به گزارش خبرنگار خبرگزاری«حوزه»در یزد، سید فضل الله طباطبایی ندوشن«امید» شاعر آیینی یزد به مناسبت ماه مبارک رمضان غزل«ماه بهاران» و غزل مثنوی« اذان» به ویژه اذان های ماه مبارک رمضان را سروده است.

ماه بهاران

ای ماه لبریز از خدا ! ماه بهارانی
در وسعت جان ها، تو ماه شب شکارانی

در جنگل مولا، که دنیای پر از داغ است
یک بار دیگر آمدی باران ببارانی

تا یازده ماه دگر عطر گل سرخ اند
تنها تو ای ماه خدا ! مشک تتارانی

مانند دریایی که دارد چشمه ها در خویش
مستجمع مجموعه های حق مدارانی

در فصل کولاک عطش، در وادی حسرت
لب تشنگان عاشقت را چشمه سارانی

در آن شب قدری که قدرش را نمی دانیم
هم صحبت کروبیان و گلعذارانی

حتما به حکم حق شناسی از محبانت
تا روز محشر خود شفیع روزه دارانی

تا آسمان ها از (امید) و عشق سرشارند 
ای ماه لبریز از خدا ! ماه بهارانی
 

      غزل مثنوی کوتاهی برای «اذان »به ویژه اذان های ماه مبارک رمضان ؛

به تن خسته دلان، رَوح و روان می آید
از سرِ مأذنه گلبانگ اذان می آید

به ملاقات خداوند اگر می آیید
چاوشِ «ربّ بشر» نغمه زنان می آید

ای گرفتار به خود ! دیده ی دل را بگشا
تا ببینی که تو را خطّ امان می آید

تا سبک تر بشتابی به سوی «خیرالعمل»
«عجّلوا» «عجّلوا» از «کون و مکان» می آید

نیست دکّان خداوند، اذان گفتن ها
از اذان است که شیطان به فغان می آید

سودمان را برهانیم اگر وقت اذان 
قسمتِ ما به خدا ! بهتر از آن می آید

کمتر از سنگ نباشد دلِ ما ! می گویند :
سنگ هم با دل و جانش به زبان می آید

سنگ «لاحول ولا قوّه الّا بالله»
به زبان دارد و ما را به گمان می آید

ساکت و سرد و حزین است و دلش تاریک است
با خداوند جهان رابطه اش باریک است

به خدایی که خداوند جهان می باشد
در «ید قدرت» او رشته ی جان می باشد

سنگ هم رسم مناجات و دعایی دارد
 شیوه ی از دل خود عقده گشایی دارد  

تا خداوند جهان کارگشا می باشد
سنگ هم چشم امیدش به خدا می باشد 

انتهای پیام/۳۱۳/۴۷