به گزارش خبرگزاری حوزه، واقعه عاشورا، سرشار از درسها و عبرتهایی است که میتواند راهنمای زندگی فردی و اجتماعی ما باشد. این رویداد عظیم، هم از منظر تاریخی و سیاسی قابل بررسی است و هم از جنبههای معنوی و انسانی. پرسشی که اخیراً در محافل مطرح شده و ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده، این است که آیا شایستهتر نیست به جای عزاداری سنتی و تمرکز بر جنبههای احساسی واقعه عاشورا، همایشها و جلسات علمی برای تحلیل و بررسی دقیق این رویداد برگزار کنیم؟
برای پاسخ به این سوال با حجتالاسلام علی اکبر عبادینیک، کارشناس شبهات مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی به گفتگو نشستیم. وی در پاسخ به این پرسش، با تبیین جایگاه معرفت و احساس در زندگی انسان، و با استناد به آموزههای دینی و سیره ائمه معصومین (علیهم السلام) به این موضوع پرداخت که متن سخنان وی در ادامه تقدیم میشود:
بسمالله الرحمن الرحیم
پرسشی مطرح شده است مبنی بر اینکه آیا شایستهتر نیست به جای عزاداری و تمرکز بر جنبههای احساسی واقعه عاشورا، همایشها و جلسات علمی برای تحلیل و بررسی دقیق این رویداد برگزار کنیم؟
در پاسخ باید عرض کرد که انسان موجودی است که در وجودش دو بُعد اساسی یعنی بینش و گرایش حاکم است. بینش، همان معرفت و درک عمیق انسان است و بعد گرایش، احساسات و عواطف انسانی ماست.
برای تشویق و تحریک یک فرد یا یک جامعه به امری، رویکرد صحیح آن است که هم بُعد معرفتی و هم بُعد احساسی و عواطف او را تامین کنیم. برای مثال، اگر بخواهیم فرزندمان را به انجام واجباتی مانند نماز ترغیب کنیم و او را به این سمت تربیت دینی کنیم، صحیح این است که هم با افزایش آگاهی و معرفت افزایی او نسبت به جایگاه و فلسفه عبادات، بینش او را پرورش دهیم و هم با ایجاد محبّت و علاقه قلبی، بُعد احساسی او را تقویت کنیم. در این صورت، معرفت به دست آمده، ماندگار خواهد بود.
احساسات و عواطف، چونان چاشنیای هستند که به معرفت طعم و ماندگاری میبخشند. وقتی یک مسئله ریشه در معرفت و در عین حال پیوندی عاطفی با ما پیدا میکند، در عمق وجودمان نفوذ کرده و ماندگار میشود. در مقابل، معرفتی که در وجود ما باشد اما فاقد علقه قلبی و احساسی باشد، چندان پایدار نخواهد بود.
شاید شما فردی را دیده باشید که به وجوب نماز آگاه است و حتی فلسفه و فواید و چرایی آن را میداند، اما چون عاشق نماز نشده و اتصال قلبی و احساسی با آن برقرار نکرده، التزام چندانی به انجام آن ندارد.
ائمه معصومین (علیهم السلام) با درایت خود، برای ماندگاری جریان عاشورا، پیوند احساسی و عاطفی در دل شیعیان ایجاد کردند. این در کنار تلاشی است برای ارتقای سطح معرفت نسبت به واقعه عاشورا که باید در طول سال، با برگزاری همایشها، نشستها، سخنرانیها و انتشار کتابها و مقالات، معرفت خود را نسبت به جایگاه امام حسین (علیه السلام) و ابعاد مختلف واقعه عاشورا افزایش دهیم.
اما برای تداوم و ماندگاری این جریان، پیوند احساسی و عاطفی نیز ضروری است. عزاداری، تجلی این پیوند است. وقتی بر مصیبت اهل بیت (علیهم السلام) میگرییم، علاوه بر آثار معنوی عمیقی که در رشد معنوی ما دارد، در سطح اجتماعی نیز پیوندی قوی با این جریان ایجاد میکنیم. این پیوند احساسی و عاطفی، از طریق عزاداری برای سیدالشهدا معرفت را در دل ما عمیقتر کرده و ماندگاری آن را تضمین میکند.وقتی من به یاد او اشک میریزم و به سینه میزنم و جلوه های عزاداری را انجام میدهم آن معرفت را در دل من عمیق و ماندگار میکند.
رمز ماندگاری جریان عاشورا در طول تاریخ، همین پیوند عاطفی بین شیعیان و این واقعه است.
بنابراین، ما هم به بُعد معرفتی نیاز داریم که در ایام عاشورا و در هیئات مذهبی با سخنرانیها و منابر و مراسم مذهبی تقویت میشود و تطبیق با جریانات روز ما داده میشود و هم این معرفت افزایی باید با چاشنی احساسات و عواطف باشد که بعد احساسی و گرایشی ما را هم تأمین کند که از طریق عزاداری و گریه بر مصیبت اهل بیت (علیهم السلام) حاصل میشود.
این دو با یکدیگر مکمل هستند و پیوند عمیق با جریان عاشورا بتوانیم برقرار کنیم و ماندگاری این جریان در طول تاریخ با بعد احساسی و عاطفی تضمین میشود، فلذا ما به هر دو بعد نیاز جدی داریم.










نظر شما