به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از ارومیه، حجت الاسلام سید احمد غفاری قره باغی، شامگاه دوشنبه در جلسه تبیینی جهادگران فاطمی که به صورت مجازی برگزار شد، به جایگاه «تبیین» در اندیشه اسلامی و انقلابی اشاره کرد و اظهار داشت: یکی از ویژگی‌های هادیان الهی تبیین است و خداوند متعال در قرآن کریم، انبیا الهی را به عنوان «تبیین کننده» معرفی می‌کند.

وی بیان اینکه خداوند در قرآن فعل خودش را نیز تبیین معرفی می‌کند، ادامه داد: آیات فراوانی در این خصوص وجود دارد که خداوند با «بیّنات» یعنی با نشانه‌ها مردم را هدایت می‌کند و نشانه‌های الهی آنقدر روشنی و وضوح دارند که با واژه «بینه» توصیف شده است.

عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران، تحریف را نقطه مقابل تبیین عنوان کرد و ادامه داد: در نقطه‌ی مقابل، یاران شیطان قرار دارند و خداوند متعال رفتار جنود شیطان را «تحریف» معرفی کرده است و در طول تاریخ، دو جریان تبیین و تحریف، همواره در مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند و البته جریان حق از بیان کردن واقعیت هیچ نگرانی ندارد؛ حتی اگر این مسئله بر ضرر او تمام بشود.

وی اضافه کرد: جریان شیطانی به دلیل اینکه واقعیت را به ضرر خود باعث نابودی جریان خود می‌بیند، همواره از واقعیت پرهیز و سعی می‌کند آن را بپوشاند.

حجت الاسلام قره باغی تصریح کرد: از نکات لطیف قرآنی درباره تحریف، همین کلمه کافر است و خدای متعال در قرآن کریم همواره از واژه («کافر» یعنی که حقیقت را می‌داند اما آن را می‌پوشاند و نمی‌گذارد واقعیت دیده شود) استفاده کرده است، و کفر در اصطلاح, به معنای پوشاندن حقیقت می‌باشد.

وی گفت: در تاریخ زندگی انسان، همواره دو جریان مدافع واقعیت و تحریف کننده آن، در مقابل یکدیگر صف کشیده‌اند و هر کدام سعی کرده‌اند که اذهان انسان‌ها را تصرف کنند و انبیا و اولیای الهی تلاش کردند واقعیت آنگونه که هست، برای مردم نشان داده شود.

عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران تصریح کرد: جریان تحریف به دلیل ضرری که از واقعیت می‌بیند، سعی می‌کند روایت‌های معکوس به وجود آورد و در ماجرای ولایت حضرت امیر علیه السلام، جریان حق تنها همتش این است که واقعیت ابراز شود و صف روایت‌های معکوس، شکانده شود.

وی ادامه داد: حضرت امیر علیه السلام تنها انسان حاضر در کره زمین است که کعبه با آن عظمتش در مقابل وجود مطهر او شکست و سه روز پس از تولد نیز، مهمان خود خدا بود و هیچ انسان دیگری چنین ویژگی را ندارد، آیا انسان پس از فهم این واقعیت، نباید از خودش سوال بکند که چرا این واقعه برای علی اتفاق افتاد؟ مگر خداوند چه برنامه‌ای برای ایشان دارد که چنین نشانه عجیبی برای او قرار داده است؟

حجت الاسلام قره باغی افزود: حضرت امیر علیه السلام تنها کسی است که در یک حرکت معجزه‌وار، در قلعه خیبر را که چهل انسان جنگجوی قوی هیکل به سختی می‌توانستند آن را باز و بسته بکنند، از جای خود کند و آن را پلی برای عبور لشکر رسول الله (ص) قرار دهد، آیا انسان‌هایی که این صحنه را دیدند، غیر از تعجب کردن، وظیفه دیگری نداشتند؟.

وی اضافه کرد: آیا اینکه خدای متعال چنین نشانه‌ای را برای علی علیه السلام قرار می‌دهد، هدفمند است یا بی هدف است؟ آیا می‌توان گفت خدا نشانه‌ای بی هدف برای یک انسان قرار می‌دهد؟ و ده‌ها نشانه معجزه‌وار و کرامت گونه دیگر، که مختص حضرت امیر (ع) است، اما شما ببینید جریان تحریف چگونه در تاریخ موفق شد که اذهان انسان‌ها را تصرف کند.

عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران بیان کرد: امروزه اشخاصی به رهبری امت اسلامی جعل شده‌اند که هیچ کدامشان حتی یک مورد از نشانه‌ها و علامت‌های الهی و معجزه‌وار امام علی علیه‌السلام را ندارند و عنصر اصلی حاضر در کنار علی علیه السلام، وجود مطهر حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها است و حضرت، رهبر جریان تبیینی ولایت امیرالمومنین علیه السلام است.

وی تصریح کرد: آیا حضرت زهرا (س) نمی‌توانست بعد از حضرت رسول، گریه‌اش را در کنج خانه‌اش انجام دهد، تا کسی از گریه‌های یک بانوی جوان مطلع نباشد؟ و چرا در مسجدالنبی حاضر شد و در خطبه‌ای عظیم‌الشأن به نام خطبه فدکیه، اقدام به استدلال بر علیه خلفای ظالم کرد؟ و مسیری که حضرت به نام خط تبیین و به نام جهاد تبیین آغاز کرد، همان خطی است که حضرت زینب کبری سلام الله علیها بعدها در ماجرای عاشورا ادامه داد.

حجت الاسلام قره باغی خاطرنشان کرد: در نمونه انقلاب اسلامی هم اگر امام خمینی (ره) عناصر تبیینی همچون شهید بهشتی و آیت الله علامه مصباح و آیت الله جوادی آملی را نداشت، انقلاب اسلامی ایران حتی ۱۰ سالگی‌اش را هم نمی‌توانست ببیند، چه برسد به اینکه به ۴۰ سالگی‌اش برسد.

وی ادامه داد: اگر امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای رهبران جامعه هستند، این رهبران نیاز به عناصر تبیینی دارند تا در مقابل خط تحریف، ایستادگی بکنند و در مقابل کسانی که واقعیت‌ها را وارونه می‌کنند و معکوس جلوه می‌دهند، مقاومت کنند و جریان تحریف حتی به اصیل‌ترین و بدیهی‌ترین مفاهیم انقلاب اسلامی هم رحم نمی‌کنند.

عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران بیان داشت: مرحوم آقای هاشمی در کتاب خاطرات خود نقل کرده؛ من در حضور حضرت امام بودم که صدای مرگ بر آمریکا از بیرون به گوش می‌رسید؛ امام به من فرمود: خوشم نمی‌آید که مردم آرزوی مرگ برای کسی یا کشوری می‌کنند. در حالی که همین حضرت روح الله خمینی بود که ما را با مفهوم مرگ بر آمریکا آشنا کرد و مکتب قرآن بود که لعنت خدا و ملائکه و مردم مؤمن را نثار منافقان و ظالمان می‌کند.

وی گفت: یکی از نزدیک‌ترین شخصیت‌های به امام، نه پس از هزار سال بلکه پس از تقریباً ۲۵ سال از رحلت ایشان، اندیشه و ایده آل های حضرت امام را معکوس و وارونه می‌کند و امامی که می‌فرمود کوخ نشین ها برای من از کاخ نشین ها اولویت دارند و یا می‌فرمود پابرهنگان و مستضعفان صاحبان اصلی انقلاب هستند، امروز تحریف می‌شود.

حجت الاسلام قره باغی اظهار کرد: برخی خود را از نزدیکان امام (ره) می‌دانند، اما با سوار شدن بر ماشین‌های آن‌چنانی و سکونت در مناطق بالای شهر، عملاً به تمام آرمان‌های حضرت امام دهن کجی می‌کنند و امروز به راحتی می‌توان فهمید که جریان تحریف درباره اندیشه‌های انقلابی حضرت امام و رهبر حکیم انقلاب چقدر موفق بوده است.

وی گفت: کافی است بررسی کنیم و ببینیم چند درصد از مسئولان دولتی و غیر دولتی، ساکن محله‌های بالای شهر هستند و چند درصد از این مسئولین، در محله‌های متوسط به پایین زندگی می‌کنند، به همین دلیل است که رهبری حکیم انقلاب از نیروهای تبیین‌گر درخواست می‌کنند که دهان‌های خود را نبندند و نسبت به اندیشه اصیل اسلامی و انقلابی بی اعتنایی نکنند.

عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران بیان کرد: یکی از شرایط اصلی تبیین صحیح و قابل دفاع، عقلانیت شخص تبیین کننده است و اگر شخص تبیین‌گر برخوردار از عقلانیت کافی نباشد، مثالش مثال آن سربازی است که چشمانش را بسته و اسلحه خود را به روی هر کسی گرفته و شلیک می‌کند.

وی عنوان کرد: برای عنصر تبیین‌گر غیر عاقل، فرقی نمی‌کند که کدام جبهه را آسیب می‌زند؟ آیا به جبهه خودی ضرر می‌زند یا به جبهه دشمن؟ و مثال روشن این نکته، اتفاقی است که اخیراً در یکی از دانشگاه‌های ارومیه رخ داد و به یکی از عالمان محترم شهر جسارت شد.

حجت الاسلام قره باغی افزود: منشأ این واقعه، تأمین نشدن شرط الزامی عقلانیت است که به آن اشاره شد، که ثمره‌اش، شکل گرفتن «تبیین هیجانی» و یا به عبارت دیگر «مطالبه گری هیجانی و غیر عقلانی» است.

انتهای خبر./