خبرگزاری حوزه | خداوند متعال در قرآن کریم میفرمایند: «و مَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِر اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَی القُلُوْبِ»[۱]. یعنی هر کسی که شعائر، نماد و نشانههای الهی را گرامی دارد، قطعا این گرامی داشتن، از تقوای درونی و پاکی دلها میباشد. بی تردید سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(علیهم السلام)، از جمله شعائر الهی بوده و هر شخصی که این روز را گرامی بدارد، مصداق آیه شریفه مذکور نیز خواهد بود.
پیشینه تخریب قبور ائمه بقیع(علیهم السلام)
در طول تاریخ به جهت تسلّط تفکّر وهابیّت و همچنین تسلّط حکومت منسوب به خاندان آل سعود دو مرتبه قبرستان بقیع تخریب شده است:
مرحله اوّل تخریب در حدّی بود که گنبد و بارگاههایی که به قول معروف وجود داشت و ضریحی که با چوب ساخته شده بود سوزاندند ولی با این وجود آثاری از آنها باقی مانده بود که بعد از گذشت مدّتی، مسلمانان (چه شیعه و چه سنّی) به خاطر وجود قبوری که منسوب به تشیّع و منسوب به اهل سنّت میشدند، قبرستان را دو مرتبه ترمیم کردند و یک ضریح خیلی زیبایی برای قبور ائمه اربعه بقیع در اصفهان ساخته شد و در آنجا نصب گردید.
مرحله دوّم تخریب به گونهای بود که کاملا قبرستان بقیع را با خاک یکسان کردند و هیچ اثر دیگری را باقی نگذاشتند. طبق شواهد تاریخی ضریح ساخته شده در اصفهان را از هم جدا نمودند و در جاهای مختلف از آن استفاده کردند مثلا در دامنه کوه احد دیدند که قسمتی از این ضریح را برای مشخّص کردن قبور شهدای احد استفاده کردند که بعد از آن، وقتی شیعیان متوجّه این مسأله شدند آن را به صورت تمام از بین بردند.
خلاصه آنکه ظاهرِ عملکرد مذکور نشان از وحشیگری این تفکّر میباشد امّا واقعیّت و هدف اصلی از این عملکرد امر دیگری است که در ادامه ذکر میشود.
هدف اصلی تخریب قبور ائمه بقیع(علیهم السلام)
هدف از تخریب قبور ائمه بقیع(علیهم السلام) آن است که شعائر و نمادهای اسلامی را از بین ببرند خواه این نمادها به نام شیعه باشد و خواه به نام اهل سنّت؛ زیرا هنگامی که مردم این نمادها را ببینند در حقیقت به یاد اسلام میافتند.
این هدف آنچنان قوّت داشت که اوّلین وظیفه داعش، آن بود که نمادهای اسلامی را از بین ببرند به همین جهت در سوریه هر کجا یک قبری پیدا مینمودند و لو اینکه منسوب به صحابه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) باشد آنها را از بین میبردند و حتّی به آنها نیز اهانت کرده تا جایی که در بعضی از موارد، به انگیزه از بین بردن اصل نماد اسلامی، نبش قبر مینمودند.
تطبیق هدف از تخریب این قبور در زمان حاضر
در زمان حاضر نیز تفکّر وهابیّت وجود دارد به عنوان نمونه گفته میشود که این تفکّر با لباس روحانیّت و عمامههای طلّاب در تضاد است زیرا این لباس مقدّس یکی از نمادهای اسلامی میباشد. تفکّر مذکور سبب میشود که طلبهها در عرصههای مختلف حضور پیدا نکنند و کم کم دچار خودسانسوری بشوند تا اینکه خود طلبه و خانواده او را از جامعه حذف بکنند. مرحوم حجّة الإسلام سیّد ضیاء میردیلمی[۲] زمانی که زیر عمامهها را میزدند پیاده از خانه تا دفتر میرفتند به همین خاطر بنده خدایی زنگ زد و گفت که حاج آقا ظاهرا ماشین شما خراب است؛ حاج آقا فرمودند: زیر عمامههای این طلبهها را که میزنند، خیلی از این طلبهها دیگر عمامه نمیگذارند و من با خودم فکر کردم کوچیکترین کاری که میتوانم انجام بدهم این است که با عمامه به صورت پیاده تا دفتر پیاده بروم تا این عمامه ها از یاد مردم نرود. در برههای از زمان درصدد از بین بردن گنبد و بارگاه رسول مکرّم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بودند و جسارتی نیز کردند.
بر اساس آیه شریفهای که در ابتدای بحث بیان گردید، کسی که تقوای درونی و پاکی دل نداشته باشد و لو اینکه اهل نماز و روزه باشد، نتیجه مطلوب را نخواهد داشت و در برخی از موارد ثمره عکس را خواهد داشت لذا همین الان میبینید که بعض افرادی که اهل نماز و روزه هستند و ظاهر اسلامی را حفظ میکنند، با حجّ رفتن مشکل دارند و میگویند: «شما برای چه این همه پول را خرج حجّ میکنید؟!».
ضرب المثلی میگوید: «از کوزه همان برون ترواد که در اوست». اینگونه افراد را نمیتوان معاند شمرد بلکه چون تقوای درونی و پاکی دل را در خود ایجاد نکردند لذا عملکرد آنها نتیجه عکس میدهد مانند برخی افرادی که با برگزاری مراسمهای مذهبی برای امام حسین(علیهالسلام) و اطعام دادن در راه امام حسین(علیهالسلام) مشکل دارند و میگویند: «پولهایی که میخواهیم برای اطعام دادن و برای غذا دادن تو مساجد برای اهل بیت(علیهم السلام) خرج کنیم، در صندوق خیریّه بریزید تا با آنها زندانی آزاد کنیم لذا وقتی که ماه محرّم میشود با عنوان آزاد کردن جرائم غیرعمدی، زندانی آزاد میکنند» بعد میگویند: «آقا با پول اطعام زندانی آزاد کردیم ولی مسجد میرویم و عزاداری هم میگیریم»؛ این عدّه با چنین افکاری ناخواسته به این سمت حرکت میکنند که چرا در مسجد جمع میشویم و عزاداری میکنیم بلکه این همه لامپ روشن میشود اسراف است؛ عزاداری واقعی در دل است و نیازی به این همه خرج و مخارج نیست. این اشخاص متوجّه این نیستند که این عملکرد آرام آرام نماد اسلامی را از بین میبرد لذا خداوند میفرمایند: <لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ>[۳]. آزادی زندانی یک امر پسندیدهای است امّا این کار نباید برگزاری عزاداری و اطعام دادن را تحت الشعاع قرار بدهد و اتّفاقا کسی که چنین روحیّهای (آزاد کردن زندانی) دارد، میبایست نسبت به عزاداریها و اطعام دادن پیش قدم باشد تا نمادهای اسلامی حفظ بماند به همین خاطر خداوند متعال فرمودند: <إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ>[۴] یعنی تنها کسانی مساجد خداوند را آباد مینماید که به خدا و روز قیامت ایمان دارند و نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و فقط از خداوند میترسند مثلا چه اشکالی دارد امسال در مجلس تصویب شود که هزارتا مسجد باید ساخته شود . آقای قرائتی زحمت خیلی زیاد کشیدند که نمایندگان مجلس را قانع کنند تا در مسیر مسافرها مخصوصا به طرف شهرهای مذهبی مثل مشهد مساجد مختلف و زیبا بسازند تا افراد در مسیر مسافرت از وجود چنین مساجد زیبا لذّت ببرند زیرا این از جمله شعائر و نماد اسلامی است و یا اینکه توسعه حرم امام رضا(علیهالسلام)، امری لازم و ضروری بود امّا متأسّفانه برخی از روشنفکران میگفتند که نیازی به توسعه نیست ولی اکنون بعد از گذشت سالها و وجود این همه مسافر و ایّام خاصّ همانند شبهای قدر، ضرورت توسعه نمایان میشود.
البته برخی میگویند: «پول عزاداری و همانند آن را برای فقراء خرج کنید» در پاسخ گفته میشود: کسانی که شعائر خداوند متعال را گرامی میدارند چون از تقوای درونی و پاکی دل برخوردار هستند، به فقراء هم کمک میکنند امّا شما که در همانند ایّام نوروز به فلان کشور سفر میکنید و پولهای گزافی را در آنجا خرج میکنید، اساساً چرا چنین مبلغی را به فقراء نمیدهید و گاها حاضر هستید در راه بیهوده خرج کنید امّا حتّی درصدد کمک و لو کم نیستید؟!
و الحمد لله ربّ العالمین
پی نوشت ها:
[۱]. سوره مبارکه حجّ آیه شریفه ۳۲.[۲]. مرحوم حجّة الإسلام سیّد ضیاء میردیلمی شخصیتی تأثیرگذار از منطقه کتول و اوّلین رئیس مرکز بزرگ اسلامی شمال کشور بودهاند. ایشان با تألیف کتابهای مهمّ تاریخی، به ویژه کتاب «تاریخ کتول»، کتاب «بیداری ترکستان آسیای میانه»، کتاب «کعبه از عرش تا فرش»، کتاب «چالشهای روشنفکران و حکومت دینی» و کتاب «تشیّع و شیعیان از دیدگاه عالمان و احادیث اهل سنّت» بخش بسزایی را در مستندسازی تاریخ و فرهنگ منطقه را ایفا نموده است. تاریخ زندگی مرحوم سیّد ضیاء میردیلمی نشاندهنده این مطلب است که یک فرد به تنهایی میتواند تاثیر بسزایی بر جامعه داشته باشد. جستجوهای او در جهت یادداشت تاریخ، فرهنگ و ارتقای گفتمانهای بین مذهبی، تحوّلی مثبت برای منطقه کتول به ارمغان آورده است؛ وی با احساس خود در جهت ترویج گفتمان انقلابی، دینی و فرهنگی، الگویی برای نسل جوان ارائه دادند. این الگو میتواند همچنان الهام جوانانی باشد که به دنبال ایفای نقش مثبت در جامعه هستند. مشارکت عمومی در مراسم تشییع مرحوم میردیلمی نشان دهنده احترام جامعه به ارزشهای انسانی و فردی او بود. این امر به ما یادآوری میکند که شخصیّتهای فرهنگی نه تنها متعلّق به خود بلکه متعلّق به جامعه نیز هستند. برگرفته از: نشریه استارباد، فصل نامه فرهنگی، هنری، ادبی و تاریخی، سال نهم، شماره ۳۰ و ۳۱، تابستان و پاییز ۱۴۰۲.
[۳]. سوره مبارکه بقره آیه شریفه ۱۶۸.
[۴]. سوره مبارکه توبه آیه شریفه ۱۸.
حمید رضا آلوستانی










نظر شما