به گزارش خبرگزاری حوزه، قبرستان بقیع یا جنة البقیع و بقیع الغَرقَد (نام بقیع پیش از ظهور پیامبر اسلام)، مهمترین قبرستان مسلمانان در مدینه بوده و بنابر روایات اسلامی، مورد توجه ویژه پیامبر اکرم حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) بوده است، ناحیهای است در شرق مدینه که به سبب گیاهان خاردار بسیار به بقیع الغرقد شهرت یافته بود.
بقیع، محل دفن چهار تن از امامان معصوم شیعه و بسیاری از صحابه و تابعین است. تا پیش از تخریبها در سال ۱۲۲۰ق و سرانجام ۱۳۴۴ق به دست وهابیان، بقعههایی بر قبور ائمه بقیع و دیگران وجود داشته است.
بنابر گزارشها، بارگاه امامان شیعه، بیتالاحزان و چند بقعه دیگر، در سال ۱۲۹۷ق در قبرستان بقیع پابرجا بوده است. این بناها پس از تخریب اول، و در پی بازپسگیری مدینه از وهابیان، بنابر دستور محمود دوم، سلطان امپراتوری عثمانی، در سال ۱۲۳۴ق ساخته شده بود.
چنانکه مراد میرزا، فرزند عباسمیرزا و مشهور به حسامالسلطنه، در کتاب خود نوشته، دستکم تا سال ۱۲۹۷ق، در بقعه امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در قبرستان بقیع، علاوه بر محراب، ضریح چوبی سبزرنگی وجود داشته و بیتالاحزان منسوب به حضرت زهرا(س) پشت بقعه چهار امام شیعه بوده است.
بنابر سفرنامه ایازخان قشقایی، صندوقدار ایل قشقایی که در سال ۱۳۴۱ق، یعنی دو سال پیش از تخریب کامل بقیع نوشته شده، مزار چهار امام شیعه، در یک بقعه بوده اما قبر هر کدام، معلوم بوده است. ایازخان قشقایی همچنین از وجود بقعههای ابراهیم فرزند پیامبر و عبدالله بن جعفر طیار در بقیع سخن گفته و در کوچهای نزدیک بقیع، بقعههایی منسوب به صفیه عمه پیامبر، عاتکه بنت عبدالمطلب، امالبنین مادر حضرت عباس و چند تن دیگر از بنیهاشم را دیده است.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای نشانهگذاری محل دفن عثمان بن مظعون، سنگ بزرگی روی قبر وی نهاد و مروان بن حکم در دوران امارتش آنرا جابهجا کرد یا به روی قبر عثمان بن عفان منتقل نمود. نیز در قطعه سنگ مرمرینی به تاریخ ۳۳۲ق با این نوشته که این قبر فاطمه دختر رسول خدا است،نشانههایی برای تمایز محل قبرها و بارگاهها دیده میشود.
در گزارشی از سده ششم ق. وجود بنا و بارگاه پیرامون شماری از قبرهای بقیع تایید شده است. این منبع گزارش میدهد که قبر مالک بن انس را با سنگ و گل به قدر چهار وجب از زمین برجسته کردند و در سنگ نوشتهای سال و روز وفاتش را ثبت نمودند. سپس از روضه عباس، روضه ابراهیم و عثمان بن عفان که وضعی همانند داشتهاند، یاد کرده است.
مجدالملک براوستانی قمی (م ۴۹۲ق)، مستوفی کل سلجوقیان، بارگاهی شکوهمند بر قبرهای امامان بقیع و نیز عثمان بن عفان یا عثمان بن مظعون با معماری و تزئینات ویژه ساخت. یک سده پس از این ساخت، گزارش ابنجبیر (م ۶۱۴ق) نشان میدهد که هنوز بارگاه امامان بقیع برپا و برجا بوده است. بارگاه امامان بقیع را کسی جز براوستانی نساخته است. از اینرو، وصف ابننجار (م ۶۴۳ق.) از مراقد بقیع که در باور او، بنایی مستحکم و کهن و استوار داشته،اشاره به همین بارگاه است. وصف ابنبطوطه (م ۷۷۹ق) نشان میدهد در دوره او بر قبرهای گوناگون بقیع، بارگاه و گنبد برپا بوده است.
در گزارش سمهودی (م ۹۱۱ق) نیز وجود بارگاه و بنای مستحکم بر قبرهای امامان بقیع تایید شده است.
این قبرستان در حمله وهابیان در ۸ شوال سال ۱۳۴۴ تخریب شده و آرامگاه امامان بقیع ویران گردید، که به این روز یوم الهدم میگویند.
رویدادهای منجر به تخریب
۱. حمله نخست وهابیان
این بارگاه مقدس و دیگر مراقد حرمین که مورد توجه مردم و سفرنامهنویسان بوده، در حمله نخست وهابیان به سالهای ۱۲۱۸-۱۲۲۱ق. از میان رفت. به گزارش عبدالرحمن جبرتی، نیروهای وهابی پس از یک سال و نیم محاصره و ایجاد قحطی در مدینه وارد شهر شدند و جز مرقد نبوی دیگر بارگاهها را از میان بردند.
ایجاد قحطی منحصر به مدینه نبود، بلکه جده و مکه و هر شهر دیگر که مردمش مقاومتی نشان دادند، به قحطی و قتل و غارت دچار شد در این حمله، بارگاه امامان بقیع و گنبد حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نابود شد و دیگر مکانهای مقدس نیز از تعرض بینصیب نماندند. وهابیان گوهرها، یاقوتها، زمردها، نقرهها، قندیلها، پردهها و شمشیرهای گوهرنشان متعلق به شاهان و خلفای گذشته در مرقد نبوی و اشیای گرانبهای مرقد بقیع را بار شتران کردند و با خود بردند و میان قوم و قبیله خویش و شیوخ وهابیان تقسیم نمودند،سپس آنان به بنا و بارگاه شهیدان احد هجوم بردند و آنرا با خاک یکسان کردند.
اعتراض به تخریب
به دنبال ویرانی بسیاری از بناها و مرقدهای متبرک، ناخرسندی عمومی مسلمانان، سلطان عثمانی را واداشت که محمد علی پاشا را به نبرد با سعود بن عبدالعزیز بفرستد. محمد علی پاشا، حاکم مصر، در ۱۸ رجب ۱۲۲۳ق یا ۱۲۳۲ق. ارتشی را به فرماندهی پسرش ابراهیم پاشا روانه نبرد با وهابیان کرد.آنان مدینه را محاصره کردند و بسیاری از وهابیان را کشتند و شماری انبوه را پس از پناه بردن به قلعه نزدیک باب الشامی، دستگیر کردند. سعود بن عبدالعزیز شکست خورد و تلاشش برای راضی کردن محمد علی پاشا که او و یارانش را نزد سلطان عثمانی نفرستد، بیثمر ماند. بن عبدالعزیز و همراهان دستگیر شدهاش نزد سلطان عثمانی فرستاده شدند و سپس همگی در استانبول اعدام گشتند، اما نهضت وهابیان در میان فرزندان و بستگان ابنسعود ریشه دواند. در مرحله بعد، قیامی تازه صورت گرفت و آنان در ۱۳۴۳ق. با غلبه بر شریفان هاشمی، به تدریج بر عربستان چیره شدند و در ۱۳۵۱ق. المملکة العربیة السعودیه در هیئت سیاسی خود شکل یافت و همه مکانهای مذهبی را زیر نفوذ گرفت و ویرانسازی بارگاهها را کامل نمود.
پس از حمله اول وهابیان، عثمانیها بسیاری از این گنبدها را به درخواست عمومی بازسازی کردند.محمد علی پاشا بخشهای ویران شده مرقد نبوی را بازسازی نمود.
در سال ۱۲۳۳ق. به دستور سلطان محمود عثمانی، گنبد بیت الاحزان متعلق به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، قبه زوجات الرسول و نیز گنبد عثمان بن عفان بازسازی شد. تصاویری از وضع این بارگاهها پیش از ویرانی دوم، در منابع آمده است.
۲.حمله دوم وهابیان
قبر امامان در بقیع در حمله دوم وهابیان به فرماندهی عبدالله بن سعود در هشتم شوال ۱۳۴۴ق. به مدینه، دانشوران وهابی، به ویرانی گنبدها و بارگاههای شهر فتوا دادند.
آوردهاند که امیر سعودی در خطابهای، مردم و دانشوران مدینه را واداشت تا خود به گونه مستقیم مرقدها و گنبدها را ویران کنند. در گزارش دیگری آوردهاند که وهابیان قاضی القضات خود، شیخ عبدالله بلیهد، را نزد دانشمندان مدینه فرستادند و در جلسهای از آنها درباره ویرانی قبرها و بارگاهها نظر خواستند و ادعا نمودند که دانشمندان شهر با نظر وهابیان موافق هستند. وهابیان در این حمله، همه مرقدها و گنبدهای عموها و عمهها و همسران و فرزندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بارگاه صحابه، تابعان، صالحان، و دانشوران را هرجا یافتند، منهدم کردند و هیچ اثری از بارگاه و گنبد در بقیع بر جای نگذاشتند. صندوقها و ضریحهای مرقدهای بقیع را یکسره نابود کردند و تنها قطعهای سنگی به نشانه روی قبرها نهادند. واپسین نشانههای آثار گذشته و حتی دیوارها و قبههای ورودی بقیع در این حمله نابود گشت.
وهابیان سپس به سوی مرقد نبوی تیراندازی کردند. آوردهاند که دانشوران وهابی موافق ویرانی مرقد نبوی بودند، اما امیر عبدالله بن سعود با اندیشیدن به فرجام کار و بیم از مسلمانان، از این کار خودداری کرد.
تخریبهای وهابیان منحصر به بارگاهها نبود. آنان افزون بر ویرانی قبور، بسیاری از آثار تاریخی چون خانه امام سجاد (علیهالسّلام)، خانه امام صادق (علیهالسّلام)، مشربه ام ابراهیم، مسجد فاطمه ، مبرک ناقه پیامبر، محل عریش پیامبر، خانه ارقم بن ابیارقم، خانه ابوایوب انصاری، مرقد علی عریضی، و مساجد شیعیان و اهلسنت را از میان بردند. کسانی از حجگزاران و رجال سیاسی دوره قاجار که هم زمان با این ایام مسافر حرمین بودهاند، وضع اندوهزای بقیع را وصف کردهاند.
خشم مسلمانان
انتشار گزارش ویرانی قبرها و مکانهای مقدس و مساجد، موجی از خشم و نفرت و نگرانی را در میان مسلمانان برانگیخت. بسیاری از سران و نمایندگان سیاسی و مذهبی کشورهای اسلامی به این رفتار وهابیان واکنش نشان دادند و آنرا محکوم کردند. هراس وهابیان از قیام عمومی مسلمانان، مانع ویرانی مرقد نبوی شد، اما آنان همچنان به حرامبودن ساخت هرگونه مرقد و بارگاه باور دارند.
اندکی پس از این تخریبها، کسانی از خود وهابیان و سعودیها به مخالفت با سران خویش پرداختند و کارهای تندروانه آنها را محکوم کردند. [از کشورها و شهرهای دور و نزدیک نیز به شکلهای گوناگون به ویرانی گنبدها و مکانهای متبرک اعتراض نمودند. مردم آذربایجان شوروی، ازبکستان، ترکمنستان، ایران، ترکیه، افغانستان، عراق، چین، مغولستان، و هند در نامهها و مکاتبات بسیار، ضمن اظهار تاسف و محکومیت، به فرجام ویرانی مرقد نبوی هشدار دادند.
آیت الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی و دیگر بزرگان نجف و قم بر ضد وهابیان موضع تند گرفتند. گزارش ویرانی آرامگاههای بقیع، گریه آیتالله حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه قم، را بر منبر درس برانگیخت و او درس خود را تعطیل کرد و بازار قم تعطیل شد.در کنفرانس اسلامی کراچی نیز علمایی چون ایات عظام محمدحسین کاشف الغطاء و محمدتقی طالقانی، نماینده آیتالله بروجردی، با نماینده سعودیان گفتوگو نمودند و بر لزوم بازسازی آرامگاههای بقیع تاکید کردند.
مواضع امامین انقلاب
حضرت امام راحل در مهر ۱۳۶۲در این باره فرمودند:اینها آن روزی که دستشان برسد شک نکنید که اعتاب مقدسه را با خاک یکسان میکنند؛ همانطوری که قبور اولیا خدا را در بقیع با نافهمی و کجروی از بین بردند.
رهبر معظم انقلاب بر لزوم بسیج دنیای اسلام بر علیه ویران کنندگان قبور ائمه(ع) در بقیع فرمودند: در کنار این [حادثه تلخ اهانت به قبرصحابی جلیل القدر حجر بن عدی ] تلخی دیگری که وجود دارد، این است که در میان مجموعه ی مسلمانان و امت اسلامی کسانی پیدا شوند که با افکار پلید و متحجر و عقبمانده و خرافی خود، تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهره های نورانی صدر اسلام را شرک بدانند، کفر بدانند؛ واقعاً این مصیبتی است. اینها همان کسانی هستند که گذشتگانشان قبور ائمه (علیهم السّلام) را در بقیع ویران کردند. آن روز که در دنیای اسلام، از شبه قاره ی هند گرفته تا آفریقا، علیه اینها قیام کردند، اگر اینها جرأت میکردند، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران میکردند، با خاک یکسان میکردند. ببینید چه فکر باطلی، چه روحیه ی پلیدی، چه انسانهای بداندیشی، احترام به بزرگان را اینجوری بخواهند نقض کنند و هتک کنند و این را جزو وظائف دینی بشمرند! در آن وقتی که اینها بقیع را ویران کردند، این را بدانید؛ سرتاسر دنیای اسلام علیه اینها اعتراض کرد. عرض کردم؛ از شرق جغرافیای اسلام - از هند - تا غرب جغرافیای اسلام، علیه اینها بسیج شدند.۱۳۹۲/۲/۱۶
منابع:
صحیفه امام خمینی ج۱۸ ص۱۷۵
ویکی فقه
کتاب تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد، حجت الاسلام سید علی قاضی عسکر
ویکی شیعه
کتاب مدینه شناسی، سید محمد باقر نجفی










نظر شما