دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۰
اولین شخص نظامی که مقام معظم رهبری به او اقتدا کرد

حوزه/ نقل شده است که مقام معظم رهبری فرموده‌اند اولین شخص نظامی که من در نماز به ایشان اقتدا کردم، شهید شیرودی بود.یکی خلبانان هوانیروز و همرزم شهید شیرودی نیز این خاطره را نقل کرده و می‌گوید: هنگامی که در پایگاه هوایی کرمانشاه بودیم، مقام معظم رهبری در نماز جماعت به ایشان اقتدا کرد و نماز خواند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، ۴۴ سال پیش در چنین روزی هشتم اردیبهشت ماه ۱۳۶۰شیرمردی از دانش آموختگان مکتب مالک اشتر به شهادت رسید که مقام معظم رهبری در مورد وی فرمودند: «ایشان تنها نظامی بود که من در نماز جماعت به او اقتدا کردم.»

شهید علی اکبر قربان شیرودی در دی ماه سال ۱۳۳۴ در قریه «بالا شیرود» واقع در حومه تنکابن نوزادی متولد شد او کودکی را در زیر سایه پرمهر و زحمتکش پدر کشاورز خویش گذراند و علوم و قرآن را از او آموخت.

علی‌اکبر تا سال سوم دبیرستان در مدرسه روستای مجاور تحصیل نمود و سپس عازم تهران شد. شیرودی با اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۵۱ وارد ارتش شد و پس از طی دوره مقدماتی خلبانی و دوره خلبانی هلی‌کوپتر کبرا با درجه «ستوانیاری» فارغ‌التحصیل گشت. در رژیم منحوس پهلوی صبر و انتظار پیشه کرد. زمانیکه راهپیمائی مردم در خیابان‌ها شروع شد وی از اولین ارتشیانی بود که به صفوف مردم پیوست و به فرمان امام پادگان را ترک کرد و اقدام به تشکیل گروه چریکی نمود.

ناجی غرب و فاتح گردنه ها

پس از انقلاب از بنیان‌گذاران کمیته در کرمانشاه بود و همکاری بسیاری با سپاه پاسداران داشت و با شروع جنگ تحمیلی ساعتی از جبهه فاصله نگرفت ۴۰ بار سانحه دید و ۳۰۰ بار هلی‌کوپترش مورد اصابت گلوله قرار گرفت او با دارابودن بالاترین ساعت پرواز جنگی در جهان ارتفاعات غرب را جولانگاه خویش قرار داد و سرسختانه می‌جنگید.

اقدامات و فعالیت‌های او در غرب کشور، در کنار دیگر همرزمانش از جمله احمد کشوری و احمدرضا سهیلیان باعث شد که تیمسار سرتیپ ولی الله فلاحی رییس سابق ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، او را ستاره غرب کشور نامید و درباره اش گفت: ناجی غرب و فاتح گردنه‌ها و ارتفاعات آریا، بازی دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر بود. او غیرممکن‌ها را ممکن ساخت.

شهید چمران ضمن نامیدن شیرودی به عنوان «ستاره درخشان جنگ کردستان» درباره او گفته است:

من خاطرات بسیاری با شهید شیرودی دارم و از روزهای اولی که در کردستان شروع به نبرد کردیم، وی از طرف هوانیروز با ما هم‌کاری می‌کرد. او یکی از خلبانانی بود که واقعاً از ستاره‌های درخشان مبارزات کردستان بود. به‌خاطر دارم که با هلی‌کوپتر خود مثل یک جت عمل می‌کرد. هنگام هجوم به دشمن، بدنه هلی‌کوپتر را کج می‌کرد و به‌صورت مایل، شیرجه می‌رفت. دشمن را زیر رگبار گلوله می‌گرفت و با آن وحشتی که در درون دشمن ایجاد می‌کرد، بزرگ‌ترین ضربات را به آنان می‌زد. زمانی‌که نیروهای ارتش در نزدیکی سقز در محاصره و کمین دشمن قرار گرفته بودند، وی با تاکتیک‌های شجاعانه توانست آنان را از کمین دشمن نجات دهد.

اختلاف با بنی‌صدر

شیرودی که با شروع جنگ تحمیلی به منطقه کرمانشاه رهسپار شده بود در جریان یکی از مأموریت‌های خود با سرپیچی از فرمان ابوالحسن بنی‌صدر مبنی بر تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه به همراه ۲ خلبان همفکر خود و با ۲ هلیکوپتری که در اختیار داشتند، در طول ۱۲ ساعت پرواز بی‌نهایت حساس و خطرناک که وی به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش ۲ خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد، توانست مهمات دشمن را درهم کوبیده و خسارات سنگینی بر دشمن وارد آورد.

شجاعت و ابتکار عمل این شهید نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاری‌های مهم جهان منعکس شد. بنی‌صدر برای حفظ ظاهر ۲ هفته بعد به او ارتقا درجه داد اما وی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواسته‌اش را دیدار با امام خمینی(ره) و بیان کارشکنی‌های بنی‌صدر و بی‌تفاوتی برخی از فرماندهان اعلام کرد.

ارتقا درجه و ارسال نامه به فرمانده هوانیروز کرمانشاه

در همان سال نخست جنگ تحمیلی به دستور فرماندهی هوانیروز، شیرودی چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقا یافت اما در نامه‌ای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ خورشیدی نوشت: اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می‌باشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در تمام جنگ‌ها شرکت نموده‌ام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته‌ام و به دستور رهبرعزیزم به جنگ رفته‌ام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده‌اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده‌ام، برگردانید.

اولین شخص نظامی که مقام معظم رهبری به او اقتدا کرد

در خاطره‌ای از شهید شیرودی که از زبان مقام معظم رهبری نقل شده است آمده:

«سروان شیرودی یک خلبان هوانیروز بود و انسانی همیشه آماده شهادت. به یکی از برادران که از دوستان قدیمی‌اش و از روحانیون متعهد کرمانشاه است گفته بود فلانی بیا یک خداحافظی از روی خاطرجمعی با تو بکنم، زیرا می‌دانم که باید شهید بشوم. این برادرمان گفته بود که خدا کند حفظ بشوی و خدمت کنی. گفته بود نه! شهید کشوری را در خواب دیدم که به من گفت: شیرودی یک عمارت خیلی خوبی برایت گرفته‌ام، باید بیایی توی این عمارت بشینی، لذا می‌دانم که رفتنی هستم. به یکی از برادران هم گفته بود که دعا کن تا شهید شوم، از بعضی از جریانات سیاسی دلم گرفته است. درگیری‌های سیاسی این جوان مومن را بسیار آشفته و ناراحت کرده بود.»

نقل شده است که مقام معظم رهبری فرموده‌اند اولین شخص نظامی که من در نماز به ایشان اقتدا کردم، شهید شیرودی بود.یکی خلبانان هوانیروز و همرزم شهید شیرودی نیز این خاطره را نقل کرده و می‌گوید: هنگامی که در پایگاه هوایی کرمانشاه بودیم، مقام معظم رهبری در نماز جماعت به ایشان اقتدا کرد و نماز خواند.

شهادت

این خلبان تیزپرواز پس از چند هزار مأموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ سرانجام در آخرین عملیات پروازی خود در هشتم اردیبهشت ۱۳۶۰ خورشیدی در منطقه بازی دراز، هنگامی که رژیم بعث لشکری زرهی با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپاره‌انداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات بازی دراز به طرف سرپل‌ذهاب گسیل داشته بود، به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاک این شهید والامقام پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن به خاک سپرده شد.

رئیس عقیدتی سیاسی هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران با بیان خاطره‌ای از امام خمینی (ره) در زمان دریافت خبر شهادت شهید شیرودی، تصریح کرد: امام راحل با شنیدن خبر شهادت رزمندگان و فرماندهان می‌فرمودند؛ خدا بیامرزد این عزیزان ما را، اما وقتی خبر شهادت شهید شیرودی به امام راحل رسید، ایشان فرمودند؛ او آمرزیده است.شهید فلاحی، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران می‌گوید: «وقتی خبر شهادت شهید شیرودی را به حضرت امام رساندم، ایشان شدیدا منقلب و متاثر شد و پس از آن که اشک از چشمانش سرازیر شد فرمود: شیرودی آمرزیده است.»

در وصیت نامه اش نوشته بود: هنگامی که پرواز می‌کنم، احساس می‌کنم هم، چون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می‌شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم، چون احساس می‌کنم، هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم. اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی‌گرفتم و به جبهه نمی‌رفتم. پیروزی‌های ما مدیون دست‌های غیبی خداوند است.

منابع:

پایگاه اطلاع رسانی khamenei.ir

خبرگزاری دفاع مقدس

مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha