جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
آیت‌الله سیفی مازندرانی

حوزه/ مردم باید بدانند که حوزه هم دردمند است؛ اما تضعیف دولت عادله و کریمه کاری خطا است و اگر چنین روندی در میان فضلای حوزه باشد، مردم از این روش غلط پیروی خواهند کرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در مورد اقدامات دولت فعلی، مخصوصا بعد از آزادسازی قیمت ها، صحبت هایی در جمع مردم و حتی طلاب مطرح می شود این موارد از منظر فقهی توسط آیت‌الله علی‌اکبر سیفی مازندرانی از اساتید حوزه علمیه قم در جلسه پرسش و پاسخ با جمعی از طلاب و دغدغه‌مندان عرصه رسانه، پاسخ داده شده که در ادامه مشروح آن را می خوانید:


سوال: عده ای بر این عقیده هستند که در کارهای اجرایی، دولت نقش خاصی ندارد و رهبر انقلاب نقش اصلی را دارند. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟
جناب آقای رئیسی مردی مومن و متعهد به ولایت فقیه و ارزش های انقلابی بوده و نهایت تلاش خود را در مسائل اقتصادی و غیره به کار گرفته اند.
طبعا هر اصلاحی ریزش هایی را در پی دارد و اینجا تقصیر مطرح نیست، بلکه ما شاهد تدبیر هستیم تا از رانت خواری و مفاسد اقتصادی جلوگیری شود که طبیعی است که اجرای این برنامه ها با چالش هایی همراه باشد.
اینکه رهبری در این موضوع دخالتی دارد یا خیر، باید عرض کنم که ایشان در این موضوع هیچ گونه مداخله ای ندارند و رئیس جمهور بر اساس اختیارات قانونی خود، مستقل بوده و رهبر انقلاب در حد ارشاد و راهنمایی های کلی در موارد مهم و سرنوشت ساز به موضوعات ورود می کنند؛ فرضا اگر ایشان مشکلی جدی در مسیر نظام اسلامی ببینند یا به نکته ای پی ببرند که رسیدن به مقاصد صحیح را تسریع می کند، نکاتی را گوشزد می کنند و این جزو وظایف ایشان به شمار می رود و این اصلا به معنای دخالت نیست.

سوال: آیا اینگونه نیست که باید نقد و تعریف به اندازه باشد و مجموع عملکرد یک دولت مدنظر قرار گیرد؟
هر شخص مومنی حق نقد سازنده دارد؛ اما تضعیف دولت کاری حرام است و کسی نمی تواند ادعا کند که من پیرو رهبری هستم، در حالی که این دولت را تضعیف می کند. بارها و بارها رهبر معظم انقلاب این دولت را تایید کرده اند و روند دولت کنونی مورد قبول ایشان است.
همانگونه که شما نمی توانید بگویید که من در خط خدا هستم، اما رسولش را قبول ندارم، به همین صورت هم نمی توانیم بیان کنیم که پیرو رهبری هستم، اما دولت مورد تایید ایشان را با الفاظ تند تضعیف کنم.

سوال: شاخصه های دولت اسلامی چیست؟
نخستین شاخص حرکت در مسیر ارزش های اسلامی است؛ مثلا اسلام می گوید که ما باید در مقابل مستکبران عالم سر خم نکنیم و قرارداد و موضعی که موجب تسلط آن ها بر ما شود، مورد تایید اسلام نیست.
سعودی ها، صهیونیست ها و داعش تکفیری از ظالمان هستند و ما نباید به آن ها اعتماد کنیم؛ اگر روزی هم مردم را به حج فرستادیم، نباید به معنای اعتماد ما به سعودی ها باشد.
تفاوت بین حقوق مردم و کارگزاران نظام در اسلام پذیرفتنی نیست و اینکه یک کارگزار اسلامی ده برابر مردم عادی حقوق دریافت کند، با اسلام سازگار نیست؛ اینکه عده ای از بیت المال سوء استفاده کنند و دولت اسلامی این بستر را فراهم کند، قابل قبول اسلام نیست و بحمدالله دولت کنونی دولتی کریمه بوده و ما می بینیم که این موارد رعایت می شود و دست چپاولگران اقتصادی را بسته است.
بحث شفافیت حقوق که در این دولت مطرح می شود، نشانه هایی است که این دولت را عادله و کریمه می کند.

سوال: ما شاهد مشکلاتی در مباحث فرهنگی مانند حجاب، فضای مجازی و غیره هستیم؛ اما عده ای مطرح می کنند که اولویت امروز ما مسائل اقتصادی است نه اینگونه مباحث. نظر شماچیست؟
از نظر بنده رسیدگی به امور اقتصادی هرگز منافاتی با رسیدگی به امور الهی ندارد. اگر کسی بگوید من در حال اصلاح اقتصادی هستم و نمی توانم اقامه دین الهی کنم، سخن اشتباهی گفته است. مفاسد اقتصادی و حقوق های نجومی هم از منکرات الهی محسوب می شود و این منکرات صرفا به بی عفتی و بی حجابی محدود نمی شود.
بحث عفت و حجاب از ضروریات دین خدا بوده و آیات صریح قرآن درباره آن تاکید کرده و صرفا سخن فقه شیعه نیست. قرآن مجید صریحا بیان می کند که زنان حق ندارند پا را به زمین بکوبند که صدای خلخال آن ها بلند شود. این موارد آموزه های قرآن است و اگر قرآن به امری ناطق باشد، مساوی دین خدا است و بحث حجاب هرگز نمی تواند منافی اصلاح اقتصادی باشد؛ اتفاقا برعکس، این مایه برکت است.
از نظر اسلامی اگر حکومتی بخواهد خود را از حوادث بیمه کند، باید به مسئله حجاب و عفاف و امر به معروف و نهی از منکر اهمیت دهد و این ها نه تنها تزاحمی ندارند، بلکه همدیگر را تقویت می کنند.
تمامی انبیای الهی وظیفه داشتند که اقامه دین الهی کنند و هیچ داعیه دار اسلامی نمی تواند ادعا کند که این جزو وظایف من نیست؛ در روایات ما آمده که جلوگیری از مفاسد بلاها را کم می کند.

سوال: اصل هشتم قانون اساسی درباره امر به معروف و نهی از منکر و وظایف مردم و دولت و مجلس نسبت به هم است؛ از نظر شما دولت کنونی در این زمینه چه وظایفی دارد و تا کنون چگونه عمل کرده است؟
اصل امر به معروف و نهی از منکر در قرآن مطرح شده و جزو ضروریات دین ما است؛ به تعبیر امام صادق(ع) کل ارزش ها و احکام دین خیمه ای است و امر به معروف و نهی از منکر ستون این خیمه است و خوشبختانه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در این زمینه اصلی مطرح شده است.
چرا امر به معروف و نهی از منکر نباید وزارتخانه داشته باشد؟ دولت باید لایحه بدهد تا وزارتخانه مربوطه ایجاد شود و مجلس نیز باید آن را تایید کند؛ دانشگاه اختصاصی امر به معروف و نهی از منکر باید راه اندازی و مسائل مربوط به آن آموزش داده شود.

بنابراین هم در بعد وزارتخانه و هم در بعد آموزش باید دولت و مجلس به احیای امر به معروف و نهی از منکر بپردازند.

سوال:حضرتعالی در دولت گذشته مرتبا درباره سیاست خارجی و مخصوصا برجام نظرات خود را ابراز کرده اید؛ اکنون نظر خود را درباره سیاست خارجی دولت پیش رو بیان کنید که آیا عملکرد این دولت منطبق با نظرات مقام معظم رهبری هست یا خیر؟
بنده در زمان دولت گذشته بسیار متعرض مسئله سیاست خارجی بودم و دلیل اینکه در حال حاضر نسبت به دولت کنونی اعتراضی ندارم، اعتماد به این نیروها است که از سیاست رهبری اطاعت می کنند.
بنده علم به این دارم که این دولت در کارها از سیاست رهبری تبعیت می کنند و بر خلاف دولت های قبلی کمترین تخطی از مواضع ایشان ندارند؛ فلذا نیازی به تذکرات نیست و اگر تذکری بدهیم ممکن است که در فضای عمومی برداشت معکوس صورت بگیرد.

سوال: حوزه علمیه چگونه می تواند در پیشبرد اهداف نظام اسلامی که رهبر معظم انقلاب مطرح کردند، کمک کند؟ وظیفه طلاب جوان انقلابی در این موضوع چیست؟
وظیفه حوزه علمیه تبیین ارزش های اسلامی و انقلابی بر اساس آیات و روایات است؛ مثلا در همین بحث حقوق های نجومی، امیرالمومنین(ع) تعبیر می کنند که اگر کارگزاران حکومت اسلامی مانند مردم عادی زندگی کنند، این فقر کمر مردم را نمی شکند؛ چرا که مردم می بینند که روسای آن ها هم مانند خودشان زندگی می کنند و این انسان را به کفر نمی کشاند؛ حوزه علمیه این ظرافت های کلام ائمه را باید موشکافی و برای مسئولین و مردم بیان کند.
معصوم می فرماید، اگر مردم بدانند که ما چگونه با ظرافت های کلام خود درد دل مردم را بیان می کنیم، قطعا از ما تبعیت می کنند و این وظیفه انقلابی حوزه علمیه است که این موارد را موشکافی کند.
مردم باید بدانند که حوزه هم دردمند است؛ اما تضعیف دولت عادله و کریمه کاری خطا است و اگر چنین روندی در میان فضلای حوزه باشد، مردم از این روش غلط پیروی خواهند کرد. من در مقطعی به مرحوم آیت الله یزدی بیان کردم که حوزه باید مواضع رهبر انقلاب را بر مبنای قرآن و روایات تبیین کنند تا مردم بر اساس عشق و علاقه از آن استقبال به عمل آورند.

سوال: با توجه به وجود مشکلات اقتصادی و هجمه رسانه های دشمن، وظیفه ما در راستای جهاد تبیین چیست؟
یکی از انواع جهاد، جهاد قتال است که با دشمنان وارد جنگ شویم. یکی دیگر از انواع جهاد، جهاد با شیطان نفس است. این جهاد به تعبیر رسول خدا(ص) جهاد اکبر است؛ این شعار که خرمشهر را خدا آزاد کرد، به معنای کمرنگ شدن منیت ها و در راستای جهاد نفس است.
یکی دیگر از اقسام جهاد، جهاد تبیین است؛ خداوند به رسول خدا(ص) دستور می دهد که جهاد کبیر را انجام دهد و این جهاد کبیر با بیان انجام می شود. از قتال فی سبیل الله به جهاد اصغر تعبیر شده است و تا جهاد تبیین نباشد، قلب ها آماده پذیرش احکام الهی نمی شود. جهاد بزرگ همین جهاد تبیین است و این در درجه اول کار حوزویان است.

سوال: همکاری مجلس شورای اسلامی و دستگاه قضا با دولت را چگونه ارزیابی می کنید؟
این دو قوه را بنده از جهت حمایت از دولت و تذکر نسبت به نقاط ضعف بسیار مثبت ارزیابی می کنم؛ به طور مثال در جریان آزادسازی سواحل خلیج فارس قوه قضائیه از خود آغاز کرده و در مسائل کارخانه های تعطیل شده، احیای واحدهای تولیدی تعطیل شده و همچنین حقوق نجومی همکاری های مناسبی از سوی قوه قضائیه دیده شده است.
مجلس هم در بسیاری از موارد از کارهای دولت حمایت کرده و لایحه های تایید شده تا تذکرات به دولت مثبت عمل کرده است و از نظر من پیوند کنونی این سه قوه در تاریخ انقلاب بی نظیر است.

سوال: حق تفسیر و تعیین مسائل اسلام در حوزه حکومت اسلامی بر عهده چه کسی یا نهادی بوده و مردم و نخبگان در تعیین این مسائل چه جایگاهی دارند؟
شخص مقام معظم رهبری با مشورت مجمع تشخیص مصلحت و شورای نگهبان و برخی از مراکز دیگر، تشخیص نهایی را دارند و اطاعت از این تشخیص از نظر شرعی واجب است.
در تشخیص مصالح نظام، ولی امر مسلمین تشخیص نهایی را می دهند و نهادهای مشورتی، پس از مشورت دادن وظیفه اطاعت محض دارند و رهبری مجبور نیستند که در مسائل از گروه های مختلف تبعیت کنند.خداوند به رسول خدا(ص) دستور می دهد که به آنچه پس از مشورت رسیدی عمل کن و حق نداری اگر صلاح نمی بینی، طبق میل دیگری عمل کنی. وظیفه ولی امر هم همین است.

سوال: تکلیف این مسئله که برخی از افراد پذیرفتن جام زهر توسط امام راحل(ره) یا پذیرفتن برجام از سوی رهبر انقلاب علی رغم میل باطنی را مطرح می کنند چیست؟
این ادعاها خلاف واقع است و به هیچ وجه امام در توقف جنگ مجبور نبوده اند. تعبیری که ایشان می فرمایند که جام زهر را نوشیدم به این معنا نیست. وقتی امیر مومنان(ع) از وضعیت گلایه و مثل خار در چشم و استخوان در گلو را مطرح می کنند، به این معنا نیست که ایشان تکلیف شرعی نسبت به صبر نداشتند؛ رسول خدا(ص) به ایشان این تکلیف را محول کرده بودند. امام راحل هم تکلیف را در پذیرش صلح می دیدند و به این تکلیف عمل کردند.
هیچ موردی را نمی توان یافت که رهبر انقلاب اظهار نظر نکنند؛ حتی ایشان در مقطعی در نماز جمعه سراسری از رئیس جمهور وقت حمایت می کنند. البته تمامی مومنین در مسیر تکامل خود لغزش هایی داشته اند و انحرافات از خط ولایت را در صدر اسلام را هم می توانیم ببینیم.
اینکه رهبر انقلاب از رئیس جمهوری حمایت می کنند و بعدها همان رئیس جمهور به ارزش های ایشان پشت می کنند، در تاریخ اسلام هم سابقه داشته است.
اینکه گاهی شائبه هایی مطرح می شود که رهبری مجبور به کاری شدند، اصلا درست نیست؛ چرا که ایشان در موقعی که تشخیص داده اند، اعتراض خود را نسبت به دوست دیرینه خود هم نشان داده اند.

سوال: فردسالاری، دیکتاتوری و ولایت فقیه چه نسبتی با هم دارند؟
ولایت فقیه حاکمیت فقیه جامعه مسلمین بوده و در چارچوب احکام شرع است؛ یعنی در عین حال که نظر و تدبیر شخص ولی امر است، باید در چارچوب احکام الهی باشد. مثلا اگر روزی رهبری تشخیص دهد که جمهوری اسلامی باید تحت تسلط آمریکا باشد، دیگر آن رهبر از عدالت ساقط می شود؛ چرا که نظر شخصی او ملاک عمل نیست؛ بلکه در چارچوب احکام الهی باید تشخیص راه احسن اقامه دین را داشته باشد.
در میان احکام الهی ما اهم و مهم را داریم؛ یک مسئله حج را داریم و یک مسئله تحت سلطه مستکبرین نرفتن؛ اینجا مورد دوم بسیار مهمتر از مسئله حج است و اگر مصلحت سلطه ناپذیری و حج با هم در تضاد باشد، مسئله اهم در اولویت است و تشخیص این اهم و مهم با رهبر انقلاب است.

سوال: مقام معظم رهبری در مسائل مختلف دستورات و توصیه هایی دارند؛ مرز مخالفت با این دستورات کجاست و چه زمانی به مخالفت با ولی فقیه می انجامد؟ مثلا در بحث واکسن رهبری به زدن واکسن توصیه می کردند و عده ای از دینداران نظر دیگری داشتند و حتی مطرح می کردند که رهبری تقیه می کنند. حالا سوال این است که مرز مخالفت با ولی فقیه چیست و در کنار آن بحث آتش به اختیار و اغنای افکار عمومی چه جایگاهی دارد؟

اگر کسی با دستورات رهبری مخالفت کند و در مقابل سیاست های ایشان قرار بگیرد، مخالفت با ولی فقیه به حساب می آید. اما اینکه سیاست کلی نظام در اموری مانند واکسن واجب الاتباع است یا خیر، باید بگوییم که در این زمینه ها تبعیت ضروری بوده و مخالفت با آن حرام است.اگر ولیّ امر در مسائل اسلام و مسلمین در چارچوب شرع اسلامی حکمی صادر می کند، بر اساس حکم اهلبیت(ع) است و مخالفت با آن حرام و در حد شرک به خداوند است.
هر گونه اقدامی در راستای تضعیف سیاست های رهبری حرام بوده و امام راحل(ره) یا رهبر انقلاب در هیچ جایی ذره ای تقیه نداشته اند؛ چرا که آن ها مبسوط الید بوده اند و تقیه بر آن ها حرام است. ائمه ما مبسوط الید نبوده اند و در زمان حکومت بنی امیه و بنی عباس زندگی می کرده اند و شکنجه ها در حد اعدام بود؛ چه بسا یاران حضرات معصومین بدترین شکنجه ها را تجربه کرده اند و طبیعی است که اهلبیت(ع) برای حفظ جان خود و مسلمین تقیه کنند. اما رهبر انقلاب مبسوط الید هستند و کسی که در مقابل آمریکا قد علم می کند و دو کشتی تحت حمایت آمریکا را به جای دزدی آن ها مصادره می کند و به هیچ مستکبری باج نمی دهد، چه تقیه ای می تواند داشته باشد؟

سوال: ما بر خلاف صدر اسلام، امروز عوامی داریم که به جبت و طاغوتی مانند غرب معتقد هستند. آیا مدارات با این عامه و تفکر لازم نیست؟
اصلا تقیه مداراتی در این گونه موارد جایی ندارد. در این گونه موارد باید نصیحت صورت گیرد.
آنچه را که رهبر انقلاب در سخنرانی بیان می کنند، نصیحت عموم مردم است و اگر مردم مومن هستند که هستند، باید ذهنیت خود را با سخنان ایشان اصلاح کنند.

سوال: مبنای نقد حوزه از دولت ها چه چیزی است و وظیفه ما در قبال نقدهای رهبری از دولت ها چیست؟
تحلیل مسائل سیاسی جاری و نقد و بررسی سازنده در حوزه علمیه امر مطلوبی است و حوزه اگر نقد سازنده نکند، چه کسی این کار را باید انجام دهد؟
نقدهای حوزویون بسیار خوب است و اصل امر به معروف و نهی از منکر برای همین است؛ اما نقد پرخاشگرانه و اهانت آمیز و نسبت های ناروا دادن و سخنان تضعیف کننده حرام است و تقویت دولتی که تحت حمایت رهبر انقلاب است، واجب است.
اگر فاضلی از دولت طوری نقد کند که به تضعیف آن بینجامد، جایز نیست و اگر ما بدانیم از فضلا چنین نقدهایی وارد می کنند، از ادامه همکاری با آن ها معذور خواهیم بود.
من از مدیریت حوزه های علمیه درخواست می کنم که کسانی که به تضعیف نظام و دولت کنونی می پردازند برخورد کند. حوزه انقلابی باید در خط و مشی معیارهای انقلابی عمل کند. ما وقتی می گوییم که این دولت ملتزم بر سیاست های رهبری است، باید آن را تقویت کنیم.

سوال: گاهی عامه مردم با برخی از مسائل مخالف هستند؛ لذا رهبری برای اینکه مردم را در صحنه حفظ کنند، ممکن است از برخی از مواضع خود کوتاه بیایند. این موضوع را تبیین بفرمائید.
آنچه را که رهبری سکوت می کنند، قطعا لازم است و آنچه را که فریاد می زنند هم مشخص است.
گاهی هم ممکن است که ما از مخالفت های رئیس جمهور با سخنان صریح رهبری متوجه این اختلافات شویم. بنده معتقدم که در این موارد ما باید قبل از اینکه رهبری سخنی بگویند، در مقابل ادعاهای مخالف ایشان بایستیم.
حضرت عباس(ع) در موقعیتی که شمر برای او امان نامه آورد، قبل از اجازه گرفتن از سیدالشهدا(ع) این امان نامه را پاره کرد و این موارد اصلا نیازی به اجازه گرفتن ندارد. لذا ما باید قبل از اینکه رهبری موضع بگیرند، در مسائلی که مشخص است که خلاف نظر رهبری می باشد، باید موضع بگیریم؛ چرا که نباید رهبری خرج این موارد شوند.

سوال: حضرتعالی درباره برون رفت از بحران جمعیتی کشور چه مسئولیتی را برای مسئولین حوزه قائل هستید؟
مسئولین حوزه همواره وظیفه تبیین دارند؛ طبق بیان امام صادق(ع) باید مسلمانان فرزندان خود را بیشتر کنند. رسول خدا(ص) هم فرمودند که ازدواج کنید و فرزند بیاورید که من به امت بیشتر مباهات می کنم.
به کسانی که فرزند بیشتر دارند، باید امتیازات بیشتری بدهند و اگر به مشکلات این خانواده ها رسیدگی شود، آرام آرام اراده ها در این زمینه تقویت می شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha