به گزارش خبرگزاری حوزه ،حجت الاسلام و المسلمین بنیادی نائب رئیس مجمع عمومی جامعه مدرسین در یادداشتی به مسأله مهم تولید که از سوی رهبر معظم انقلاب بیان شده است پرداخته که به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
بیانیه گام دوم انقلاب، مجموعهای کامل از علل و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی و چشم اندازی روشن از سیر تکاملی آینده انقلاب اسلامی ایران را ترسیم میکند؛ نگاه ژرف نگارنده معظم بیانیه و بیان موضوعاتی که هویت و سیر کمالیافته انقلاب اسلامی را تبیین، و آیندهای با اهداف متعالیه مشخص و افق روشن را در برابر آنان قرار میدهد؛ نگاه موضوعی و مطالعات مسألهمحور و تکالیف ایجاد شده، وضوح و شناخت سرفصلهای جنبش و جهش نظام انقلابی در گام دوم انقلاب، ویژگی ممتاز بیانیه میباشد که درک و همت مضاعف همگان به ویژه نخبگان و فرهیختگان را میطلبد.
فراوانی موضوعات، سرفصلهای رشد، توسعه ارزشی و مأموریتهای تعریف شده بویژه برای «جوانان مؤمن و متعهد» از دیگر ویژگیهای برجسته و روشن بیانیه گام دوم انقلاب میباشد و از آنجا که لسان بیانیه، «لسان عمل و تحقق مفاد» است، نگرش عملگرایانه به بیانیه را ضروری مینماید؛ به همین دلیل لازم است، مطالعات تبیینی بیانیه گام دوم انقلاب، به جهت حرکتی و جنبه عملی تبدیل گردد تا مقصود واقعی از بیانیه و مقصد حقیقی گام دوم انقلاب، محقق گردد.
این نوشتهگونه، توجه به الزامات عملی بیانیه گام دوم انقلاب که با عنوان «چهار مؤلفه تحقق مفاد بیانیه گام دوم انقلاب؛ تکلیف مداری، مأموریتشناسی، الگوسازی سازی و مدیریت جهادی» مورد نظر میباشد که در چهار عنوان اساسی به آن پرداخته میشود:
۱- تکلیف مداری در گام دوم انقلاب:
ماهیت انقلاب اسلامی از آغاز نهضت تا امروز در تمام سطوح رهبری، مسئولین و مردم، براساس محوریت عمل به تکلیف صورت گرفته؛ حرکت بر اساس تکلیف، روحیه و جرأت اقدام در تمام صحنهها را در انسان ایجاد میکند، علاوه بر این «تعهدی مقدس» و «تحرکی مبتنی بر دیانت و عقلانیت» را در کالبد انسانها ایجاد میکند؛ تشخیص، شناخت و قدرت بر انجام تکلیف، سه عنصر تحقق تکالیف میباشد. نکته مهم دیگر در بحث تکالیف، توجه خطابات به افراد و اقشار بر اساس مخاطب خاص یا عموم مخاطبین است، از اینرو فضای بیانیه، تکلیفسازی نسبت به عموم مخاطبان در گام دوم انقلاب می باشد.
ضرورتها و الزامات عمل موفق به تکالیف:
برای انجام احسن عموم تکالیف، ضرورتهایی وجود دارد که با در نظر گرفتن آنها، تحقق مقصود از تکالیف، حتمی است و این امر در تکالیف بیانیه نیز صادق است، که عبارتند از: ۱- التزام نظری و عملی به تکالیف بیانیه ۲- تفکیک و شناخت موضوعات بیانیه ۳- استقامت در انجام و تحقق تکالیف ۴- توکل و امید در اثر بخش بودن عمل به تکالیف؛
در حقیقت؛ نگاه جامع مخاطبین به موضوعات، مقاصد، تکالیف و حکمت آنها، علاوه بر مهیا کردن بستر انجام وظائف، شوق و حساسیتها را در انجام تکالیف، بیشتر میکند، اساسا در نظر گرفتن چهار مولفه مزبور، موجب شکلگیری عنوان «تعهدات انسان» در قبال انجام دادن و به سرانجام رساندن وظائف و تکالیف میشود و «مفهوم تکلیف را همراه با لطف» مینماید.
اولویت داشتن «تکلیفمداری» در تحقق مفاد بیانیه:
ثمره تکلیفمداری، پایبندی به تعهدات فردی و اجتماعی است، به همین دلیل است که در هر جامعهای تکلیفمداران، تعهدی واقعی نسبت به حفظ گذشته و شناخت حال و آثار تکالیف در آینده دارند که فرایند حقمدار بودن، انسان را در مدار عمل و انجام تکالیف قرار میدهد. بنابراین تکالیف بیانیه گام دوم به عنوان «سندی تکلیفساز» است که بر حقائق توصیه میکند و بر حقمداری مخاطبین خود تأکید دارد.
رهبر فرزانه انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب پس از بیان سرفصل های چهل سال گذشته انقلاب، خطاب به جوانان میفرمایند: «انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام بزرگ دوّم را در پیشبرد آن بردارید» که این کلام، همان بیان موضوع و ایجاد تکلیف برای تحقق اهداف انقلاب و کسب توفیقات در گام دوم میباشد.
۲- مأموریتشناسی در بیانیه گام دوم انقلاب:
موضوع مهم و برآمده از بیانیه، شناخت مأموریتها است که پس از شکلگیری اصل فهم و باور به تکالیف، دارای اهمیت خاصی است، شناخت مأموریتها در بیانیه و انطباق آنها با حقائق میدانی و افقهای پیشرو، نقطههای آغاز تلاش در تحقق مفاد و مضامین بیانیه گام دوم انقلاب است؛ آنچه دارای اهمیت بیشتری است اعتقاد به اینکه انقلاب اسلامی در عین حال که فرصتی بینظیر برای توسعه و تعالی کشور محسوب میشود، رسالتی مهمتر برای همگان بویژه جوانان ایجاد کرده تا با فهم درست و درک کامل از مقطع کنونی، مأموریتهای جهانی و تمدنساز خود را بازشناسی کنند تا براساس شناخت ظرفیتها و توانائیها در مسیر درست خود قرار گیرند و سیری کمالبخش در رسیدن به افق ظهور ولایت عظمی ارواحنا فداه داشته باشند که اهمیت این مسیر و این افق، نیازمند شناختی جامع از مأموریتها دارد، براین اساس باید گفت که: بیانیه گام دوم انقلاب، «بیانیه مأموریت» میباشد که تمام زوایای آن مشخص گردیده و نیازمند عزم جدی در تحقق این مأموریتها است.
عناصر تأثیرگذار در تحقق مأموریتهای بیانیه گام دوم:
در بسیاری از مباحث حوزه «مأموریتشناسی و مأموریتسازی» عناصری کارآمدی در جهت شناخت و تحقق موفق مأموریتها بیان گردیده که مجموعه آنها، علل رسیدن به مطلوب میباشد؛ اهمّ این عناصر عبارتند از: «جهانبینی» «ارزشها» «چشمانداز و راهبردها» «زیرساختهای مادی ومعنوی» «اهداف و آرمانها» «رهبری و مدیریت فعال»
در بیانیه گام دوم این عناصر به عنوان فرضیههای، مسلّم شمرده شده، چرا که منابع و ظرفیتها و منابع عظیم انسانی، مادی و معنوی ذکر شده و پیشینه توفیقات در چله اول انقلاب، مؤیدی بر آن است، بنابراین آنچه مهم است نگاه و بینش انسانها همراه با تلاش در تحقق مفاد بیانیه به عنوان یک «مأموریت الهی» که در قالب «نظام انقلابی» و دارای «اصول و ارزشهای» سازگار با وظائف و تکالیف دینی و معرفتی، میباشد.
مأموریتشناسی با قید گام دوم انقلاب:
صدور بیانیه گام دوم از سوی رهبر معظم انقلاب ’مد ظله العالی’ حاکی از مأموریتی والاتر در گام دوم انقلاب میباشد که علاوه بر «تکالیف انقلابی»، لحاظ «تکالیف در گام دوم انقلاب» را گوشزد مینماید؛ بر همین اساس جوانان، نخبگان، سازمانها و نهادها، علاوه بر تکالیف و مأموریتهای معمول و ماهیتدار خود نسبت به انقلاب و نظام دینی و مدیریتی، ضرورت دارد تا مأموریتهایی حساستر و راهبردیتری با «قید گام دوم انقلاب» تعریف و مهیا نمایند؛ این مهم را میتوان از «ماهیت مأموریتساز و منشور ماندگار بیانیه گام دوم انقلاب» متوجه شد. معظمله در بیان ویژگی و اهمیت خاص مأموریتهای گام دوم انقلاب میفرمایند:
«امّا راه طیشده فقط قطعهای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنبالهی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند»
خلاصهی آنچه در این بخش گفته شد عبارت است از اهمیت ویژه شناسایی و کاربست مأموریتها در گام دوم انقلاب با پیوستهای الگویی میباشد که بدین لحاظ، همّتی استوار و مضاعف را میطلبد.
۳- الگوسازیهای جامعِ پیشرفت:
پیشرفت و توسعه حقیقی جوامع بشری، بدون داشتن مدل کارآمد و الگوی متناسب با بینش و معرفت توحیدی و دینی، امری دشوار و یا ناممکن است، اهمیت این موضوع زمانی بیشتر میشود که بانیان و طراحان مکاتب مادی، تمام سعیشان در عرضه و تحمیل الگوهای استعماری و فریبنده به نظامات اداری و اجتماعی کشورها و تغییر و تسلیم مدیریتها به سبکهای دلخواه و تسخیر اذهان ملتها و در نتیجه سیطره بر آنان، میباشد.
مهمترین روش إلقاءآت الگوهای بیگانه با ارزشهای دینی، ترجمههای مرموز و مخرّب نظرات وارداتی به کشور است، «نادیدهانگاری اصول اعتقادی و ارزشهای ملی و انقلابی» و خوراندن علوم انسانیِ! شکل گرفته در اذهان مادینگر مکاتب لیبرالی و تخریب و مقابله با علوم انسانی اسلامی، مسیری مسحور کننده برای جامعه اسلامی بویژه جوانان ایجاد میکند که خطری بزرگ و آسیبی جبرانناپذیر بر پیکره نظام و جامعه اسلامی محسوب میشود؛ قران کریم خطاب به مؤمنین، این خطر را هشدار میدهد و آنها را از تبعیت و پیروی گامهای شیطان بر حذر میدارد؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ ۚ وَمَنْ یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَر...» خطوات شیطان همان الگوهای ترسیم شده در جهت انحراف فردی و جمعی بشر است که تبعیت از آن، انسان را در وادی موهوم و مبهم «دارالحیرة» قرار میدهد که بر اساس همان دادهها، منکرات کلی و جزیی را ترویج و بدانها عمل میکنند و در جامعه نهادینه میکنند.
تدوین الگوی جامع، اولین گام عملی در جهت تحقق مفاد بیانیه گام دوم:
تدوین الگوی جامع بر اساس معیارها، محورها و مطالبات بیانیه گام دوم، اصلی انفکاکناپذیر در جهت صدور و تحقق اهداف بیانیه میباشد، توجه به این نکته که الگوسازی یک اصل و دارای جهات الزامی میباشد و نه صرفا یک اولویت، باعث ورود جدی به بُعد عملیِ بیانیه میباشد، سیره عملی حکومت نبوی و علوی مبتنی بر الگوهای جامع در تمام بخشهای رفتاری حکومت و جامعه بوده است که دارای شاخصههایی از قبیل توسعه دین در جامعه، عدالت گستری و امنیت پایدار بوده است، تأکید نبی اکرم و امیرالمؤمنین صلوات الله و سلامه علیهما بر طراحی و اجرای وظائف تمام بخشها و آثار آنها، خود الگویی در مسیر تحقق واقعی موضوعات و فهرستهای بیانیه میباشد که بازکاوی بایسته آنها رهیافتهای مطلوب را برای ترقی جامعه و نظام مدیریتی در تمام اعصار را به دنبال خواهد داشت. به هر صورت صحبت از نظام حکومت نبوی یا علوی بدون توجه به نظامات پیشرفت و ساختارهای مدیریتی، بخشی نگری به سیره عملی آنان در اداره جامعه میباشد، نظاماتی که نسبتهای حکمت، ثروت و قدرت در اجرای قوانین و جریان نظام دینی بر اساس مکتب مترقی اسلام را استمرار میبخشد.
دفاع از الگوی پیشرفت مکتب اسلام در برابر مدلهای مکاتب مادی:
علاوه بر طراحی الگوهای جامع، تکلیفی مهمتر بر دوش نخبگان جامعه گذشته شده است و آن دفاع از الگوها و نظامات اسلامی است؛ اقناع نسل جوان و پیشبرنده گام دوم انقلاب در توانایی تولید فکر، نظر و علم در حوزههای آموزشی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی میباشد؛ امید و انگیزه محصول ایجاد خودباوری و خوداتکایی است.
در زمانی که تفکرات بیریشه و ناقصِ حاکم بر بخش وسیعی از جهان، مشغول تولید مدلهای توسعه! میباشند و در صدد به غارت بردن مغزهای متفکر ملتها در «سازندگی» کشورها در قالب برنامهها و مدلهای مادی میباشند، بازیابی هویت دینی در اداره جامعه بر اساس «نظام جامع و الگوی کامل اسلامی» بهترین دفاع از جایگاه مهم نظام انقلابی و دینی در پاسخگویی به نیازهای جامعه میباشد. پر واضح است که فکر حاکم بر برنامههای قدرتهای سلطهگر، تسلط بر منابع و منافع ملتهای مستقل در کوتاه مدت و بلند مدت میباشد که نتیجه آن، تضعیف ارادهها و استعمار فکرها و تسلیم ملتها، یک راهبرد استکباری میباشد که دلیل عمده آن رفتار خباثتآلود آنها با ملتها در قرون اخیر و ادبیات قلدرمأبانه و برنامههای تحمیلی آنان در تاریخ و امروز جوامع بشری میباشد.
۴- مدیریت جهادی در تحقق مأموریتهای بیانیه گام دوم انقلاب:
تمام امور سهگانهی قبل در امر چهارم یعنی «مدیریت جهادی فراگیر در گام دوم انقلاب»، تبلور و عینیت پیدا میکند؛ مدیریت جهادی عنوانی شناخته شده و تعریفی معلوم دارد که شامل «مدیریت خدا باور» «دانش محور» «مردم محور» «دارای قدرت» «دارای برنامه» «دارای هدف» «شتاب همراه با تدبیر» «مانعزدا» و «امیدزا» میباشد. رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان، فصلهای مدیریت جهادی را در سه امر اینگونه بیان میفرمایند:
اول، روحیه جهادی: «روحیهی جهادی لازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جایی که با روحیهی جهادی وارد میدان شده، پیش رفته. این را ما در دفاع مقدس دیدیم، در جهادسازندگی دیدیم، در حرکت علمی داریم مشاهده میکنیم. اگر ما در بخشهای گوناگون، روحیهی جهادی داشته باشیم، یعنی کار را برای خدا، با جدیت و به صورت خستگیناپذیر انجام دهیم، بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت» (بیانات در حرم مطهر رضوی - اول فروردین ۱۳۹۰)
دوم، همّت جهادی: «با حرکت عادی نمیشود پیش رفت. با حرکت عادی و احیاناً خوابآلوده و بیحساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد. یک همت جهادی لازم است. تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است. باید حرکتی که میشود، هم علمی باشد، هم پرقدرت باشد، هم با برنامه باشد و هم مجاهدانه باشد» (بیانات در جلسهی تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی، 20 اسفند۱۳۹۲)
سوم، عبور از موانع: «کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادی است. کار را باید جهادی انجام داد تا انشاءالله خدمت بهخوبی انجام بگیرد» (بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت - 6 شهریور ۱۳۹۲)
باور به تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب، رکن مدیریت جهادی:
نهضت و پیروزی انقلاب اسلامی، این پیام مهم را به همگان رساند که ایمان به خدا، تبعیت از رهبری و باور به تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب، منشاء حرکات اعجابآوری میشود، که غیر ممکنهای به حسب ظاهر را ممکن میسازد که «مدیریت جهادی» با چنین باوری، آینده درخشان و نزدیکی را رقم میزند، از همین رو است که با همتهای عالی مقاصد و افقهای ترسیم شده در بیانیه گام دوم، دستیافتنی و ممکن خواهد ساخت.
کلام آخر:
بیانیه گام دوم انقلاب زوایا، ابعاد و اعماق ژرفی دارد که شناخت و بکار بستن آنها در باور و عمل، نه تنها عامل فائق آمدن بر مشکلات و زدودن موانع میشود که مسیری مشخص و مقصدی معلوم را در مرئیٰ و منظر عموم بویژه جوانان عزیز قرار میدهد تا این موهبت الهی به قلههای افتخار و افق مقدس خود، نائل گردد. انشاءالله