شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
حجت‌الاسلام‌والمسلمین  ضمیری

حوزه/ حجت‌الاسلام‌ محمدرضا ضمیری رئیس انجمن مطالعات اجتماعی حوزه علمیه قم با اشاره به سیاست های حوزه خانواده گفت: سیاست‌های پراکنده، فصلی و اجمالی، آسیب‌زا هستند؛ زیرا هر ارگانی به حیطه کاری خودش توجه داشته است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، ۱۳ شهریورماه سال ۱۳۹۵ بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاست‌های کلی «خانواده» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است، ابلاغ کردند.   از سوی دیگر نهاد مقدس خانواده و ضرورت تشکیل آن، همواره مورد تأکید خداوند متعال و اهل‌بیت (ع) بوده است، از همین رو در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌ محمدرضا ضمیری  رئیس انجمن مطالعات اجتماعی حوزه علمیه قم به بررسی فلسفه خانواده، تبیین مفهوم خانواده محوری و بررسی سیاست‌های کلی «خانواده» ابلاغی رهبر معظم انقلاب پرداختیم که در ادامه می‌آید.

خانواده، محوریت خود را در فرهنگ ایرانی حفظ کرده است

در گذشته، نهاد آموزش‌وپرورش به این شکل وجود نداشت و خانواده بود که عمده کارهای تربیت و پرورش و آموزش را برعهده داشت. پدرها و پدربزرگ‌ها موضوعات ضروری را به فرزندان یاد می‌دادند. انتقال فرهنگ نیز این‌گونه صورت می‌گرفت. بسیاری از کودکان و نوجوانان به شنیدن داستان‌های مادربزرگ‌ها هنگام خوابیدن، علاقه دارند. آن‌ها این‌گونه و با زبان دیگری، فرهنگ، ارزش‌ها و نمادها را از نسل گذشته به زمان حاضر و نسل بعد منتقل می‌کنند. دین هم عمدتاً در بستر خانواده جریان داشته است. پدر و مادر، عملاً نمازخواندن را یاد بچه‌ها می‌دهند. این‌که در خانواده نماز خوانده می‌شود و روزه می‌گیرند، خود نماد خانواده محوری است.

باوجود تغییراتی در کارکردها ایجاد شده، باز هم می‌بینیم خانواده، محوریت خود را در فرهنگ ایرانی حفظ کرده است.

امروزه در رسانه ملی نیز عمدتاً برنامه‌های حوزه خانواده مانند فیلم و سریال با محوریت خانواده است که این نشان می‌دهد خانواده برای مخاطبان مهم است حتی تئاترها هم در محیط و بستر خانواده به نمایش در می‌آید.

 بنابراین، ما هر تغییر اجتماعی را که می‌خواهیم شروع کنیم، بهتر است از محیط خانواده باشد و اگر این موضوع در دین‌داری فرزندان تأثیرگذار باشد، ثمرات خود را در جامعه‌پذیری و آموزش و حتی در سیاست و انتخابات، بروز خواهد داد.

خانواده می‌تواند در همه ابعاد تأثیرگذار باشد

خانواده می‌تواند در همه ابعاد تأثیرگذار باشد به طوری که در جامعه‌شناسی سیاسی، خانم‌ها اغلب در امور سیاسی تابع همسرانشان هستند، در این میان  در کنار مؤلفه‌ها و پارادایم‌های موجود در نگاه جامعه‌شناسی، یک پارادایم ساختارگرا وجود دارد که عمدتاً نگاه‌های کلان و شکلی دارند. یک نگاه عامل داریم که رفتارهای ریز را مورد مطالعه قرار می‌دهد. شروع این نگاه از ماکس وبر بود. افرادی مانند گیدنز، نگاه‌ها را تلفیق کردند که به نظر می‌آید نگاه درست باشد؛ به این معنا که ما به خانواده، یک نگاه ساختاری داریم و تغییراتش را به‌وضوح می‌بینیم و یک نگاه رفتاری است؛ مانند کنش‌هایی که اعضای خانواده با یکدیگر دارند. اگر ما یک نگاه تلفیقی داشته باشیم که هم ساختار و هم عامل در آن دیده شود، نقش انگیزه‌ها و معانی که در رفتار وجود دارد، می‌تواند مؤثر باشد.

در خصوص ساختار و حجم نیز یا باید خانواده گسترده و یا خانواده هسته‌ای داشته باشیم که بحث‌های مربوط به ساختار است. بیشتر منابع دینی ما خانواده گسترده را تائید می‌کند.

 در خانواده گسترده از نظر دینی در یک خانواده پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و حتی گاهی عروس و داماد حضور دارند. این نسبت به ساختار است، اما نسبت به کارکردها و هنجارها و در واقع رفتارهایی که باید داشته باشند (چه به‌صورت هنجاری و چه به‌صورت غیر هنجاری) می‌بینیم که طبق دستور دین، پدر و مادر این وظیفه را دارند. پس هر دو بخش در سیاست‌گذاری باید ملاحظه شود؛ هم ساختار و هم عامل را باید ببینیم و نقش انگیزه‌ها را بیشتر برجسته کنیم.

سیاست‌های پراکنده، فصلی و اجمالی، آسیب‌زا هستند

در دهه‌های اخیر در حوزه خانواده هر نهادی ‌گوشه‌ای از کار را گرفته است. بعضی‌ها مانند بهزیستی، کودکان را سرپرستی می کند. در واقع هر سازمانی، هرچند پراکنده، به مقوله خانواده پرداخته است که خود این سیاست‌های پراکنده، فصلی و اجمالی، آسیب‌زا هستند؛ زیرا هر ارگانی به حیطه کاری خودش توجه داشته است؛ مثلاً، بنیاد شهید فقط خانواده‌های شهدا را تحت پوشش قرار می‌دهد؛ البته این‌گونه عملکرد سازمان‌ها به‌صورت نسبی خوب است. تا قبل از ابلاغ سیاست‌های رهبر انقلاب، به نظر یک آشفتگی و پراکنده کاری در حوزه خانواده در بین دستگاه‌ها حاکم بوده است.

وقتی در حوزه سلامت برنامه‌ریزی می‌شود، وزارت و ورزش جوانان یک نگاهی دارد و در مجموع، نگاه‌هایی که به خانواده شده همه جزئی بوده است؛ یعنی معطوف به یک هدف مشخص نیست و این‌که ما در چه مراحلی به اهداف خودمان دست خواهیم یافت، در سیاست‌گذاری‌ها دیده نمی‌شود. پراکنده عمل کردن سازمان‌ها برای تقویت نهاد خانواده، مطلوب نیست و نمی‌توان به امور مهم خانواده این‌گونه رسیدگی کرد. وجود یک روح حاکم بر تمام نهادها و ارگان‌ها در مدیریت کار بر نظام خانواده ضرورت دارد. مهم این است که محوریت خانواده، نقطه ثقل امور خانواده باشد و تقسیم کار صورت گیرد تا این‌گونه بتوان در میدان عمل به سمت رشد و تعالی حداکثری خانواده رفت. از سوی دیگر به یک آسیب‌شناسی در حوزه کاری این سازمان‌ها نیاز است و فکر می‌کنم.

سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری، خلأها را پر کرده است

سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری، خلأها را پر کرده که این خود یک نگاه جامع است. واژه «خانواده محوری» که در دو بند از ۱۶ بند سیاست‌های خانواده آمده، کمتر در گذشته تکرار می‌شد و این نشان دهنده عمق نگاه مقام معظم رهبری به اهمیت خانواده است؛ به‌عبارت‌دیگر ایشان تأکید دارند فرهنگ، سیاست، اقتصاد، روابط اجتماعی و دیگر امور باید با محوریت خانواده شکل بگیرد.

آقای گاردنر نویسنده کتاب «جنگ علیه خانواده» از مشکلات گسترده‌ای پرده برداشت که در فرهنگ غرب، به‌ویژه آمریکا در حوزه خانواده وجود دارد. ایشان، امواج نگاه فمینیسمی را برای خانواده مضر می‌داند. او معتقد است مسئله فمینیسم، یکی از مشکلات بزرگی است که جوامع غربی با آن درگیرند. سکوت کلیسا در غرب یکی از نکاتی است که در این کتاب به آن اشاره شده است. از نظر او دیگر کلیسا نمی‌تواند کاری کند. او می‌گوید حتی کلیسا همراهی کرده تا خانواده شکست بخورد. گاردنر آموزش‌های جنسی که در سنین پایین ترویج می‌شود و در سند ۲۰۳۰ هم مورد تأکید قرار گرفته را یکی از آسیب‌های نظام خانواده در غرب می‌داند و این در حالی است که در کشور ما، برخی تلاش می‌کنند این‌گونه برنامه‌ها را در اولویت آموزش قرار دهند. متأسفانه یکی از مشکلات ما این است که در برخی از سیاست‌گذاری‌ها از فرهنگ غرب متأثر هستیم.

نگاه رهبری به سیاست‌های ابلاغی خانواده، کاملاً درون دینی است

نگاه رهبری به سیاست‌های ابلاغی خانواده، کاملاً درون دینی و مطابق الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت است. این‌که نگاه را به درون اسلام داشته باشیم، بسیار مهم است. توجه کامل به دین، مورد تأکید قرآن بوده و این بسیار مهم و کلیدی است. در این سیاست‌ها به سنت الهی اشاره شده است؛ زیرا محبت، مودت، صمیمیت، همدلی و عشق را مورد تأکید قرار می‌دهد. نگاه امروزی غرب به خانواده، جنسی است که پس از مدتی به افول کشیده شده و از بین می‌رود، درحالی‌که اسلام بر تداوم انس و الفت و همدلی تأکید دارد. درواقع، تقدم اخلاق بر حقوق مورد تأکید اسلام است و ارزش‌های اخلاقی باید در خانواده حاکم باشد؛ اگرچه در مواقع بروز اختلافات، خط‌کشی‌های حقوقی، نیز به میان می‌آید. در سیاست‌گذاری‌های گذشته، نواقص وجود داشته و نگاه‌ها نیز منسجم نبوده و حتی اهداف هم دقیقاً مشخص نبوده است، درحالی‌که از سال ۱۳۹۵ به بعد سیاست‌های ما مشخص شد و باید به سمت اجرایی شدن آنها حرکت کنیم.

در خصوص تکریم سالمندان، تأکید رهبر انقلاب بر سیاست‌های حمایتی و تشویقی است. ترویج خانه‌های سالمندان با روح این سیاست‌گذاری در تضاد است. وقتی یک سالمند را از خانواده جدا کنیم، درواقع او را از پیوندهای خانوادگی جدا کرده‌ایم؛ زیرا از سویی، بچه‌ها با پدر و مادربزرگ‌هایی که به خانه سالمندان زندگی می‌کنند، ارتباط کلامی ندارند و از سوی دیگر، بزرگ‌ترهایی را از خانواده طرد کرده‌ایم که در آسیب‌ها و مشکلات مانند لنگرگاه هستند و کفه تعادل خانواده را حفظ می‌کنند. ما باید در حوزه شناختی و معرفتی و نیز در حوزه الزامات و اجرائیات، کارهایی انجام دهیم. در قسمت اول، دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه باید مبانی خانواده محوری را براساس ادله و نگاه اجتهادی استنباط کرده و چارچوب آن را بیان کنند و در گام دوم در بخش اجرائیات اگر می‌خواهیم خانواده محور باشیم، ابتدا باید به محوریت آن بر سایر نهادهای اجتماعی با سیاست‌گذاری‌های دقیق و برنامه‌ریزی‌های متقن، اولویت و اهمیت دهیم.

خانواده محوری در همه ارکان باید لحاظ شود

در بسیاری از برنامه‌ها ازجمله اشتغال، باید ساعات کاری را طوری برنامه‌ریزی کنیم که به خانواده آسیب وارد نشود و نیز باید ساعت کار حضور خانم‌ها کمتر شود. اگر یک زن از ساعت ۷ الی ۱۶ در بیرون از خانه اشتغال داشته باشد، چگونه خانواده محوری معنا پیدا می‌کند؟ آیا زن و مرد باید مانند هم بیرون از خانه کار کنند؟ فلسفه‌ این گونه مسائل نادیده گرفتن جنسیت است؛ یعنی همان کاری را که از مرد می‌خواهیم، همان را از زن نیز توقع داریم و این در حالی است که در خانواده محوری باید ساعات کاری خانم‌ها را کاهش داده و اولویت استخدامی را باید به افراد متأهل بدهیم. همچنین در بحث سربازی هم باید سیاست‌گذاری‌ها به‌گونه‌ای باشد که اولویت حضور در محل سربازی، با افراد بومی باشد و سرباز متأهل، عصرها منزل خودش باشد. اگر این امور موردتوجه باشد، می‌توانیم بگوییم خانواده محور هستیم.

در زمینه بهداشت و درمان کسی که می‌تواند از مریض مراقبت کند، اگر از اعضای خانواده باشد، بهتر مراقبت می‌کند. ما همه کادر درمان را درگیر بیماران می‌کنیم، درحالی‌که اگر بتوانیم براساس خانواده محوری این را تنظیم کنیم، خواهیم دید بسیاری از بیماری‌ها در محیط خانواده درمان می‌شود. در پژوهشی نوشته شده روابط اجتماعی و خانوادگی بر بسیاری از بیماری‌ها تأثیر درمانی جدی دارد. درگذشته و زمان پیامبر اکرم’ این‌گونه بود که پزشک به دیدار مریض می‌رفت. واقعاً بسیاری از بیماری‌ها می‌تواند در خانواده درمان شود که به لحاظ روحی و روانی در آرامش هستند. در زمینه‌های اقتصادی نیز این‌گونه است. وقتی می‌بینیم در هر خانواده‌ای چند نفر بیکار است، چرا نباید بنگاه‌های کوچکی را با محوریت خانه راه‌اندازی کنیم؟ یکی از مشکلات جامعه شهری، مصرف‌کننده بودن آن است؛ درحالی‌که جامعه روستایی تولیدکننده است. اگر خانواده‌ها را تقویت کنیم، هرکسی در خانه خودش فعالیت کند، باعث رشد خانواده می‌شود. در چین، خانواده محوری باعث پیشرفت شد؛ چون بسیاری از کارگاه‌های کوچک در خانه‌ها شکل گرفت و اقتصاد چین به‌یک‌باره شکوفا شد، هم‌اکنون نیز در زمینه آموزش، پدرها و مادرها می‌توانند به طور مؤثر کمک کنند.

هرکدام از نهادها باید یک پیوست فرهنگی داشته باشد. در فرهنگ عمومی، خانواده محوری هنوز جا نیفتاده است. خانواده محوری به این معناست که کارکردهای سایر نهادهای اجتماعی را براساس مصالح و منافع خانواده تعریف کنیم؛ به‌عنوان‌مثال، فرایند انتخابات را باید در خانواده تعریف کنیم و زمانی که اعضای خانواده دورهم جمع می‌شوند، در مورد این موضوعات صحبت و تبادل‌نظر کنند. ما در ابتدای کار هستیم و باید به همه ادارات ابلاغ شود و کارشناسان، پیوستی را آماده کنند که کاهش‌دهنده معضلات باشد.

تشکیل خانواده و کاهش آسیب‌های اجتماعی

تشکیل خانواده می‌تواند در کاهش آسیب‌های اجتماعی نقش کلیدی ایفا کند، همین نگاه‌هایی که اعضای خانواده به هم دارند، یک کنترل غیررسمی است. قرآن هم نگاه درمانی و خانواده محوری دارد. همیشه مبارزه با آسیب‌ها مقدم بر امور دیگر است. آسیب‌هایی که در طلاق و سقط‌جنین وجود دارد، بخشی از آن، متأثر فرهنگ غرب است. در این سال‌ها تحت عنوان غربالگری، جنین‌های زیادی سقط می‌شوند که متأسفانه آمار آن بالاست و این موجب غضب الهی است. برخی از این‌ها را باید موردنظر قرار داد، بحث فرزندآوری هم در برهه‌ کنونی بسیار حساس و تأثیرگذار است. اگر همین روند را ادامه دهیم، در سال ۱۴۳۰ جمعیت ما به‌شدت کاهش پیدا خواهد کرد. شاید جمعیت ما نزدیک به ۴۰ میلیون شود. سقط‌جنین، اعتیاد، تجرد، عدم رغبت جوانان به ازدواج و موارد این‌چنینی، آسیب‌هایی است که به درمان فوری نیاز دارد. باید یک شورای عالی سیاست‌گذاری جمعیتی از همه دستگاه‌ها باشد و با یک دبیرخانه فعال داشته باشد که مصوبات الزام‌آور داشته باشد و این‌گونه کارها در حمایت از خانواده پیش برود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha