به گزارش خبرگزاری حوزه، دست کم طی دو دهه گذشته یکی از مقولات بسیار مهم در حوزه تفکر و اندیشه ناظر به وضعیت کنونی علوم انسانی در کشور بوده به نحوی که مباحث پردامنه ای در این زمینه چه در بین اندیشمندان و اساتید این عرصه و چه روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای و چه در بین مسئولان و مدیران حوزه آموزش عالی کشور شکل گرفته است و با این حال تضارب آرا در این حیطه پر مسأله همچنان ادامه دارد.
بازنگری در علوم انسانی؛ ضرورتی انکارناپذیر
به اذعان دکتر سید حسن حسینی مدرس دانشگاه، علوم انسانی در کشور با بحران ناکارآمدی روبروست تا آن جا که معتقد است این بحران نه فقط در رابطه با حل مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مشهود است، بلکه اثرگذاری آن در نظام حکمرانی نیز کاهش یافته است.
وی همچنین بر ضرورت بازنگری در حوزه علوم انسانی تأکید کرده و می افزاید: آنچه حائز اهمیت است این که به طور دقیق و به شکل تحلیلی بررسی کنیم چه نقاط ضعفی در حوزه علوم انسانی وجود دارد که مانع از اثرگذاری آن در کشور شده است. در واقع در اینجا بهجای اشاره به عوامل بیرونی، نیاز است که به معضلات درونی این حوزه بپردازیم و علتهای واقعی ناکارآمدی را کشف و تبیین نماییم.
مدرس دانشگاه ادامه می دهد: عوامل و زمینه های متعددی ازجمله برنامهریزی درسی نامناسب، ضعف ارتباط با مجامع علمی بینالمللی، نبود دادههای تجربی لازم برای اقناع حکمرانان و نیز عدم شکلگیری نسلهای جدید در علوم انسانی باعث شدهاند تا این حوزه نتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. البته این عوامل در کنار مسائل بیرونی همچون بحرانهای سیاسی و اجتماعی، شرایط را پیچیدهتر کردهاند و لذا لازم است که ما به دنبال جستجو به منظور راهکارهای بهبود وضعیت علوم انسانی باشیم.
فقدان خودآگاهی علمی و اجتماعی
دکتر بیژن عبدالکریمی استاد علوم اجتماعی در نقد وضعیت علوم انسانی در ایران بیان میدارد: ریشه اصلی بحران در این زمینه، فقدان خودآگاهی علمی و اجتماعی است، چه آن که علوم انسانی در ایران هنوز نتوانسته مسائل جامعه را به درستی صورتبندی کند.
وی همچنین می افزاید: علوم انسانیِ نوین، بخشی از نظام علمی مدرن است، اما در کشورمان آن طور که باید و شاید این نظام علمی شکل نگرفته است. علت و دلیل آن را باید در فقدان عقلانیت جدید جستوجو کرد؛ عقلانیتی که پیامد سنت تفکر متافیزیکی است. علیرغم آن که در بسیاری از جنبههای زندگی، از فردی تا اجتماعی، با مشکلات اساسی مواجه هستیم، علوم انسانی ما هنوز نمیداند چگونه باید این مسائل را صورت بندی کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه صحبت های خود تصریح می کند: روشنفکران و جامعهشناسان ما اغلب در فضایی جدا از واقعیتهای موجود فعالیت میکنند و همین موضوع باعث شده علوم انسانی نتواند نقشی اثرگذار در حل معضلات جامعه ایفا کند. بسیاری از صاحبنظران در این حوزه، صرفاً به نظریهپردازی میپردازند، در حالی که علوم انسانی نیازمند نوعی آگاهی عملی است که فراتر از مفاهیم تئوریک باشد.
این استاد فلسفه همچنین به نقد و تحلیل وضعیت کنونی تحقیقات و پژوهشهای علوم انسانی در کشور پرداخته و می گوید: واقعیت امر آن است که ما در بسیاری از پژوهشهای علوم انسانی، ارتباط با واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی ایران را از دست دادهایم. پژوهشگران ما به جای توجه به مسائل بومی، اغلب مفاهیم کلی و غربی را بدون در نظر گرفتن زمینههای محلی بهکار میگیرند. این رویکرد، نه تنها مشکلات ما را حل نمیکند، بلکه فاصله میان علوم انسانی و جامعه را نیز افزایش میدهد.
نیازمند تحول جدی بر اساس نیازهای زمانه هستیم
دکتر وحید شالچی، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم نیز به بررسی مسائل و چالشهای حوزه علوم انسانی و اجتماعی پرداخته و با تأکید بر اهمیت کارآمدی علمی و اجتماعی این رشتهها می گوید: علوم انسانی و اجتماعی نیازمند تحولاتی اساسی برای تطبیق با نیازهای جامعه ایرانی است.
وی همچنین با اشاره به مشکلات ساختاری و غیرساختاری در پیوند پژوهشهای علوم انسانی با عمل اجتماعی می افزاید: یکی از چالشهای اساسی ما عدم توجه و وجود نگاه بینرشتهای است، درحالیکه مسائل اجتماعی دارای ابعاد مختلفی هستند و نیازمند همکاری اقتصاددانان، جامعهشناسان و متخصصان دیگر حوزهها است.
تأثیر تغییرات اجتماعی بر فرآیند پژوهش ها
این استاد دانشگاه در ادامه به تأثیر محدودیت منابع و زمان کوتاه انجام پژوهشها پرداخته و اظهار می دارد: برای حل مسائل عمیق و پیچیده جامعه ایرانی، نیازمند پژوهشهای گسترده و زمانبر هستیم. اما معمولاً از پژوهشگران انتظار داریم مسائل طولانیمدت را در بازههای زمانی کوتاه حل کنند، که این امر کارآمدی نتایج را کاهش میدهد.
وی همچنین با اشاره به تغییرات سریع اجتماعی در ایران و تأثیر آن بر پژوهشهای علوم اجتماعی می افزاید: جامعه ایرانی به دلیل تنوع فرهنگی و پیچیدگیهای تاریخی خود نیازمند تحقیقات و پژوهشهایی است که بتوانند این تحولات را بهدرستی تبیین کنند. متأسفانه، نگاههای سادهسازیشده به واقعیتهای چندلایه جامعه ایرانی، پژوهشها را از کارکرد واقعی خود دور کرده است.
رویکرد محافظهکارانه و تغییرات اجتناب ناپذیر
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود به نقش سنت در علوم انسانی و اجتماعی اشاره نموده و تصریح می کند: سنت در جامعه ایرانی بهدرستی درک نشده است. ما یا سنت را بهعنوان مانعی در برابر توسعه میبینیم، یا با رویکردی محافظهکارانه مانع از تغییرات ضروری میشویم. این نگاهها باعث شده که نتوانیم از ظرفیتهای پویای سنت برای توسعه اجتماعی بهرهمند شویم.
شالچی همچنین ضمن بررسی نقش میدان علم در تعامل با سایر میدانهای اجتماعی می گوید: یکی از مشکلات اساسی علوم اجتماعی در ایران، نداشتن پیوند مؤثر و درعینحال حفظ استقلال نسبی در ارتباط با سایر حوزهها، مانند اقتصاد، سیاست و فرهنگ است. این عدم پیوند و استقلال موجب شده که میدان علم در ایران نتواند بهطور مؤثر در توسعه اجتماعی نقشآفرینی کند.
انتهای پیام










نظر شما