دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
بحران مخاطب در سینمای ایران؛ چرا فیلم‌های غیرکمدی شکست می‌خورند؟

حوزه/ با وجود تولید آثار غیرکمدی باکیفیت در سینمای ایران، این فیلم‌ها همچنان با شکست در گیشه روبه‌رو هستند. نبود مخاطب‌شناسی، ضعف در ذائقه‌سازی و عدم توجه به تنوع ژانری از مهم‌ترین دلایل این بحران به شمار می‌رود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، پرفروش بودن فیلم‌های کمدی در سینمای ایران طی سالیان اخیر به یک مساله مورد تأیید تبدیل شده، با این وجود و البته ورای سطح نازل برخی آثار کمدی که بارها درباره آن بحث کرده و قلمفرسایی نموده ایم، یکی از نگرانی‌های جدی هنر هفتمِ وطنی در شرایط فعلی ناظر به فروش بسیار پایین فیلم‌های نسبتاً خوب و قابل قبول به‌لحاظ محتوایی است.

بر اساس آمار اعلام شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جمع فروش فیلم‌های غیرکمدی همچون"در آغوش درخت"، "برف آخر"، "علت مرگ نامعلوم"، "پرویز خان"، "پروین" و "عزیز" در سال جاری به ۳۰ میلیارد تومان نیز نرسیده و همین مساله اختلاف فاحش میزان مخاطبان فیلم‌های اجتماعی را با آثار کمدی نشان‌می‌دهد.

از سوی دیگر اگر بپذیریم که از بین ۶۰ فیلم اکران شده در سال ۱۴۰۳، بیشتر آنها به‌لحاظ ساخت و سوژه از کیفیت نسبتاً پایینی برخوردار بوده اند و به‌سختی توانسته اند مخاطب را به سالن‌های سینمایی بکشانند، اما در عین حال باید بر این نکته تأکید کرد که معدود فیلم‌هایی مثل "در آغوش درخت"، "برف آخر" و "پرویز خان" حسابشان به‌لحاظ کیفی با بقیه آثار یادشده فرق می‌کند چه آنکه از منظر رعایت ضوابط و استانداردهای سینمایی به‌عنوان آثار قابل قبول به‌لحاظ فرمی و محتوایی از آنها یاد می‌شود و اما اینکه چرا اینها نیز در گیشه فروش سینماها، کم فروش و به نوعی کم اقبال بوده اند، خودش نیاز به تحلیل و بررسی کارشناسانه‌ی صاحب نظران دارد.

به اجمال می توان مدعی شد که در واکاوی این قضیه تا حدی همچنان در مساله مخاطب شناسی دچار مشکل هستیم و لذا یکی از نسخه های علاج برای سینمای ایران توجه به اصل مخاطب شناسی هوشمندانه است و از سوی دیگر گاه در حیطه‌ی ذائقه سازی با نقص‌ها و ضعف‌هایی روبه‌رو هستیم که کتمان‌ناپذیر است. به هر حال سینما، هنر-صنعت و رسانه است و بی توجهی به هر کدام از اضلاع این مثلث به معنای بی توجهی یا کم توجهی به بخش مهمی از ظرفیت سینما به عنوان مردمی ترین هنر امروز دنیاست.

از سوی دیگر واقعیت تأسف باری که وجود دارد این است که فیلم‌های پرهزینه‌ای مثل "قلب رقه" و "آسمان غرب" که به سفارش و حمایت ارگان‌ها و نهادها ساخته شدند نیز به‌هیچ‌وجه گیشه موفقی نداشتند و حتی نتوانستند بخشی از هزینه‌های تولیدشان را در بیاورند و این مساله نیز نیاز به موشکافی دقیقی دارد چرا که بی توجهی به این مساله به بیت المال ضرر می‌رساند و متولیان امر در صورت کوتاهی و قصور می بایست در پیشگاه خدا و ملت پاسخ‌گو باشند.

نکته حائز اهمیت دیگر این که اقبال سینمای کمدی در سال های اخیر در حالی به دست آمده که توجه به انواع ژانرهای سینمایی هنوز به شکل جدی صورت نمی گیرد و به همین خاطر است که برخی سینماگران معتقدند ضعف مدیریت در این عرصه باعث شده تا یک بُعد از سینما رشد یافته و ابعاد دیگر چنین رشدی را شاهد نباشند.

در این باره البته باید به سخنان موافق و مخالف گوش داد، کما این که همچنان از منظر قصه و فیلمنامه در خیلی از آثار لنگ می زنیم، اما با همه این ها این واقعیت را نمی توان منکر شد که ما در عرصه سینما هنوز نتوانسته ایم به آن جایگاهی که از یک کشور مسلمان و انقلابی انتظار می رود، دست پیدا کنیم و محصولات نمایش درآمده در جشنواره چهل و سوم خود گویای این حقیقت تلخ است.

سید محمدمهدی موسوی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha