنگ دارند قابل مقایسه نیست.
ایشان افزودند: وقتی خطبه های امام علی(ع) را با دید عرفانی می نگریم چنان تصور می شود که ایشان گویا سالهای سال با هیچ بشری ارتباط نداشته و در یک گوشه ای از کوه یا بیابان تنها و تنها عبادت می کرده است و همه لحظات عمر خود را در سلوک به سر برده است ولی همین انسان به حدی با مردم معاشرت دارد که همیشه در بین آنها است و با آنها ارتباط دارد و از حال آنها جویا است و شب ها برای مردم نان و غذا می برد.
این مرجع تقلید گفتند: امام علی(ع) در عین حالی که در سلوک الهی و عرفان و عبادات در جایگاهی بود که هیچ بشری به جز نبی با ایشان همانندی ندارد و لیدر همین حال نیز پس از غصب خلافت از ایشان به سراغ مردم می رود و برای حفظ نظام اسلامی پاسخگوی سوالات مردم است و با فعالیت های اقتصادی عمومی مشکلات مردم و کشاورزان و فرودستان جامعه را رفع می کنند و همچون چشمه ای جوشان به امورات مردم رسیدگی میکند.
حضرت آیت الله سبحانی تصریح کردند: زمانی که خطبه های ایشان را از بعد کلامی بررسی می کنیم چونان است که ایشان صبح تا شب عمر خود را در یک دانشگاه کلامی سپری کرده است و در پی استنباطات کلامی است زیرا مبانی که ایشان مطرح می کند باب های جدیدی از عرفان و کلام اسلامی است و مبانی است که هیچ جا نظیر نداشته است.
معظم له یادآورشدند: همه این مباحث باعث می شود که به این اصل ایمان بیاوریم که این انسان، انسان زمینی و محیط این سرزمین و محیط نیست بلکه از محیط الهی و مکتب الهی برآمده است زیرا مکتب انسانی نمی تواند چنین انسانی را تربیت کند؛ ایشان حاصل مکتب رشد الهی بودند.
ایشان گفتند: اگر ایشان را می شناختند قطعا حضرت را خانه نشین نمی کردند و این همه گرفتاری و جنگ و فتنه و.. در جهان اسلام ایجاد نمی شد؛ مطالعه تاریخ مسلمانان نشان می دهد که یک انتخاب کوچک و انکار مساله خلافت ایشان باعث بروز چه مشکلاتی در جهان اسلام شد و نیروهایی که می توانست صرف عمران و آبادی و علم ومعارف الهی در سایه صلح و آرامش شود صرف جنگ و کشتار و ... شد.

معظم له در بحث تفسیری خود نیز با اشاره به آیه ۲۹ این سوره اظهارکردند: خداوند در این آیه در خصوص اهل کتاب بحث می کند و در خصوص این گروه نسبت به مشرکان، نرمش نشان می دهد؛ در این آیه خداوند از آنها انتقادات صریحی می کند و بیان می دارد که این گروه به خدا و آخرت ایمان ندارند و حرمت هایی که اسلام ایجاد کرد را حلال شمردند؛ در اینجا سوالات مهمی در تاریخ تفسیر ایجاد شده که چرا به اهل کتاب چنین انتقاداتی مطرح شده است با توجه به اینکه آنها به خدا ایمان دارند و آخرت را نیز رد نمی کنند.
این مفسر قرآن بیان کردند: نکته اول این است که منظور خداوند این است که این گروه ایمان صحیح به خدا ندارند زیرا در آیه بعد بیان می دارد که یهودیان، عزیز و مسیحیان عیسی را فرزند خدا می دانند پس از این ایمان به خدا، درست نیست زیرا خداوند بی نیاز، نیازی به پسر و همسر ندارد؛ حتی یهودیان نیز علاقه زیادی به تجسیم خداوند دارند.
حضرت آیت الله سبحانی گفتند: در خصوص مساله آخرت نیز مباحث مهمی مطرح است که اعتقاد آنها به آخرت نیز اعتقاد درستی نیست و با معارف دین الهی فرق دارد؛ یهودیان در تورات محرف خود اصلا به آخرت به شکل بسیار بسیار جزیی پرداخته اند و جز در موارد نادر سخنی از آخرت به میان نیاورده اند؛ نقد سوم نیز آن است که این گروه به آنچه از سوی پیامبر تحریم شده است بی اعتنا هستند.

معظم له تصریح کردند: این مساله نیز از دو بعد قابل ارزیابی است؛ اول اینکه این گروه به نظر پیامبران خود نیز بی اعتنا هستند؛ مثلا رباخواری از سوی مسیح(ع) و موسی(ع) منع شده است در حالی که یهودیان و مسیحیان به آن می پردازند؛ همچنین، این دو گروه به احکام اسلامی نیز بی اعتنا هستند؛ انتقاد چهارمی که خداوند به این دو گروه در این آیه بیان می دارد آن است که این دو گروه به دین حق معتقد نشدند و آن را نپذیرفتند، در حالی که دین آنها و کتاب آنها محرف است و با آنچه در شریعت و اعتقادات اصیل مسیحیت و یهودیت اعتقادی ندارند و آن را نیز از دست دادند.
ایشان گفتند: اسلام با نرمشی که نسبت به اهل کتاب دارد در این آیه بیان می دارد که به جای اینکه با این گروه مثل مشرکان جنگی انجام شود، می توانند با پرداخت جزیه که مالیات به رئوس است از تمام حقوقی که مسلمانان در جامعه اسلامی دارند برخوردار شوند؛ در اینجا نیز هیچ ظلمی به آنها نشده است زیرا همان مالیاتی که مردم دیگر می دادند با یک قید ساده به آنها نیز می خورد ولی آنها می توانند مثل همه مسلمانان از همه حقوق و نهادهای جامعه اسلامی استفاده کنند.
 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha