خبرگزاری حوزه | سخنان اخیر یکی از جامعهشناسان در باب نقد صریح و البته غیرمنصفانه به ساختار حاکمیت هر چند که در روزها و هفته های اخیر تا حدودی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دیده شد، اما واقعیت ماجرا این است که تلاش برای دیده شدن و به زعم تلاشگران این عرصه، متفاوت بودن باعث شده تا حق و حقیقت مورد ظلم واقع گردد، کما اینکه در همین فقره، شخصیتی به ظاهر خودحقپندار در مسیر غلطی قرار گرفته که البته دهههاست روشنفکرنمایانِ برج عاج نشین بدان گرفتار هستند و هر از گاهی یکی از آنان، جلوه ای از این گرفتاری را در معرض تماشا و قضاوت خلق الله می گذارد!
این در حالی است که می دانیم این قبیل سخنان و موضع گیری ها نه تنها به تحلیل مسائل اجتماعی کمکی نکرده و نمیکند، بلکه ثمره اش عمدتاً ابتذال اندیشه با محوریت رسانه های نوین جهان ارتباطات است.
خشم و عصبانیت برخی اساتید دانشگاه که عنوان سترگ متفکر را با خود یدک می کشند ولو این که به ظاهر خاستگاه فرهنگی و اجتماعی هم داشته باشد، بهجای آنکه تبدیل به فرصت و محملی برای تحلیل و اندیشهورزی گردد، به نیروی مخربی بدل شده که بیش از هر چیز مخاطبان جوان را در وادی گمراهی، گرفتار میکند و از سوی دیگر این تلقی در افراد جامعه شکل میگیرد که گویا در وضعیت پرهیاهویِ کنونی، جامعه شناسی از دانشی دقیق و روشمند به مجموعه ای از حرف های پرادعا و شعارگونه تبدیل شده که راهکاری عملی نیز برای برون رفت از مشکلات ارایه نمیدهد، حال آن که التفات داریم جامعهشناسی بیش از هر چیز نیازمند نگاهی عقلانی است تا بتواند واقعیتها را بادقت موشکافی نماید.
نکته دیگری که در این باره لازم به ذکر است این که گاه در ارایه مباحث و در مواجهه با مسائل پیچیده اجتماعی و سیاسی اصرار بر سادهسازی وجود دارد که البته خود همین موضوع به علت گرفتار شدن به آفت خودحقپنداری مزمن و همچنین ساده اندیشی و سطحی نگری، تنها به تشویش اذهان عمومی خصوصاً نسل جوانی که شاید کمتر اهل دقت و تحلیل عمیق باشد، دامن می زند.
این برخی اساتید دانشگاه و جامعه شناسان در لابلای صحبتهای گاه بی مبنای خود، ارجاع به نظریات غربی بدهند و بعضاً از جملات قصار برخی اندیشمندان مطرح در این باره مدد بگیرند برای اقناع مخاطب امروزی کافی نیست چه آن که چنین ارجاعاتی بدون تحلیل عمیق شرایط داخلی و متناسب با واقعیت های موجود، تنها تلاشی است مضحکانه که به فعالیت های منتسب به ژورنالیسم زرد بیشتر شباهت دارد و نه سخنان فردی که در کسوت استادی دانشگاه باید معلم نسل جدید باشد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که انتقاد صریح از ساختار قدرت لزوماً به معنای کنشگریِ شجاعانه نیست به خصوص وقتی که این مساله با بی انصافی و غرضورزی همراه شود، چه آن که این رویکرد خیلی از اوقات ریشه در استیصال فکری افراد دارد و چه بسا تبعات نامطلوب این رویه در بلندمدت دامن همین افراد را هم بگیرد.
سید محمدمهدی موسوی










نظر شما