به گزارش خبرگزاری حوزه، " کتاب روش تبلیغ در اسلام" با توجه به ثواب و حسنات تبلیغ از روایات و احادیث اهل بیت علیهم السلام جمع آوری شده و حاوی داستانها و قضایای شیرین میباشد، که در داستان ها اقوال معصومین و آیات و روایات و احادیث بیان شده است، این داستان های تبلیغی تقدیم نگاه شما فرهیختگان میشود.
نفرین حضرت موسی (علیه السلام) به قارون
مرحوم سید نعمتالله جزائری (قدس سره) نقل فرموده است یک مرد از پیروان فرعون پیش وی خوشه انگوری آورد و گفت: میخواهم این را جواهر گرانبها گردانی زیرا تو خدای عالم هستی و بر این کار قدرت داری.
فرعون آن را گرفت وقتی که شب شد و تاریکی آن بر همه جا حاکم شد درهای خانه اش را بست و دستور داد که کسی بر او داخل نشود؛ پس درباره انگور به فکر فرو رفت که چه کار کند و به چه وسیله آن را مروارید سازد.
شیطان به در خانه او آمد و در خانه را کوبید.
فرعون گفت: کیست؟
در پاسخ وی گفت: چگونه خدا هستی که نمیدانی پشت در کیست؟
فرعون او را شناخت و اجازه ورود داد و گفت: ای ملعون و رانده درگاه خدا وارد شو.
ابلیس وارد شد پس دید خوشه انگوری در جلو فرعون گذاشته و حیران است.
شیطان گفت: این خوشه انگور را به من بده.
فرعون خوشه انگور را به او داد، ابلیس بر آن اسم اعظم خداوند خواند فرعون متوجه شد که خوشه انگور بصورت مروارید بسیار خوبی درآمد.
شیطان به او گفت: انصاف بده، ای بیانصاف؛ من با این علم و دانش تصمیم گرفتم بنده ای از بندگان خداوند بشوم؛ لکن مرا به بندگی در خانهاش نپذیرفت و تو با این نادانی و بی عقلی قصد خدایی نموده و مدعی این مقام بزرگ شده ای؟!
فرعون گفت: برای چه به آدم سجده نکردی؟
شیطان گفت: برای آنکه میدانستم شخصی پلیدی مثل تو از صلب وی خواهد آمد لذا از سجده او امتناع نمودم و سجده نکردم.
پی نوشت:
انوار نعمانیه، ج ۱، ص ۲۳۸










نظر شما