به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، نشست علمی – ترویجی «نقش گروههای مرجع در تقویت حکومت امویان» به همت معاونت پژوهش مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی و همکاری گروه تاریخ اسلام در سالن عارف الحسینی مدرسه عالی امام خمینی (ره) برگزار شد.
در این نشست علمی، حجتالاسلام علیاکبر عالمیان، استاد جامعةالمصطفی و سیدحسین موسوی بیرجندی عضو هیئت علمی المصطفی درباره موضوع نشست، به ایراد سخن پرداختند.
حجتالاسلام عالمیان، گفت: گروههای مرجع به عنوان سرمایههای اجتماعی یک جامعه نقش فراوانی در انحطاط، رشد جوامع، سقوط و تقویت حکومت ها دارند. حکومتها نوعا در پی کسب مشروعیت و تقویت خود از طریق استخدام گروههای مرجع به عنوان سرمایه اجتماعی خود هستند و این کرسی در پی تبیین نقش این گروه ها در تقویت حکومت امویان است.
استاد تاریخ جامعةالمصطفی العالمیه گفت: محدثین از گروههای مرجع عصر امویان بودند که به وسیله جعل حدیث، این حکومت جبّار را تقویت میکردند.
وی با اشاره به نقش گروههای مرجع در طول تاریخ اسلام و بروز و ظهور آنان در قامتهای مختلف، افزود: ارائه چارچوب نظری برای تبیین و تحلیل مباحث تاریخی بسیار مهم و کاربردی است، البته این استفاده تا آنجایی مفید میباشد که ازچارچوب نظری برای تحلیل رویداد تاریخی کمک بگیریم نه اینکه آن را تحمیل کنیم.
استاد حوزه علمیه، نظریه «گروه های مرجع» را یکی از همین چارچوب ها دانست و گفت: معتقدم، با استفاده از همین نظریه و استفاده از آن در مورد حکومت امویان، میتوان دهها رساله و پایاننامه نوشت. گروههای مرجع به عنوان سرمایه های اجتماعی یک جامعه نقش فراوانی در انحطاط و رشد جوامع و سقوط و تقویت حکومت ها دارند. حکومتها نوعا در پی کسب مشروعیت و تقویت خود از طریق استخدام گروههای مرجع به عنوان سرمایه اجتماعی خود هستند و این کرسی در پی تبیین نقش این گروهها در تقویت حکومت امویان است.
حجتالاسلام عالمیان در توضیح واژگان کلیدی بحث به تبیین اصطلاحاتی همچون؛ امویان، نخبگان، سرمایه اجتماعی، تقویت و حکومت پرداخت و در تعریف نظریه «گروههای مرجع» گفت: تئوری "گروه مرجع" از جمله نظریههایی است که گرچه، خاستگاه اصلی آن مربوط به علم روانشناسی اجتماعی میباشد، اما به نظر میرسد استفاده از این نظریه در مورد یک برهه تاریخی، از جمله نظریات نوآورانه به شمار میآید. گروههای مرجع که به گروههای داوری و استنادی نیز معروف هستند به گروههایی گفته میشود که در فرهنگ سازی آحاد جامعه نقش مهمی دارند و در خط دهیفکری، مادی و معنوی جامعه نقش کلیدی را ایفا میکنند. به عبارتی دیگر، گروههای مرجع گروههایی هستند که برای افراد جامعه چه به صورت فراگیرو چه به صورت صنفی از نظر فکر، اندیشه، عمل و الگو، مرجع میباشند.
وی ادامه داد: معتقدم در همه دورهها، نقش این گروهها در جهت تقویت حکومتها پررنگ و اساسی بوده است. در دوره امویان، این دولت با استفاده از این گروه که جمعی از ذینفوذان جامعه به شمار آمده و از سرمایه های اجتماعی محسوب میشوند، برای حکومت خود، مشروعیت و مقبولیت دست و پا کردهاند.
استاد جامعة المصطفی با ذکر این نکته که میتوان با ارائه مستندات تاریخی این مدعا را به اثبات رساند که گروههای مرجع در مشروعیتزایی، مقبولیتبخشی، تحکیم و تقویت حکومت اموی، نقش محوری داشتهاند، به بررسی و تحلیل گروههای مرجع در عصر امویان و چگونگی تاثیر آنان در تقویت بنی امیه پرداخت.
وی، اولین گروه از گروههای مرجع را «سیاسیون» معرفی و اظهار کرد: یکی از مهمترین گروههای مرجع در عصرامویان، سیاسیون و کارگزارانی بودند که دولت را یاری میکردند. برای نمونه میتوان به موفقیتهای امویان و به ویژه معاویه اشاره کرد که بیش از هر چیز مرهون اطرافیان خود، به ویژه عمرو بن عاص، مغیره بن شعبه و زیاد بن ابیه بود.
دبیر پژوهش گروه تاریخ اسلام مجتمع تاریخ و سیره المصطفی بیان کرد: نظامیان بخشی دیگر از گروههای مرجع در عصرامویان، به شمار می آمدند که عمده نقششان سرکوب مخالفین و گسترش سیطره حکومت بنی امیه بود. نظامیانی نظیر؛ بُسْرِ بْن اَرْطاة، عُبَیْدُ اللّهِ بْنُ زیادِ بْنِ اَبیه، حبیب بن مسلمه فهری، ابوالأعور سُلَمی، شرحبیل بن سمط کندی، مسلم بن عقبه، مهلب بن ابی صفره و قتیبة بن مسلم از جمله کسانی بودند که خدمت خلافت بنیامیه بودند و به بقای این حکومت سفاک کمک بسزایی داشتند.
حجتالاسلام عالمیان نقش فقیهان درباری را در تقویت امویان مهم ارزیابی کرد و گفت: به نظر میرسد که اکثر فقهای بلاد اسلامی در عصر امویان مشروعیت خلافت آنان را تایید کرده اند. بر اساس مستندات تاریخی قریب به اتفاق فقهای شام ضمن بیعت با امویان، از طرفداران پابرجا و مستحکم آنان به شمار می آمدند.
استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: خلفای اموی با استفاده از جایگاه فقها در میان مردم، از وجود آنان نهایت بهره را می بردند. این حمایتها متنوع و گوناگون بود، یک نوع حمایت، اقرار فقها به خلافت امویان و مشروعیت بخشیدن به حکومت بود. در این مورد میتوان فقهای اقرار کننده به خلافت امویان را به سه بخش تقسیم کرد. یک بخش از این فقها، فقهای اهل مدینه هستند که حمایت و بیعت امویان را داشتهاند و شخصیتهایی نظیر؛ سعیدبن مسیب، عروۀ بن زبیر و عبدالله بن عمر، از همین افراد بودند.
وی افزود: بخش دیگر نیز فقهای اهل عراق هستند که میتوان به حسن بن ابی الحسن البصری و عامر بن شراحیل الشعبی الکوفی اشاره کرد. اکثر فقهای شامی نیز بهترین حامیان و بیعت کنندگان نسبت به خلافت امویان شام بودند.
عالمیان نوع دیگر حمایت را، دعوت از مردم برای اطاعت از امویان دانست و اظهار کرد: میتوان گفت که اکثر فقها در عصر اموی هرگونه اقدام علیه خلیفه را قبول نداشته، اما با خلیفه اموی بیعت کرده بودند و دیگران را نیز به عدم اقدام و خروج بر ضد خلیفه دعوت میکردند. در این مورد میتوان به نام فقیهانی همچون؛ «عبدالله بن عباس، محمدبن حنفیه، عبدالله بن عمر، عروه بن زبیر، سعیدبن مسیب، حسن البصری» اشاره کرد.
وی نوع دیگر حمایت از امویان را «سکوت فقها و دعوت از مردم برای صبر و سکوت» عنوان کرد و گفت: در این نوع حمایت فقها از مردم میخواستند که سکوت کنند تا از آزار و اذیت دولت در امان بمانند که افرادی همچون؛ «انس بن مالک الانصاری، حسن البصری و عامر بن شراحیل الشعبی الکوفی» از این دست بودند.
استاد جامعة المصطفی نوع دیگر از این حمایتها را همکاری برخی از فقها با دولت بنیامیه دانست و افزود: البته برخی از فقها هم بودند که دعوت خلفای اموی شام را برای همکاری نپذیرفتند، مانند رد درخواست ولیدبن عبدالملک توسط یزیدبن مرثد الهمدانی الدمشقی، رد درخواست حجاج ثقفی توسط ابا قلابۀ الجرمی البصری، رد درخواست عمربن عبدالعزیز توسط هانی بن کلثوم الکنانی الفلسطینی و رد درخواست سلیمان بن عبدالملک توسط اباسلمه حازم بن دینار المخزومی نمونهای از آن است. البته فقهای زیادی هم بودند که به همکاری با دولت اموی روی آوردند که میتوان به؛ «والیان کوفه در زمان معاویه یعنی: مغیرۀ بن شعبه، نعمان بن بشیر و ضحاک بن قیس، ولایت خراسان توسط حکم بن عمرو الغفاری، والی منصوب عبدالملک و عمربن عبدالعزیز یعنی: عبادۀ بن نسی الکند در اردن، والی منصوب عمربن عبدالعزیز در آفریقا یعنی: اسماعیل بن ابی المهاجر المخزومی، والی خراج جزیره: میمون بن مهران الجزری، مسئول شرطه یزید: خالد بن معدان الکلاعی، مسئول شرطه ولیدبن عبدالملک: خالدبن اللجلاج العامری، مسئول شرطه عمربن عبدالعزیز یعنی: حجاج بن ارطاۀ النخعی» اشاره کرد.
حجت الاسلام عالمیان خاطرنشان کرد: «ابن شهاب زُهری، عبدالرحمان اوزاعی، ابوالزناد عبدالله بن ذکوان و ابومسلم خَوْلانی»، عالمان مشهوری بودند که با نفوذ خود و حمایت دستگاه جور نقش بسزایی در همراهی مردم و تقویت امویان ایفا کردند.
وی نقش شاعران درباری را در حمایت از امویان مهم ارزیابی کرد و افزود: «شعرای طرفدار بنی امیه، افزون بر حمایت از خلافت امویان و محق بودن آنان در این مورد، به پشتیبانی از نظریه ولایتعهدی و تبدیل نظام خلافت به سلطنت نیز مبادرت ورزیدند. آنان، اوصاف و القاب مذهبی را بر خلفای بنیامیّه اطلاق میکردند و در این امر تفاوتی بین آنان نمیگذاشتند و همگی را به یک چشم میدیدند.
حجت الاسلام عالمیان با اشاره به نام چند شاعر معروف گفت: «اخطل، عبدالله بن همام سلولی، احوص، نابغه شیبانی، رؤبه بن عجاج و جعیل بن عجره» از جمله این شعرا بودند.
محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام، «محدثین» را از دیگر گروههای مرجع عصر امویان دانست و تصریح کرد: آنان به وسیله جعل حدیث، این حکومت را تقویت می کردند. این تقویت یا با حدیثسازی بر ضد مخالفین امویان صورت می پذیرفت و یا به منظور تقدسسازی از آنان اقداماتی صورت میگرفت.
حجت الاسلام عالمیان مهم ترین محدثین درباری را افرادی همچون؛ ابوهریره دوسی، کعب الاحبار، سمرة بن الجندب، رجاء بن حیوة، عامر بن شراحیل الشعبی، ابوعمران ابراهیم بن یزید نخعی، عوانه بن حکم، مغیرة بن مقسم و ابو الزناد معرفی کرد.
محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام، از قبایل به عنوان یکی دیگر از ابزارهای تقویت امویان دانست و گفت: سیاسیون اموی به حمایت قبائل نیاز مبرم داشتند و از آنان در بزنگاههای گوناگون بهره میگرفتند، «قبیله کلب، قبیله کنده، قبیله بنیتمیم، قبیله بنیثقیف، قبیله تیره «مراد» از شاخۀ قبیلۀ بزرگ «مذحج» و قبیله بنیاسد از جمله این قبائل بودند.
وی در جمع بندی نظریه خود اظهارکرد: این گروهها که نقش مرجعیتی برای جامعه آن روزگار داشتند، به عنوان عقبه حکومت اموی نقش فراوانی را در تقویت این حکومت و همراهی مردم با آن ایفا میکردند.
۳۱۳/۱۷