دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ |۱۴ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 16, 2024
کد خبر: 926632
۱۶ آبان ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۴
رضا جوان

حوزه/ همین یکی دو روز پیش باز داغم داغ‌تر شد، من توی آن سفر که نرفتم، می‌خواستم دانشگاه کابل را هم ببینم. حالا اما دانشگاه کابل برایم گره خورده با آن پیامک که گفته بود: جان پدر کجاستی.

به گزارش خبرگزاری حوزه، به دنبال انفجار تروریستی در دانشگاه کابل و شهادت جمعی از دانشجویان افغانستانی، تصویر پیامک پدر یکی از دانشجویان منتشر شد که پس از آنکه فرزندش مدتی طولانی جواب موبایل‌اش را نمی‌دهد، پدر به او پیامک می‌زند: جان پدر کجاستی؟ حجت‌الاسلام رضا جوان هم در واکنش به این خبر در صفحه مجازی‌اش  نوشته است:

من قرار بود بروم افغانستان. بهار چند سال پیش برنامه‌ریزی سفرم را انجام دادم و چند و چونش را مشخص کردم. همه چیز جور بود جز این‌که در ماه پایانی بهار قیمت‌ها گران شد، دلار اوج گرفت و هزینه ویزا آن قدر بالا رفت که دیگر توان پرداختش را نداشتم.

نشد و تا امروز اگر حسرت یک سفر به دلم مانده باشد، حسرت همان سفر به افغانستان است.

چند روز پیش مصاحبه‌ای از رضا امیرخانی می‌دیدم که می‌گفت اگر قرار باشد جایی جز ایران زندگی کند، می‌رود افغانستان. توی ذهنم تصویرهایی از «جانستان کابلستان» روشن شد و باز داغ آن سفر که نرفته بودم.

همین یکی دو روز پیش باز داغم داغ‌تر شد، من توی آن سفر که نرفتم، می‌خواستم دانشگاه کابل را هم ببینم. حالا اما دانشگاه کابل برایم گره خورده با آن پیامک که گفته بود: جان پدر کجاستی.

من توی این پیام غم نمی‌بینم، هر کار می‌کنم اضطراب از دلش پیدا نمی‌کنم به جایش عمقی از مهربانی پدرانه را می‌بینم که با ادبیاتی ریشه‌دار همراه شده و من افغانستان را برای این هر دو دوست دارم.

من افغانستانِ ندیده‌ام را دوست دارم به خاطر آن وجه انسانی که پشت همه خبرها از افغانستان پنهان است، همانی که از لابه‌لای حرف‌های محمدحسین جعفریان و رضا امیرخانی و عالیه عطایی پیدایش کرده‌ام. افغانستانی که فرق دارد با کلیشه‌های رسمی.

کاش بشود یک روز بالاخره بروم و افغانستانی‌ها را در کشورشان و سر خانه و کاشانه‌شان ببینم قبل از آن‌که دردی به دردها و داغی به داغ‌های این مردم و کشور اضافه شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha