دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 29, 2024
کلانتری

حوزه/ رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در پنجاه و سومین جلسه از سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه» به تبیین ولایت فقیه پرداخت.

به گزارش خبرگزاری حوزه از شیراز، حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری در پنجاه و سومین جلسه از سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه» که در سالن شهید دستغیب حرم مطهر شاهچراغ(ع) برگزار شد، با ذکر خلاصه ای از جلسات گذشته به بیان نکاتی دیگر در راستای تبیین بیشتر توقیع شریف امام مهدی(عج) در پاسخ به پرسش های اسحاق بن یعقوب پرداخت و اظهار کرد: در جلسه گذشته توقیع شریف امام عصر(عج) را به عنوان دومین دلیل روایی نقل و چهار نکته را در خصوص سند و محتوای آن طرح کردیم. امروز نیز به طرح چهار نکته دیگر به منظور تبیین بیشتر مفاد آن توقیع خواهیم پرداخت.

وی در توضیح پنجمین نکته پیرامون این توقیع شریف گفت: مسائل مطرح شده در نامه اسحاق بن یعقوب، برخی مربوط به احکام شرعیِ فرعی، برخی مربوط به وضعیت اشخاص بلحاظ فکری و اجتماعی و برخی مربوط به غیبت امام(عج) و مسایل مرتبط با آن است که در آن زمان، ذهن بسیاری از پیروان ناب اهل بیت (ع) را به خود مشغول کرده بود. در این میان سئوال از «حوادث واقعه»، سئوال از رخدادهای نوظهوری است که در بستر زمان و با تحول شرایط اجتماعی فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی رخ می نمایند که چگونگی مواجهه با آنها در گرو وجود مرجعی رسمی و مورد اعتماد و مشروع است. از سؤال اسحاق بن یعقوب و پاسخ امام (عج) اینگونه دریافت می شود که در باور شیعیان، مرجع اصلی حوادثی از این دست، شخص امام (عج) بوده است که به عنوان ولیّ امر زمام امور اجتماعی مومنان را در دست داشته است. با غیبت امام(عج) این سؤال مطرح شده که اینک در زمان غیبت، مرجع مؤمنان در اینگونه حوادث چه کسانی می باشند؟

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به بیان سخن حضرت امام(ره) پیرامون حوادث واقعه پرداخت و گفت: امام خمینی(رحمت الله علیه) در توضیح این مطلب چنین می گویند: «منظور از «حوادث واقعه»که در این روایت آمده مسایل و احکام شرعیه نیست. نویسنده نمی خواهد بپرسد درباره مسایل تازه ای که برای ما رخ می دهد چه کنیم. چون این موضوع جزء واضحات مذهب شیعه بوده است و روایات متواتره دارد که در مسایل باید به فقها رجوع کنند. در زمان ائمه(ع) هم به فقها رجوع می کردند و از آنان می پرسیدند. کسی که در زمان حضرت صاحب (سلام الله علیه) باشد و با نواب اربعه روابط داشته باشد و به حضرت نامه بنویسد و جواب دریافت کند، به این موضوع توجه دارد که در فراگرفتن مسائل به چه اشخاص باید رجوع کند. منظور از «حوادث واقعه» پیشامدهای اجتماعی و گرفتاری هایی بوده که برای مردم و مسلمین روی می داده است و به-طور کلی و سربسته سؤال کرده اکنون که دست ما به شما نمی رسد، در پیشامدهای اجتماعی باید چه کنیم، وظیفه چیست؟»( ولایت فقیه، صص۷۹و۸۰) .

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) ادامه داد: همچنین شیخ انصاری در خصوص چیستی «حوادث واقعه» می گوید: «إن المراد بالحوادث ظاهرا مطلق الأمور التی لا بدّ من الرجوع فیها عرفا أو عقلا أو شرعا إلی الرئیس مثل النظر فی أموال القاصرین لغیبة أو موت أو صغر أو سفه و أما تخصیصها بخصوص المسائل الشرعیة فبعید»(شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۳، ص۵۵۵) .

استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه پاسخ روشن امام عصر (عج) به سؤال اسحاق بن یعقوب در خصوص حوادث واقعه، بیانگر یک اصل و مکانیزم سیاسی اجتماعی روشن و همیشگی در حوزه اداره جامعه اسلامی در عصر غیبت امام معصوم(ع) است، گفت: امام(ع) در این بخش از پاسخ، مومنان را مکلف می سازد که در حوادث و رویدادهای اجتماعی، در غیاب خود به راویان حدیث مراجعه نمایند، زیرا آنان حجت امام عصر(عج) بر مؤمنان هستند و امام خود حجت خداوند است. حجت بودن راویان حدیث از ناحیه کسی که خود حجت خداوند است بدین معنا است که آنان نیز حجت خداوند و سرپیچی از دستورات آنان سرپیچی از دستورات حجت خدا و در نتیجه سرپیچی از دستور خداوند است.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) خاطرنشان کرد: با این بیان، امام(ع) تکلیف امور اجتماعی جامعه اسلامی را در عصر غیبتِ حجتِ خدا که خود مرجع اصلی امت در اداره جامعه است روشن و از بروز هرج و مرج در جامعه جلوگیری می کند چنانکه از مراجعه به حکام جور نیز پرهیز می دهد. امام (عج) با این بیان روشن، به عموم مومنان در همه عصرها اعلام می کند که هیچگاه دست شما از «حجت خدا» کوتاه نیست و همگان موظفند در حوادث و رویدادهای اجتماعی، حجت خدا را مرجع و محور امور خود قرار دهند.

این استاد حوزه و دانشگاه، ادامه داد: امام خمینی(قدس سره) در تبیین دقیق تر مفهوم «حجت خدا» چنین می گویند: «حجَت الله» کسی است که خداوند او را برای انجام اموری قرار داده است و تمام کارها افعال و اقوال او حجت بر مسلمین است اگر کسی تخلف کرد، بر او احتجاج (و اقامه برهان و دعوی) خواهد شد. اگر امر کرد که کاری انجام دهید، حدود را اینطور جاری کنید، غنایم، زکات و صدقات را به چنین مصارفی برسانید و شما تخلف کردید، خداوند در روز قیامت بر شما احتجاج می کند. اگر با وجود حجت برای حل و فصل امور به دستگاه ظلم رجوع کردید، خداوند در روز قیامت بر شما احتجاج خواهد کرد که من برای شما حجت قرار دادم چرا به ظلمه و دستگاه قضایی ستمگران مراجعه کردید.»( ولایت فقیه، ص۸۱) .

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، نکته هفتم پیرامون توقیع شریف را با ذکر این سؤال مطرح کرد که «رُوات حدیث» که در این توقیع به عنوان حجت خدا و مرجع مومنان در عصر غیبت منصوب و معرفی شده اند چه کسانی می باشند؟ و در پاسخ گفت: بی گمان مراد از «رُوات حدیث» راویانی که صرفاً به نقل و انتقال احادیث معصومان اشتغال داشته اما خود چندان به مضامین بلند احادیث واقف نبوده و یا در عمل به آنها تعهد لازم نداشته و یا از شجاعت کافی در اجرای آنها برخوردار نبوده، نمی باشند، زیرا بسیار بدیهی است که چنین افرادی نمی توانند مصداق حجت خدا باشند و امام عصر(عج) هرگز چنین افرادی را مرجع امور مهم جامعه اسلامی که مستلزم درایت و تدبیر و شجاعت است، قرار نمی دهد.

وی تصریح کرد: راوی حدیث اگر در عمل پایبند به مواعظ و دستورالعمل های نابی که در احادیث نهفته است نباشد و یا از درک معارف ژرف و مضامین حیات بخش روایات بی بهره باشد و یا در هنگامه اجرا، توان تصمیم و حرکت استوار بر اساس روایات را نداشته باشد، به یقین شایستگی مقام بلند حجت خدا بودن را نخواهد داشت. ارجاع مومنان ناب به چنین کسی، راندن مومنان به بیراهه و منحرف ساختن آنان از صراط مستقیم الهی است.

استاد دانشگاه تهران در ادامه به بیان چهار ویژگی برای راویان حدیث پرداخت و گفت: براین اساس «روات حدیث» کسانی می باشند که اولاً در شناخت دقیق معارف ژرف نهفته در روایات صاحب تخصص باشند، ثانیاً درتشخیص روایات صحیح از روایات مجعول صاحب درایت باشند، ثالثاً در عرضه روایات بر قرآن و سپس دریافت مراد جدّی معصوم(ع) صاحب اجتهاد باشند، و رابعاً در عمل بر اساس دین خدا متعهد باشند و نسبت به هیچ تکلیفی بی اعتنا نباشند .( برای دریافت توضیحات بیشتر درباره روات حدیث، بنگرید به سید محمد مهدی موسوی خلخالی، حاکمیت در اسلام یا ولایت فقیه، ص ۴۲۶ تا ۴۳۶)

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) با ذکر این نکته که «رُوات حدیث» همان «فقیهان جامع الشرایط» می باشند، گفت: پس «رُوات حدیث» که در این توقیع، امام عصر (عج) آنان را مرجع امور و حوادث جاری جامعه و آنان را حجتِ خود بر مردم معرفی کرده است، همان «فقیهان جامع الشرایط» می باشند که در نظریه ولایت فقیه بر آن تأکید شده است.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح پنجمین نکته پیرامون این توقیع شریف گفت: اینکه امام عصر(عج) در این نامه، راویان حدیث [فقیهان جامع شرایط] را به عنوان حجتِ خود بر مردم معرفی می کند، حاوی نکته مهمی است که نباید از آن غفلت کرد. آن نکته این است که آنچه برای یک انسان مؤمن و متعهد به اسلام ناب در عرصه های مختلف زندگی اعم از اعمال فردی و اجتماعی از اهمیت اصلی برخوردار است آن است که در هر کاری که انجام می دهد، بین خود و خدا حجّت داشته باشد.

وی تصریح کرد: قرآن کریم به صراحت هدف اصلی از بعثت پیامبران را اتمام حجّت بر مردمان معرفی می کند: «رُّسُلا مُّبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی ٱللَّهِ حُجَّةُ بَعدَ ٱلرُّسُلِ وَکَانَ ٱللَّهُ عَزِیزًا حَکِیماً» (سوره نساء/ آیه ۱۶۵). بعد از رحلت آخرین پیامبر خدا (ص) حجت بر مردمان اوصیای آن حضرت هستند. امام در این روایت بر این نکته تأکید می کند که در غیبتِ من به عنوان وصی پیامبر اکرم(ص) و حجت خدا، این فقیهان جامع الشرایط هستند که حجت بر شما می باشند.

حجت الاسلام والمسلمین کلانتری ضمن تأکید بر اهمیت تبعیت انسان مؤمن از حجت گفت: باید توجه داشت که وقتی از حجت سخن گفته می شود دیگر نباید از عصمت از گناه و یا خطا سخن گفت، بلکه اینجا همه سخن این است که انسان مؤمن، مکلّف به تبعیت از حجت است. آنچه در قیامت هم انسان را از عقوبت نجات خواهد داد این است که اعمالش بر اساس حجت معتبر الهی به انجام رسیده باشد. حکم عقل سلیم و همچنین سیره عقلاء نیز چنین است که انسانی را که بر اساس حجت عمل کرده باشد مؤاخذه و عقوبت نمی کنند هر چند عمل او در واقع صحیح و منطبق بر واقع نبوده باشد.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha