پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۵ شوال ۱۴۴۵ | Apr 25, 2024
لا اکراه فی الدین

حوزه/ تكیه به طاغوت ‏ها و هر آنچه غیر خدایى است، گسستنى و از بین رفتنى است. تنها رشته‏ اى كه گسسته نمى‏گردد، ایمان به خداست. «لا انفصام لها»

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه 256 سوره بقره پرداخته است.

* آيه               

لا إِکْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقي‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ

* ترجمه                      

در (پذیرش) دین، اكراهى نیست. همانا راه رشد از گمراهى روشن شده است، پس هر كه به طاغوت كافر شود و به خداوند ایمان آورد، قطعاً به دستگیره محكمى دست یافته، كه گسستنى براى آن نیست. وخداوند شنواى دانا است.

* نکته ها                     

ایمان قلبى با اجبار حاصل نمى ‏شود، بلكه با برهان، اخلاق و موعظه مى ‏توان در دل ها نفوذ كرد، ولى این به آن معنا نیست كه هر كس در عمل بتواند هر منكرى را انجام دهد و بگوید من آزادم و كسى حقّ ندارد مرا از راهى كه انتخاب كرده ‏ام بازدارد. قوانین جزایى اسلام همچون تعزیرات، حدود، دیات و قصاص و واجباتى همچون نهى از منكر و جهاد، نشانه آن است كه حتّى اگر كسى قلباً اعتقادى ندارد، ولى حقّ ندارد براى جامعه یك فرد موذى باشد.

اسلامى كه به كفّار مى‏ گوید: «هاتوا برهانكم ان كنتم صادقین» [بقره، 111] اگر در ادّعاى خود صادقید، برهان و دلیل ارائه كنید. چگونه ممكن است مردم را در پذیرش اسلام، اجبار نماید؟

جهاد در اسلام یا براى مبارزه با طاغوت ‏ها و شكستن نظام ‏هاى جبّارى است كه اجازه تفكّر را به ملّت ‏ها نمى ‏دهند و یا براى محو شرك و خرافه‏ پرستى است كه در حقیقت یك بیمارى است و سكوت در برابر آن، ظلم به انسانیّت است.

مطابق روایات، یكى از مصادیق تمسك به «عروة الوثقى» و ریسمان محكم الهى، اتصال با اولیاى خدا و اهل ‏بیت علیهم السلام است.

رسول اكرم صلى الله علیه وآله به حضرت على علیه السلام فرمودند: «انت العروة الوثقى». [تفسیر برهان، ج‏1، ص‏141] *

* پيام ها              

1- دینى كه برهان و منطق دارد، نیازى به اكراه و اجبار ندارد. «لااكراه فى الدین»

2- تأثیر زور در اعمال و حركات است، نه در افكار و عقاید. «لااكراه فى الدین»

3- راه حقّ از باطل جدا شده، تا حجّت بر مردم تمام باشد. روشن شدن راه حقّ، با عقل، وحى و معجزات است. «قد تبیّن الرشد من الغى» اسلام دین رشد است.

4- دین، مایه‏ ى رشد انسانیّت است. «قد تبیّن الرشد من الغى»

5 - اسلام با استكبار سازش ندارد. «یكفر بالطاغوت»

6- تا طاغوت ‏ها محو نشوند، توحید جلوه نمى‏ كند. اوّل كفر به طاغوت، بعد ایمان به خدا. «فمن یكفر بالطاغوت ویؤمن باللّه»

7- كفر به طاغوت و ایمان به خدا باید دائمى باشد. «یكفر، یؤمن» فعل مضارع نشانه‏ى تداوم است.

8- محكم بودن ریسمان الهى كافى نیست، محكم گرفتن هم شرط است. «فقد استمسك بالعروة...»

9- تكیه به طاغوت ‏ها و هر آنچه غیر خدایى است، گسستنى و از بین رفتنى است. تنها رشته‏ اى كه گسسته نمى‏گردد، ایمان به خداست. «لا انفصام لها»

10- ایمان به خدا و رابطه با اولیاى خدا ابدى است. «لاانفصام لها» ولى طاغوت‏ ها در قیامت از پیروان خود تبّرى خواهند جست.

11- ایمان به خدا و كفر به طاغوت باید واقعى باشد، نه منافقانه. زیرا خداوند مى ‏داند و مى ‏شنود. «واللّه سمیع علیم»

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha