پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ |۱۷ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 28, 2024
چادر مشکی

حوزه/ هیچوقت شکست غرور را در پیشانی پدری از خاطرم نمی‌رود که برای خرید دو چادر برای دخترانش آمد اما برای یکیشان هم نتوانست بخرد و درهم‌شکسته رفت، اخیرا طرحی را پیاده کردیم که چادر استفاده شده مادران را برای کودکانشان تبدیل به چند مدل زیبا و کودکانه کنیم.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، در یک سال اخیر مشکلات اقتصادی،‌ نوسان‌های قیمت ارز و افزایش قیمت‌ محصولات مختلف موجب مشکلات اقتصادی بسیار زیادی در جامعه شده است؛ یکی از محصولاتی که در این مدت دچار افزایش قیمت زیادی شده است، چادر مشکی است. افزایش بی‌رویه قیمت چادر موجب است که بسیاری از خانواده‌ها برای خرید چادر با مشکلات زیادی روبرو شوند کوثر نیوز با یکی از تولیدکنندگان و فروشندگان چادر گفت‌وگو کرده که متن این گفت‌وگو به شرح زیر است:

 

خود را معرفی کنید و از سوابق کاری خود بگویید:

اجازه بدهید به صورت کلی و کم توضیح دهم و در ادامه مباحث توضیحات لازم را در حیطه کاری خود ارائه دهم.

دلیلش را می‌گویید؟

از دلسوزی‌های مسئولان نگرانم، رسم بازار، جنگ با شرایط برای حصول به نتیجه است فلذا نه از نوسانات بازار و غیره بلکه از انهدام نرم و نقطه‌زن مسئولان، سابقه، خاطره و عبرت‌هایی دارم که در ادامه عرض می‌کنم.

 توقعتان از مسئولان چه بوده و هست که حالا نگران دلسوزیشان هستید؟

قدیم‌ترها توقع زیادی داشتم اما حالا تنها از آن‌ها استدعا می‌کنم نگران معضل و مشکل مردم و تولید نباشند، وقتی آن‌ها نگران می‌شوند ما نگران‌تر می‌شویم.

 

 می‌شود موضوع را مصداقی‌تر تشریح کنید؟

در سال ۸۶ عالی‌ترین مرکز طراحی و تولید انبوه پوشش‌های شاخص اسلامی را در یکی از شهرستان‌های استان‌های شمالی دایر کرده و به ازای دریافت تنها ۱۰۰ میلیون تومان وام و با حضور ۶۰ نفر نیروی محلی پس از آموزش‌های دقیق و حساب شده در کارگاهی با بیش از ۴۰ دستگاه مجهز و به‌روز فعالیت خود را آغاز کردیم.

همه چیز خوب پیش می‌رفت، محصول تولیدی این کارگاه بیش‌فعال بیش از ۱۵۰ نوع پوشش اسلامی قابل عرضه در سراسر کشور در دو شیفت کاری بود اما مدیران وقت اداره کار و تأمین اجتماعی آن شهرستان جذب نیروی بیش از ۵ نفر را اقدامی مجرمانه ( عین عبارت ریاست وقت اداره کار و تأمین اجتماعی آن شهرستان) تقلی کرده و به کرات به ما اخطار دادند که به جز ۵ نفر، بقیه کارکنان باید اخراج شوند.

کارگران و مدیریت‌ دست در دست هم سخت مقاومت کردند، آن‌قدر که به طور خودجوش کارگران از بالای درب کارگاه دیده‌بان گذاشتند تا کارشناس یا بازرسی به کارگاه وارد نشوند اما آن‌قدر تبر قانون در دست آن مدیران کوبنده و جانکاه بود که بالاخره این سرو نوبالیده بر زمین افتاد.

زمانی که بانک بابت تسهیلات اعطایی به این کارگاه مشغول جویدن تتمه رگ و ریشه این سرو جوانمرگ بودند شنیدیم که مسئولان مشغول دلسوزی برای موارد مشابهی هستند.

مثال من در این موضوع به شجاعان غریب‌مانده در فاو است که دست بسته و خیانت دیده شدند غافل از اینکه کسی نیست که پشتشان در بیاید و از آن‌ها حمایت کند و تا کنون نیز کسی نیست که آبی بر خاکسترشان بریزد.

نگرانی مسئولان سبب شده تا بدون ساماندهی زیرساخت‌ها، بلندهمتان ایثارگر عرصه تولید هرچه بیشتر به بانک‌ها بدهکار شوند.

 

گرانی مواد اولیه بر تولید شما، بازار و مردم چه تأثیری گذاشته است؟

آن‌بخشی که زود به ثبات درآمدی می‌رسد بازار است، (بالاخره هرچه به تاجر بالایی بدهد از پایینی جبرانش می‌کند) در بازار هرچه بیرحم‌تر، سریعتر و پرسودتر خواهند بود اما تولیدکننده مانند کشاورز آفتاب‌سوخته تنهایی است که فردی آبش را و فردی نان چاشتش را می‌برد، یکی دسته بیلش را تحریم می‌کند و وقتی می‌خواهد از شاخه درخت باغش دسته بیل بسازد ملخ بر مزرعه‌اش می‌تارانند و به فصل برداشت که می‌رسد قفل درب گمرک خراب می‌شود و بدون حساب و کتاب هرکسی می‌آورد و می‌برد، فصل برداشت که تمام می‌شود قحطی می‌آید و خودش نیز هیچ ندارد چراکه خودش مجبور شده همه چیز را به هیچ بفروشد.

اما مردم و ما ادراک مردم؛ هیچوقت شکست غرور را در پیشانی پدری از خاطرم نمی‌رود که برای خرید دو چادر برای دخترانش آمد اما برای یکیشان هم نتوانست بخرد و درهم‌شکسته رفت، اخیرا طرحی را پیاده کردیم که چادر استفاده شده مادران را برای کودکانشان تبدیل به چند مدل زیبا و کودکانه کنیم،(قبل از این از انجام تعمیرات روی چادرهای استفاده شده اکراه داشتیم) هرچند هنگام رفتن کودک شاد و خندان، مادر راضی و پدر سپاسگزار است و ما با لبخند آن‌ها را بدرقه می‌کنیم اما چه کسی است که نداند لبخند ما از گریه غم‌انگیزتر است.

 

استقبال مردم را از پارچه‌های ایرانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اقتصاد مملکت مدیون دین و تدین مردم است و این مردم شریف انقلابی به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی علی‌رغم اکراه قلبی برخی از آن‌ها به سمت خرید کالای ایرانی به ویژه چادر ایرانی گام برداشته‌اند و به قدری خرید کردند و تولید آنقدر با این خریدن‌ها صیقل خورد که اکنون متأسفانه بعضی از کسبه اجناس بنجل و بی‌کیفیت در انبار مانده خود را به نام جنس ایرانی به مردم انقلابی قالب می‌کنند که سبب وهن کیفیت تولیدات ایرانی می‌شود.

 

کیفیت پارجه‌های ایرانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به طرز تحسین‌برانگیزی خوب است و با این استقبال مردم در حال عالی شدن هستند.

 

چرا سهم زیادی از بازار چادر ایران در انحصار محصولات خارجی است؟

دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد که دلیل اول آن به‌خواب زدگی، به‌خواب‌ماندگی و به‌خواب رفتگی مسئولان و دلیل دوم سود‌های افسانه‌ای تجارت استراتژیک این کالا و همچنین درک برکت منافع این کالا توسط تجار بلاد کفر و غفلت از تولید و تجارت این کالا توسط تجار داخلی است.

دلیل دیگر غفلت نیروهای ارزشی و انقلابی از این مهم که خرید از کفار تقویت جبهه کفر است و دلیل آخر نیز تفاخر بلاهت‌بار عده‌ای از زنان طبقه متمول به مارک و برند ستاره‌های ژاپنی چادر و لباس‌هایشان است.

 

نظرتان در خصوص طرح‌های مختلف چادر چیست؟

بسیار معترضم و گله‌دارم، نمی‌شود با رنگ و روغن کردن این نجیب‌ترین هویت آسمانی زن مسلمان کسی را به حجاب راغب یا کسی را عفیف کرد جز آنکه ماهیت چادر در وهن و غبار شبهات نامفهوم و سردرگم بشود که کار به جایی برسد که زن چادری که رنگ روسری، رژ، سایه بالا و پایین رخسار و ساق دست و نقش کفش خود را با هم ست کرده است نماد زن چادری امروزی بشود و چه کسی است که باور ندارد اینگونه دل نامحرمان حریص‌تر به کشف عفت و حیای زن می‌شود.

چادر کما هو چادر، یک کلمه است نه یک ادا بیشتر و نه یک نخ کمتر، از تمامی بلواگران سیاسی و اجتماعی استدعا می‌کنم اول چادر که سنت و لباس حضرت مادر است را زمین‌ بگذارند و سپس باهرچیز دیگری که می‌خواهند کار داشته باشند.

فلذا در مجموعه خود اصرار و اجباری نمی‌بینم تغییراتی در آنچه که از چادر هست بدهیم مگر آنچه که کاربردی‌تر، پوشیده‌تر و آسان‌تر شود.

 

متوجه شدیم که برخی طراحان چادر، منع برداشت طرح‌هایی نظیر حسنی و جلابیب را اعمال کرده‌اند؛ نظر شما نسبت به این مسئله چیست؟

سخن من با این افراد این است که خواهران عزیز! محدودکردن طرح‌ها و مدل‌های چادر در شأن ما نیست، جلوی این چشمه جوشان که از فکر و توفیق‌ها بالا می‌زند را نبندید و بگذارید که جویبارهای طرح و فکر در هم بریزند و استدعا می‌کنم که هر توجیهی را که دارید کنار بگذارید.

تا قبل از این و برای طرح‌هایی که پیش از این وجود داشت چه کسی برای چادرهایی که در سر داشتید با عذر و بهانه محدودتان کرد که ندوزید و نپوشید؟ شما نیز برای نسل بعدی چنین کنید و اجازه دهید در سرتاسر عالم هرکسی خواست از نیم تا صد درصد طرح‌های چادرتان را طبق میل خود استفاده کند.

اگر لیاقت داشته باشم و توفیق الهی با بنده یار باشد کتاب جامع حجاب اسلامی را در زمینه تولیدات کارگاهی و خانگی حتی مدرسه‌ای و دانشگاهی را تألیف و به غبار نیک‌بخت گوشه چادر حضرت زهرا(س) و پیروان پاکش به صورت کاملا رایگان هدیه می‌کنم.

ما که در جبهه اسلام بوده و الصاق‌ شده به آرمان حضرت زهرائیم باید بدانیم که تجارت غیرمتعارف چادر بد تجارتی است.

اگر به خادمی چادر و حجاب اعتقاد داشته باشیم دنیامان را آباد کرده‌ایم و اگر طمع‌های مالی را از تراوشات فکری خود بزداییم آخرت خود را از دنیای آباد خود نیز آبادتر می‌کنیم، بگذاریم از جای جای فکرها و ایده‌ها آنقدر چشمه بجوشد و در تار و پور اجتماع نفوذ کند، فرهنگ شود، هویت و شاخصه ایجاد کند تا به قطب تولیدات حجاب و عفاف جهانی تبدیل شود.

 

 

انتظارتان از مسئولان عالی‌رتبه فرهنگی چیست؟

از مسئولان شورای عالی انقلاب فرهنگی انتظار اجرای قانون حجاب دارم و بعضی مسئولان برای آنکه آن را اجرا نکنند از آن ایرادتراشی نکنند تا در جلسات آن را استحاله کرده و زمان بخرند تا وقتی که همه چیز از دست برود، اما مشخصا از برخی مسئولان دولتی استدعا می‌کنم که از حجاب نه خوبش را بگویند و نه بدش را و کار آن را به دیانت عامه مردم واگذارند.

 

 

پوشش امروزی بانوان را در عرصه‌های مختلف جامعه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متأسفانه در برخی عرصه‌ها مانند پوشش ورزشی بانوان اتفاقات عجیبی رخ داده است، واقعا شما باورتان شده که شورت ورزشی و ساپورت حجاب اسلامی است؟ کی ما به خواب رفتیم که در معیارهای اسلامی پوشش زن مسلمان کودتا شده است که ساپورت به‌عنوان حجاب اسلامی تصویب شد.

 اگر این همان است و آن همین پس چرا دانش‌آموز دختر یک کلاس مجبور است از خانه تا مدرسه و در مدرسه مانتو و شلوار بلند و گشاد بپوشد اما دختر دیگری در همان کلاس تشویق هم می‌شود که در مجامع ورزشی داخل و خارج با ساپورت بدود، دوچرخه سواری کند و غیره...، با این روند به زودی قطعا مسابقات شنای اسلامی زنان هم خواهیم داشت.

 

برای این همه تناقض چه دارند که بگویند، کاش علما پیرامون این مسائل اعلام موضع کنند که چرا در کتاب‌های آموزشی دانش‌آموزان گاه تصویری از زن چادری نیست یا حرفی از حجاب و چادر زده نمی‌شود، آیا در هر اجتماع جهانی هر جایزه‌ای بدهند ما باید به هر شکلی شده زنان را به آن جوایز برسانیم، سوال اساسی این است که چرا قانون حجاب ابلاغ و اجرا نمی‌شود تا همه تکلیف خود را بدانند.

 

رسانه‌ها و صداوسیما نقش مهمی در زمینه حجاب و چادر دارند، عملکرد آن‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نسبت به صدا و سیما نیز گله‌هایی دارم، در تصاویر شبکه‌های داخلی با تکنیک‌های مختلفی قسمت‌هایی از بدن زنان نامسلمان خارجی را به‌طرز ناشیانه‌ای محو می‌کنند تا حدود شرعی تصاویر رعایت شده باشد! اما شبکه‌های ماهواره‌ای ایرانی چه؟ آیا مردان ایرانی چشم و دل ناپاک‌‌تری نسبت به مردان خارجی دارند؟ آیا این تضاد معیارها نیست؟ چرا پوشش مجری‌های شبکه‌های اول و دوم تراز انقلابی است اما مجری‌ شبکه‌های ماهواره‌ای ایرانی غرق در رنگ و روغن و بزک هستند، بی‌نوا مجری‌های زن خارجی در آرایش کردن به گرد برخی از این مجری‌ها نیز نمی‌رسند.

امروزه وقتی با این مشکلات و مسائل رو برو می‌شویم چه حساب شده می‌توان به نازک شدن آن اسلامی که بدلش را با اصلش جابجا کردند پی برد.

تنها زنانی که سرتاپا به موازات معیارهای پوشش تقریبا مناسب اسلامی می‌تازند زنان تبه‌کار نقش‌های تلویزیونی هستند که بسیار عجیب و غریب بلند و پوشیده و دریغ از یک تار موی نمایان بوده و حسابی مستورند.

البته گزارشگران وقت راهپیمایی‌ها تلاش می‌کنند تا زنان روسری تا فرق سر با گیسوان افشانده را یافته و از آن‌ها در باره انقلاب و ارزش‌های آن جویا شوند و در شب‌های قدر اشک چشم خانم‌های بی‌حجاب انگار رنگین‌تر از چشم باحجابان می‌شود.

در صدا و سیما اگر حرفی از زن خانه‌دار است قطعا حراف، حسود، سلطه‌جو بر همسر و خانواده‌، ولخرج، مصرفی، بدگو، غیبت‌کننده و خاله‌زنک است، آقای رئیس صدا و سیما بانوامین‌های ما کو؟... خب آن یکی به رحمت خدا رفت مادر شهید مدافع حرمی که حاضر به خرید جنازه پسرش از کشندگانش نشد کجاست؟ آقای رئیس اسوه‌های ما مطالبات ما هستند.

 

سخن و حرف آخری برای گفتن دارید؟

می‌خواهم روضه چادر بخوانم؛ از دشمنی که بر سفره رنگ و نخ و پارچه و تجارت آن نشسته است، از تاجر و شرکت‌های حمل و نقل دریایی و هوایی و زمینی از داخل و خارج کشور...، از عمده‌فروشان کشوری تا بازاریان خرد و کلان، از کارخانه‌های بزرگ تا کارگاه‌های کوچک و کوچک‌تر چادر، از فروشندگان دوره‌گرد تا قسطی‌فروشان سر گذر، از خیاطی‌های محلی تا تولیدی‌های سازمانی و اداری، از مبلغانی که آن‌را تبلیغ می‌کنند، از دشمنانی که آن را تقبیح می‌کنند و پولش را می‌گیرند، از کسانی که با آن تبلیغ می‌کنند، با آن تبلیغ می‌شوند، از کسانی که آن را بر می‌دارند و به نان و نوا می‌رسند و آنانی که با گذاشتنش به نیک‌نامی می‌رسند، آنان که با آن می‌جنگند و آنان که برای آن می‌جنگند همه بر سفره چادر نشسته و همه روزی از سر چادر می‌خورند، هنوز بحث بحثِ چادر است و هنوز چادر چادر است و پرچم است.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha