شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۴
فقه مطلوب در منشور حوزه پیشرو و سرآمد

حوزه/ پیام رهبر معظم انقلاب به صدمین بازتأسیس حوزه‌ علمیه قم، بر ضرورت تحول بنیادین در ساختار علمی، نظام‌سازی و پاسخ‌گویی فقه به نیازهای روز جامعه تأکید دارد؛ پیامی که بازاندیشی جدی در آموزش، انسان‌شناسی و عقلانیت فقهی را مطالبه می‌کند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام احمد حسین شریفی با تشریح پیام رهبر معظم انقلاب، به بیان ضرورت‌های تحول در حوزه‌های علمیه و تبیین جایگاه نوین فقه در مواجهه با مسائل و نیازهای روز جامعه پرداخته است که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

مقدمه

در منشور حوزه‌ی پیشرو و سرآمد، همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی، پنج عنصر اساسی را برای تحقق یک حوزه‌ی مطلوب، پیشرو و سرآمد تبیین کرده‌اند.

ایشان ذیل هر یک از این پنج عنصر، توضیحاتی دقیق، راهبردی و راهگشا ارائه کرده‌اند که نشان می‌دهد مخاطب اصلی این پیام، پیش از همه مدیران، برنامه‌ریزان، طراحان و راهبران حوزه‌های علمیه هستند. این مسئولان باید به‌گونه‌ای تدبیر کنند و مسیر آینده‌ی حوزه را طراحی نمایند که زمینه‌ی تحقق این حوزه‌ی مطلوب فراهم گردد و حوزه در این مسیر حرکت کند.

فقه، میراث عظیم تشیع؛ اما آیا کافی است؟

در ذیل عنصر اول که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «حوزه‌ی علمیه یک مرکز علمی با تخصص‌های معین است»، ایشان بیش از همه به مسئله‌ی فقه پرداخته‌اند. این تمرکز نیز کاملاً بجاست. معظم‌له تصریح می‌کنند که حوزه‌ی علمیه، وارث یک سرمایه‌ی علمی عظیم از جهان تشیع است. در طول تاریخ چهارده‌قرنی تشیع، ذخیره‌ای علمی بی‌نظیر فراهم آمده که اکنون در اختیار حوزه‌های علمیه است. این حوزه‌ها بر گنجینه‌ای عظیم نشسته‌اند که هزاران عالم دین، برای حفظ، تقویت و گسترش آن رنج‌ها و مجاهدت‌های بی‌پایانی متحمل شده‌اند. دانش‌هایی همچون فقه، کلام، فلسفه، تفسیر، حدیث و دیگر علوم اسلامی، در طی بیش از هزار سال، توسط هزاران عالم صادق، مخلص، و بسیاری اوقات در مظلومیت و گمنامی، گردآوری و توسعه یافته‌اند و اکنون به‌عنوان گنجینه‌ای ارزشمند در اختیار بشریت قرار دارند.

اما در میان این علوم، بی‌تردید، فقه همیشه محور اصلی تدریس، پژوهش و تعلیم و تعلم در حوزه‌های علمیه بوده است. از دوران سید مرتضی و سید رضی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیهما) گرفته تا علمای معاصر و مراجع فعلی، فقه در مرکزیت علوم حوزوی قرار داشته و دارد.

با این حال، پرسشی بنیادین مطرح است: آیا میراث کنونی فقهی ما، با همان شیوه‌ی آموزشی و پژوهشی رایج، پاسخ‌گوی نیازهای امروز جامعه‌ی اسلامی و شیعی است؟ آیا این مدل آموزشی و پژوهشی، توان واکسینه کردن جامعه در برابر سبک‌های زندگی نوین، نظام‌های حقوقی و مدل‌های رفتاری مختلف را دارد؟ آیا این دانش، توان آن را دارد که مخاطب امروز را به برتری عقلانی، معرفتی و کارآمدی سبک زندگی فقهی قانع کند؟ آیا فقه موجود می‌تواند همه‌ی مسائل پیچیده و در حال تزاید دنیای مدرن را پاسخ دهد، آینده‌نگری کند و راهبری معرفتی را بر عهده گیرد؟ آیا در فقه کنونی، مدلی برای توصیف وضع موجود، فهم مخاطب، تحلیل نیازهای اجتماعی و طراحی نظام آموزشی با محوریت فقه، وجود دارد؟

رهبر انقلاب در ادامه، وظایف و مسئولیت‌های فقه در قبال مسائل و دغدغه‌های انسان امروز، به‌ویژه انسان و جامعه‌ی شیعی قرن پانزدهم را یادآور می‌شوند. ایشان تأکید می‌کنند که برای آن‌که عقلانیت فقه برای جامعه‌ی کنونی به اثبات برسد و مخاطبان را به اقناع معرفتی برساند، فقه باید با پشتوانه‌ی فکری و علمیِ دقیق، مباحث خود را عرضه کند؛ به‌نحوی که برای مخاطب امروز قابل فهم و هضم باشد. عرضه‌ی فقه نباید گسسته از مخاطب و درک او از دین و سبک زندگی باشد، زیرا در غیر این صورت، عقلانیت عمیق نهفته در بنیان‌های فقهی مجال بروز نخواهد یافت.

پاسخ‌گویی فقه به مسائل نوپدید، ضرورتی

فقه، در حقیقت، پاسخ دین به نیازهای عملی فرد و جامعه است؛ پاسخ خدای متعال به انسان. بنابراین، نسلی که امروز در معرض ده‌ها مدل رفتاری و سبک زندگی است، باید بتواند در مواجهه با این پاسخ، عقلانیتی روشن و قانع‌کننده را مشاهده کند. این نسل، درباره‌ی معقولیت بسیاری از احکام ازجمله روزه‌داری پرسش دارد و نمی‌توان صرفاً با بیان حکم «وجوب» یا «کفاره» او را قانع کرد. باید با زبانی منطقی و عقل‌پسند، بر پایه‌ی فلسفه‌ی فقه و زیست فقیهانه، به تبیین این احکام پرداخت. به تعبیر رهبر انقلاب، ما نیازمند یک پشتوانه‌ی فکری و علمیِ استوار برای سبک زندگی فقهی هستیم که برای نسل جدید قابل درک باشد.

نکته‌ی دیگر آن است که فقه برای پویایی و تداوم حیات خود، باید به مسائل بی‌سابقه‌ی انسان معاصر توجه کند. جهان مدرن پرسش‌هایی جدید در حوزه‌های گوناگون پدید آورده که فقه معاصر باید پاسخ‌هایی درخور برای آن‌ها داشته باشد. این پاسخ‌ها باید در مرز نیازهای نوظهور تولید شوند و فقه باید با گشودگی و انعطاف با مسائل جدید مواجه شود. نمونه‌هایی از این مواجهه در حوزه‌هایی چون فقه پزشکی، فقه محیط زیست، فقه اقتصادی، شبیه‌سازی، سلول‌های بنیادین، و حتی فقه مجازی و هوش مصنوعی مشاهده می‌شود. با این حال، این حوزه‌ها نیازمند پژوهش‌های ژرف‌تر و مداوم‌تری هستند.

سومین نکته‌ی بسیار مهم، که رهبر انقلاب با دقت و تأکید خاصی مطرح می‌کنند، ورود فقه به یک دوران و وادی تازه است: «فقهِ نظام‌ساز». اکنون، با تشکیل نظام سیاسی اسلام، فقه وارد عرصه‌ای وسیع، عمیق، مقتدر و مورد پذیرش گسترده شده است. بنابراین، فقه باید قادر به طراحی نظام باشد؛ فقهی که بتواند نیازهای نظام اسلامی را پاسخ دهد. چنین فقهی دیگر نمی‌تواند صرفاً فردمحور یا فتوامحور باشد، بلکه باید دارای نگاه تمدنی، حکومتی و کلان‌نگر باشد. به تعبیر رهبر انقلاب، مسئله‌ی اصلی آن است که «چگونه شارع مقدس به ابعاد فردی و اجتماعی زندگی بشر نگاه می‌کند» و «بنیان‌های اصولی این نگاه چیست».

بنابراین، دیگر نمی‌توان صرفاً با تکیه بر شیوه‌ی فقهی شیخ انصاری فتوا صادر کرد، اگرچه باید همواره قدردان آن بزرگان و آثار ارزشمندشان بود. اما در جهان معاصر، صرف ذکر یک حدیث و عبور سطحی از آن، همان‌گونه که گاهی در ابتدای «مکاسب محرمه» انجام می‌شود، نمی‌تواند الگوی فقه تمدنی و نظام‌ساز باشد. آن حدیث امام صادق علیه‌السلام، حاوی یک مدل جامع از سبک زندگی اسلامی است، اما فقه سنتی بهره‌برداری لازم را از آن نکرده است. در نتیجه، نیازمند تحولی بنیادین در نگاه فقهی هستیم.

ضرورت انسان شناسی اسلامی

ایشان همچنین بر ضرورت پرداختن به «انسان‌شناسی اسلامی» تأکید می‌کنند. طلبه‌ای که بیست سال در حوزه تحصیل می‌کند، حتی یک درس مستقل در مورد جایگاه انسان در هستی، هدف زندگی، و نوع نگاه اسلام به انسان را نمی‌گذراند. این خلأ، موجب می‌شود که فقه نتواند بر پایه‌ای معرفتی و انسان‌شناختیِ استوار تکیه کند. افزون بر این، باید انسان‌شناسی تطبیقی نیز در برنامه‌ی درسی حوزه گنجانده شود؛ یعنی آشنایی و نقد دیدگاه‌های اومانیستی، لیبرالی، مارکسیستی، داروینیستی، اگزیستانسیالیستی و دیگر مکاتب، و در برابر آن‌ها، تبیین قوت‌های انسان‌شناسی اسلامی.

تنها در این صورت است که می‌توان فقه، اخلاق، تفسیر و دیگر علوم انسانی اسلامی را بر بنیانی مستحکم بنا نهاد. همچنین فقیه باید نگاه اسلام به جامعه، خانواده، سیاست، اقتصاد، آموزش، اوقات فراغت، هنر، هویت اجتماعی و دیگر ابعاد زیست انسانی را بداند و فتواهای خود را بر اساس آن نگاه کلان صادر کند.

در نهایت، مقام معظم رهبری تصریح می‌کنند که فتوای فقیه در هر مسئله، باید نشان‌دهنده‌ی بخشی از این نگاه کلان به زندگی باشد. این سخن، مسئولیت خطیری را متوجه مدیران، اساتید و برنامه‌ریزان حوزه می‌سازد. آیا نظام آموزشی فعلی حوزه، چنین نگاهی را به طلبه منتقل می‌کند؟ الگویی که مرحوم علامه مصباح (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) با دوراندیشی طراحی کرد ـ شامل انسان‌شناسی، جهان‌شناسی، جامعه‌شناسی قرآنی و تحلیل تاریخ، اخلاق، و خانواده از منظر قرآن ـ می‌تواند پایه‌ی تحول در این مسیر باشد.

برای شنیدن صوت اینجا را کلیک کنید

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha