چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ |۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 11, 2024
محمد جواد فاضل

حوزه/ اگر بخواهیم انقلاب و ولایت فقیه‌مان بماند، باید به نقش مردم در تعیین سرنوشت خود اهمیت دهیم. آنچه که امام(ره) برای ما آورد براساس مبانی دینی است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در پایان درس خارج  فقه به سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در ۱۴ خرداد و همچنین به قیام ۱۵ خرداد و انتخابات ۲۸ خرداد پرداخت که سخنان این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به این شرح است:

در ایام سالگرد ارتحال امام بزرگوار(رضوان‌الله ‌تعالی ‌علیه) قرار داریم. امامی که اسلام را در زمان معاصر زنده کرد و این تعبیر در حق امام، مبالغه نیست. امام آن شخصیت بی‌نظیری است که جامعیت دین را هم به حوزه‌ها و هم به نسل جوان و بشر امروز معرفی کرد.

امام(ره) به جهت بُعد قوی فقاهتی خود توانست اسلام را در معرض انظار اندیشمندان عالم قرار دهد و حکومت دین را که یکی از حقایق مسلمه دین هست تبیین و روشن کند.

در مورد شخصیت امام عظیم‌الشأن ما هرچند همه مراتب و مقامات علمی ـ فلسفی و عرفانی ایشان در جای خودش روشن است اما هیچ‌کدام از این مراتب نقش اساسی در این انقلاب نداشت آنچه که نقش اساسی در فکر و ذهن امام برای مقابلة با حکومت پهلوی و مقابله با ظلم و استکبار و رژیم جنایتکار اسرائیل داشت و او را به پیروزی رساند فقاهت امام بود.

البته بدیهی است اگر معنویت امام نبود فقاهت هم نمی‌توانست کاری بکند. اگر مراتب معرفتی و ارتباط و اتصال ایشان با خدای تبارک و تعالی در حد بالا و اعلی نبود، از فقاهتش هم نمی‌توانست استفاده بکند. این را قبول داریم ولی آن چیزی که از جهت فکری نقش تعیین کننده داشت فکر فقاهتی امام بود.

امام ولایت فقیه را از دل این فقه بیرون آورد فرمود همان‌طور که نماز و روزه واجب است همان‌طور که دین عبادات و احکام دارد، حکومت هم دارد اصلاً دین برای حکومت آمده است. ببینید بلندای فکر از کجا به کجاست؟

جمع زیادی می‌گفتند دین آمده برای اینکه افراد مسائل شخصی خودشان را به وسیله آن تنظیم کرده و زندگی شخصی خود را بر مدار آن بچرخانند. نمازشان را درست بخوانند روزه‌شان را بگیرند معاملاتشان را درست انجام داده و حلال و حرام‌های شخصی را رعایت کنند. اما امام این جمله را فرمود که فکر نمی‌کنم در کلام هیچ فقیه و عالمی قبل از ایشان بیان شده باشد.

اگر کلمات مرحوم نراقی و صاحب جواهر و دیگر بزرگان را در باب ولایت مطلقه فقیه ببینیم هرگز چنین جمله‌ای را در کلام احدی نمی‌یابیم که دین برای حکومت آمده است و اسلام یعنی حکومت، این تصریح کلام امام در کتاب البیع است. قبل از امام به فکر هیچ‌کس نرسیده بود که خدای تبارک و تعالی دین را توسط پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرستاد برای اینکه حکومت در پرتو دین باشد. قبل از امام چه کسی غدیر را به حکومت معنا کرده است؟ من که سراغ ندارم.

البته مراد حکومت ظاهریه است چون ائمه(علیهم السلام) ولایت تکوینیه در همه زمان‌ها داشتند ولایت تشریعیه هم داشتند؛ اما اینکه بر اساس ظاهر در زمان معصوم(علیه السلام)، حق حکومت کردن منحصر به امام معصوم است و هر حکومتی غیر از معصوم، حکومت جائر است. در زمان غیبت هم حکومت حق فقیه جامع الشرائط است. این حکومت یعنی ولایت در تصرف، تصرف در اموال و نفوس، هر حکومتی غیر از این باشد حکومت جائر است.

این فکر را امام به میدان آورد. افکار امام باید زنده بماند. متأسفانه حوزه‌های علمیه در شناخت امام و شناساندن افکار بلند امام کوتاهی کرده‌اند. در نتیجه امروز شاهد طرح افکاری برخلاف فکر امام هستیم که می‌گویند رأی مردم ارزشی ندارد. حضور مردم یک امر ظاهری تشریفاتی است. حتی این اواخر هم گفتند که فرد اصلح را هم باید خدا معیّن کند. این نحو معرفی کردن دین، با مبانی دینی سازگاری ندارد. وقتی پیامبر اکرم مأمور به مشورت با مردم می‌شود. آیا آیه «وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ» می‌گوید مردم دکور و تزئین هستند؟ البته «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ»؛ می‌فرماید بعد از مشورت تصمیم را خودت بگیر ولی از «‌وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ» که نمی‌شود گذشت.

امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نهج البلاغه می‌فرماید: «الإمامة لا تنعقد إلّا بحضور عامّة الناس» یعنی در غیر ولایت تکوینی و تشریعی که مردم در آن به هیچ وجهی دخالت ندارند. در حکومت و امامت ظاهری مردم باید حضور داشته باشند. یا آنجا که می‌فرماید: «لَولا حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قیامُ الْحُجَّةِ بِوجُودِ النّاصِرِ، وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی الْعُلَماءِ اَنْ لا یُقارّوا عَلی کِظَّةِ ظالِم، وَلا سَغَبِ مظلوم، لاَلْقَیْتُ حَبْلَها عَلی غارِبِها».

 باید دین را آن‌طوری که امام به ما یاد داد در جامعه پیاده کنیم

امام فرمود ولایت، حق خدا، رسول خدا، ائمه و در زمان غیبت هم با فقیه جامع الشرائط است. همین امام هم فرمود که باید رأی مردم اخذ شود و رأی مردم معتبر است. البته این اعتبار در مقام اثبات است. حتی آنجا که اکثریت اشتباه هم کنند ما موظفیم قول اکثر را بگیریم و صد البته این قول اکثر در دائره حکومت دینی معتبر است. و الا اگر اکثر بگویند ما می‌خواهیم یک فرد فاسقی را حاکم قرار بدهیم این قطعاً مورد قبول نیست.

اما در دائره حکومت دینی، اگر در یک زمانی اکثر مردم در دائره قانون اساسی و ضوابط شرعی یک فرد غیر اصلح را انتخاب کردند رأی اکثر معتبر است و چاره‌ای هم نیست. برای اینکه مردم همیشه پای حکومت دین بمانند باید به تصمیم آنها اعتبار داد. در آینده که بفهمند اشتباه کرده‌اند خودشان مقصرند که اشتباه کرده‌اند.

ولی چرا بگوییم که اصلح را هم خدا معین می‌کند؟ اگر اصلح را هم خدا معین می‌کند پس در زمان ما فقیه جامع الشرائط اصلح را معین کند و به مردم هم بگوید بروید دنبال کارتان. چه وجهی دارد این همه هزینه صرف انتخابات شود و این همه اصطکاک در جامعه بوجود بیاید. جز اینکه بخواهیم در دنیا بگوییم ما دموکراسی داریم. امام فرمود ما کاری به دموکراسی غربی نداریم. ما آن دموکراسی را که اسلام می‌گوید قبول داریم. دموکراسی که اسلام می‌گوید این است که مردم حق دارند حاکم خودشان را انتخاب کنند. منتهی ما باید به مردم بگوییم حاکم بر شما باید عادل، عالم، مدیر مدبّر متقی و شجاع باشد و شما حق ندارید خارج از این دائره شرائط کس دیگری را انتخاب کنید. حال اگر مردم گفتند ما زید را عادل، عالم، شجاع، مدیر می‌دانیم، ولی این تشخیص به نظر من طلبه اشتباه هم باشد، ما حق نداریم بگوییم چون تشخیص من غیر از تشخیص شما است پس حق ندارید اظهار نظر کنید.

آقایان رأی مردم اعتبار دارد و باید به مردم بها داد. حوزه‌ها نباید از این فکر امام فاصله بگیرند این خطر بسیار بزرگی است.

در بحث‌های مربوط به فقه انتخابات گفته‌ام مدتی در حوزه‌ها زمزمه شد که مردم هیچ اعتباری ندارند آنها فقط یک ظاهر تشریفاتی دارند این فکر خیلی خطرناک است. اگر ما بخواهیم انقلابمان بماند، اگر بخواهیم ولایت فقیه‌مان بماند، باید به نقش مردم در تعیین سرنوشت خود اهمیت دهیم. آنچه که امام برای ما آورد براساس مبانی دینی است، امام روی هوی و هوس به مردم بها نداد، بخاطر این که مردم به او به‌به و چه‌چه بگویند به مردم بها نداده است، بلکه به جهت آن ارزشی است که مردم در نزد خدای تبارک و تعالی دارند. امام همان‌طور که فرمود دین در نزد خدا چقدر اعتبار دارد، همان‌گونه فرموده مردم هم در نزد خدا چقدر اعتبار دارند. این را ما تضعیف نکنیم.

بالاخره ما حکومت دینی را برای چه کسانی می‌خواهیم پیاده کنیم؟ اگر مردم خدای نکرده دائماً فاصله بگیرند. همچنانکه متأسفانه دشمن دائماً القاء می‌کند که دین نمی‌تواند حکومت کند. افرادی آمدند اموال مردم را دزدیدند و اختلاس کردند و ظلم‌ها انجام دادند، متأسفانه این را به نام حکومت اسلامی و به حساب دین گذاشتند. هر مسئولی هر خطائی کرد به حساب دین گذاشتند و نیامدیم در رسانه ملی و رسانه‌ها به مردم بگوییم که امام می‌فرمود اگر یک روزی خدا ناکرده من خطا کردم این را به حساب خود من بگذارید، نه حساب دین.

دشمن دائماً تلاش می‌کند بگوید دین نمی‌تواند حکومت کند، تا بتواند عده‌ای از معتقدین به ولایت فقیه را برگرداند. آیا ما وظیفه نداریم که اثبات کنیم دین می‌تواند حکومت کند و بلکه بهترین حکومت را می‌تواند داشته باشد؟ اصلاً غیر از حکومت دین، حکومت دیگر به مصلحت بشر نیست. به رخ ما نکشند که در حکومت‌های غربی، مردم در رفاه و آسایش هستند.

حکومتی که بخواهد فقط دنیای مردم را آباد کند، آن حکومت مد نظر اسلام نیست. حکومتی که ما می‌گوییم یعنی امر دین و دنیای مردم را با هم اصلاح کند. خب چنین کاری مشکل است. لذا از یک طرف این توطئه‌های دشمن و از طرف دیگر حرف این خودی‌ها که می‌گویند مردم بروند دنبال کارشان. حکومت اقلیتی هم که شد عیبی ندارد آیا نباید پرسید این اقلیت بعداً چه خواهد شد؟ اگر ادامه یابد همین اقل هم باز می‌شود اقل. به کجا می‌خواهیم برسیم؟ ما باید همانند امام راحل و مقام معظم رهبری برای اکثریت مردم اهمیت قائل شویم.

من معتقدم بحمدالله اکثریت مردم پای نظام هستند. اکثریت مردم گوششان بدهکار حرف جناح‌ها و گروه‌ها نیست. واقعاً آن مردم‌شناسی که امام داشت خودش یکی از کرامات امام بود. امام مردم ایران را می‌شناخت. این مردم فداکار و انقلابی با همه اشکالاتی که نسبت به افراد و مسئولین دارند پای دین و انقلاب و فرمایشات رهبر خود ایستاده‌اند.

ما وظیفه داریم این مجموعه را نگه داریم و نگذاریم صدمه بخورد. نباید از یک جهت افراط کرده و بگوییم بگوییم همه‌چیز هست و دین مردم بیخودند. عده‌ای دیگر هم آن طرف بیفتند و بگویند همه چیز هست و جمهوریت و مردم. دین فرع است. نه در حکومت اسلامی هر دو اینها دو رکن هستند هم دین و هم مردم. و امام نسبت به هر دو تأکید داشتند نباید یکی از دیگری کمرنگ‌تر بشود.

به هرحال این روزها ایام ارتحال امام و سالگرد نهضت ۱۵ خرداد است که مبدأ این انقلاب بود که از همین قم آغاز شد. امیدواریم بتوانیم وظایف خود را نسبت به این انقلاب که واقعاً یک عنایت خاص برای مردم ایران بود. انجام دهیم و بتوانیم این انقلاب را حفظ کنیم و استمرار پیدا کند. این انقلاب باید صادر بشود اما نه فقط در ادعا، باید توجه مردم دنیا به سمت اهدافی که این انقلاب دارد جلب شود ان شاءالله.

همه ما مدیون شهدا مخصوصاً شهدای مدافع حرم هستیم که اگر حماسه شجاعت‌های اینها نبود قطعاً با آن طراحی که برای داعش کرده‌بودند، امروز نه اثری از عتبات مقدسه عراق بود و نه اثری از ایران به حسب ظاهر. هنوز هم نمی‌دانیم این شهدای مدافع حرم چه کرده‌اند؟ به نظر من ثواب و اجر اینها از شهدای جنگ تحمیلی بالاتر است ان‌شاءالله که مدیون خون این شهدا قرار نگیریم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha