یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
کد خبر: 469139
۲۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۸
حجت الاسلام محمدرضا برته

حوزه/ اخیراً چنین ادعا می‌شود که روحانیت در سایه تصدی مسئولیت‌های جدید و به‌طور خاص، دولتی و حاکمیتی، سرمایه اجتماعی خویش یعنی اعتماد و پذیرش مردم را از دست داده است. ولی واقعیتی که نباید از آن غافل شد، خطای تحلیل تک‌عاملی و تک‌شاخصی در مناسبات اجتماعی و وزن‌دهی به نیروهاست.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حجت‌الاسلام‌ والمسلمین محمد رضا برته مدیر اطلاع رسانی و رسانه حوزه های علمیه، در سرمقاله جدیدترین شماره هفته‌نامه « افق حوزه» نوشت:

روحانیت به عنوان نیروی فعال اجتماعی برخاسته از بطن جامعه و مبتنی بر متن دین یکی از نهادهای تأثیرگذار و تاریخ‌ساز ایران، به‌ویژه ایران معاصر بوده است.

روحانیت شغلی در کنار سایر مشاغل نیست و کارویژه‌اش براساس مناسبات اقتصادی تعریف نمی‌شود و رسالتی است به‌منظور تأمین سعادت انسان که با هر شغلی قابل جمع شدن است. از این رو روحانی اقتصاددان، روحانی ادیب، روحانی مدیر و یا روحانی سیاست‌مدار هرگز واژگان غریبی نیستند و بر همین مبنا است که روحانیت شیعه در ایران به‌عنوان نهادی مردمی، همیشه نقش هدایت و حمایت از عامه را برعهده داشته است.

اخیراً چنین ادعا می‌شود که روحانیت در سایه تصدی مسئولیت‌های جدید و به‌طور خاص، دولتی و حاکمیتی، سرمایه اجتماعی خویش یعنی اعتماد و پذیرش مردم را از دست داده است. ولی واقعیتی که نباید از آن غافل شد خطای تحلیل تک‌عاملی و تک‌شاخصی در مناسبات اجتماعی و وزن‌دهی به نیروهاست.

عموماً کسانی که قایل به فروکاستن مقبولیت اجتماعی روحانیت‌اند، تقلیل فرمان‌پذیری سیاسی در بخشی از طیف‌ها نسبت به نهادهای رسمی دین را سنجه و شاخص اصلی می‌دانند. بررسی دقیق‌تر تحولات ایران به‌ویژه پس‌از انقلاب اسلامی، با توجه ویژه به تغییرات گسترده در بافت فرهنگی ایران، زوایای کمتر‌دیده‌شده‌ای از مناسبات روحانیت و مردم را به تصویر خواهد کشید.

ایران قبل‌ از انقلاب که بیش‌از 52 درصد جمعیت بالای 6 سال آن بی‌سواد و شاخص تبعیض جنسیتی در سوادآموزی‌اش 24 درصد بود، اکنون از جامعه‌ای برخوردار است که فقط قریب به 10 درصد جمعیت بالای 6 سال بی‌سواد و به دلیل هزینه‌کرد نزدیک به 75 درصد بودجه‌ها و امکانات سوادآموزی برای بانوان، نرخ فاصله جنسیتی آن در حوزه علم‌اندوزی به کمتر از 4 درصد رسیده ‌است.

چنین رشدیافتگی و حرکت شتابانی که تحلیل‌ و مطالبه‌گری جامعه را به‌شدت افزایش می‌دهد، نسبت به خدمات دینی و معرفتی نیز سیل تقاضای انباشته‌شده‌ای ایجاد خواهد کرد.

از سوی دیگر درنوردیدن عرصه‌های جدید سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به یمن ورود ایران به باشگاه علم، ارتباط گسترده‌تر و معنادار با دنیای معاصر و نهایتاً تلاش و تقاضای درخور توجه به‌منظور تولید پیوست اسلامی عرصه های علمی به‌ویژه علوم انسانی، همه و همه بر مطالبات و درخواست‌های عموم مردم و به‌ویژه صاحب‌نظران از روحانیت و به معنای دقیق‌تر، حوزه‌های علمیه به‌عنوان نهاد متکفل امر دین و تربیت دینی به‌طور زایدالوصفی افزوده است.

امروزه دیگر مطالبه مردم صرفاً به تبیین شاخص‌های حرکت سیاسی انقلاب و یا کادرسازی و تربیت نیرو محدود نمی‌شود. اکنون مطالبات جدی‌تری در خصوص خرده نظام‌ها و مکتب‌های سیاسی، امنیتی، دفاعی، تئوری‌های اقتصادی، تئوری‌های بومی‌شده فرهنگی و... از علما و فضلای حوزه مطرح است.

تأسیس کرسی‌های پرشمار درس خارج فقه در موضوعات پیش‌گفته و مبتلا‌به ملی و بین‌المللی مثل فقه التربیه، فقه فرهنگ، فقه اقتصاد، فقه حقوق بشر، فقه رسانه، فقه خانواده، فقه نظام و... همگی در راستای پاسخ به نیازهای فوق است.

به همان ‌میزان که ساده‌انگاری و چشم‌پوشی از عرصه‌های نوپیدای نقش‌آفرینی روحانیت و بی‌توجهی به سازماندهی و نهادمندی آن متناسب با اقتضائات جهان معاصر، غیرعالمانه و نابخشودنی‌است، غفلت از لزوم استمرار ارتباط مردمی و چهره‌به‌چهره روحانیت با بدنه جامعه و نپرداختن به آسیب‌های احتمالی هم شایسته تحلیلی علمی نخواهد بود.

در واقع می‌توان ضمن توجه به تغییر شکل عمل‌گری و بازترسیم اهداف تمدنی برای نهاد روحانیت و با دست زدن به یک تحلیل چند ساحتی چنین برداشت کرد که جنس تعاملات و تأثیرگذاری روحانیت در اجتماع در عین توجه به عامه مردم، جنبه‌های تخصصی‌تری در ابعاد ملی و بین‌المللی به خود گرفته است و امروزه صدای مکتب اهل‌بیت‌ علیهم السلام به برکت مجاهدت‌های علمای سخت‌کوش و مخلص آن از اقصی‌نقاط عالم، پرطنین و جان‌فزا به گوش می‌رسد.

به واقع فتاوای تقریب، سکوت و جهاد مراجع معظم دامت برکاتهم، بازیگران جدی و تأثیرگذار کلان‌رخ‌دادهای بین‌المللی دنیای معاصرند، به‌گونه‌ای که به روشنی می‌توان ضریب نفوذ حرکت علمای مکتب اهل‌بیت‌ علیهم السلام به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی را از متغیرهای تعیین‌کننده معادلات جهان کنونی دانست.

محمدرضا برته

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha